| دوشنبه، 10 اردیبهشت 1403
نگاه ایران/ حسین آب برین کارشناس ارشد ارتباطات اجتماعی بافت های ناکارامد یا نابسامان شهری که به اشتباه از آن بعنوان بافت فرسوده یاد میشود ، محلات فرسوده ای در فضای عموما شهرها می باشند در این بافت ها علاوه بر فرسودگی ابنیه ، شبکه تاسیسات شهری آنها نیز فرسوده شده و کارکردهای شهری خود را از دست داده اند کارشناسان انواع بافت های فرسوده شهری در کشور را به چهار دسته بافت های با ویژگی های تاریخی ، محلات قدیمی مراکز شهرها ، بافت های با پیشینه روستایی و بافت های حاشیه ای غیررسمی شناسایی می کنند که در این میان محلات قدیمی مراکز شهرها بیشترین وسعت را دارا هستند. بافت های فرسوده رشت که زمانی از رونق اقتصادی زیادی برخوردار بودند و حتی برخی از این مناطق جز مناطق اعیان نشین شهر محسوب می شده است کارکرد و حیات اجتماعی- اقتصادی خود را از دست داد و در نهایت با از بین رفتن شرایط مناسب زندگی ، ساکنین قدیمی آن به مناطق دیگر نقل مکان کردند و به جای آنها ساکنین جدیدی با ویژگی های اجتماعی – اقتصادی متفاوت در این نواحی ساکن شدند . ساکنین جدید نه تنها به بهبود وضعیت مکان زیستی خود کمکی نکردند بلکه به دلیل ناتوانی اقتصادی و عدم احساس تعلق به بافت باعث وخیم تر شدن وضعیت آن نیز شدند تحولات سریع و ناگهانی و نیز گسترش و توسعه شهر سبب شد که نوعی عدم تعادل و تناسب میان بافت فرسوده و جدید شهر بوجود آید و ارتباط بین این دو بافت به تدریج در حال ضعیف شدن و گسیختگی برود از طرفی واقعیت های زندگی مدرن امروز و تاثیر ان بر علایق و نیازهای انسانی باعث شده است این بافت ها دچار رکود شود و به مکانهایی ناامن ، نامطلوب و فاقد استانداردهای مناسب برای زندگی شهری بدل شوند. باید توجه داشت از لحاظ ارزشمندی ، بناهای بافتهای فرسوده به دو قسمت تقسیم می شوند بافت های تاریخی و غیرتاریخی و این امر تصمیم گیری و برنامه ریزی در مورد این بافت ها را با مشکل مواجه میکند اگرچه ما در رشت با بافت تاریخی متمرکز همچون یزد و اصفهان مواجه نیستیم که از آن به عنوان بافت تاریخی یاد کنیم بافت تاریخی رشت شامل بناهایی است که در نقاط مختلف شهر پراکنده اند که حافظه تاریخی شهر رشت محسوب میشود که البته این پراکندگی به نوعی برای این بناها تهدید است زیرا در شهرهایی که بافت تاریخی متمرکز است نگاه بازدارندگی میراث فرهنگی مانع از گسترش نوسازی در این مناطق میشود و این بناها در امان می مانند البته در سالهای گذشته چند محله و منطقه به عنوان بافت تاریخی شهر رشت از سوی سازمان میراث فرهنگی معرفی گردیده است به طوری که در رشت میدان شهرداری و خیابان های منتهی به میدان و همینطور محله باقرآباد در فهرست میراث ملی کشور به ثبت رسیده اند و نوسازی در این محله ها با ضوابط خاصی صورت می گیرد. شهر رشت در زمان شاه عباس اول صفوی به عنوان مرکز ولایت گیلان انتخاب شد و بسیاری از خیابان های مرکزی این شهر بیش از چهار قرن قدمت دارند شهر رشت با 847 هکتار بافت فرسوده شهری ، فرسوده ترین شهر استان محسوب می شود که در این بافت بیش از 115 هزار نفر ساکن هستند نابسامانی فضائی-کالبدی و افت منزلت اجتماعی-مکانی در مناطق بافت فرسوده رشت از مسائل عمده ی کنونی به شمار می رود متاسفانه ساخت و سازهای جدید بدون توجه به الگو های قومی و اقلیم معماری محلی باعث بحران هویت و بروز نابسامانی های بسیاری در این محدوده ها شده است عدم حس تعلق به مکان و فراهم نبودن محیطی مناسب برای شهروندان این مناطق از جمله مسائل کنونی در این محدوده ها به شمار می رود که نیازمند تعریف برنامه هایی همچون الگوسازی ، مرمت و استفاده مجدد ، بازآفرینی فرهنگ مبنا و ارتقای همبستگی اجتماعی ، در قالب شیوه های مشارکت مردمی است تا اهدافی چون ارتقای کیفیت مکانی در قلمروهای عمومی و حفظ و ارتقای حس تعلق ساکنان در فرآیندهای بهسازی و نوسازی شهری در این مناطق حاصل شود. هم اکنون بر طبق آمارهای وزارت راه و شهرسازی یک سوم جمعیت کشور در مناطق بافت فرسوده ساکن هستند و ساکنان این مناطق با مشکلات فراوانی همچون کم بضاعتی مالی ساکنان آن ، وضعیت نامطلوب اشتغال ساکنان این مناطق ، عدم پویایی این مناطق نسبت به هسته های دیگر شهر ، نبود دسترسی مناسب به خدمات شهری ، سیمای بصری نامناسب این مناطق ، عدم دسترسی به حمل و نقل عمومی ، مشکلات اجتماعی ، فرهنگی و امنیتی عدیده برای ساکنان این مناطق ، آسیب پذیری در برابر حوادث طبیعی بخصوص آتش سوزی و زلزله مواجه هستند. برای پی بردن به عمق فاجعه در کمین ساکنان بافت های فرسوده به این آمارها توجه کنید بر اساس آمار وزارت راه و شهرسازی کشور بیش ا ز 130 هزار هکتار مشتمل بر 56 هزار هکتار محلات نابسامان میانی ، 21 هزار هکتار محدوده های تاریخی مراکز شهری و 53 هزار هکتار سکونتگاه های غیررسمی که رقمی بالغ بر سی درصد بافت های شهری موجود کشور را در بر می گیرند بر این اساس 274 شهر کشور که شامل کلیه شهرهای بزرگ و کلان شهرها و اغلب مراکز استانها می باشند و نیمی از جمعیت شهری کشور را در خود جای داده اند در خطر زلزله بالا و بسیار بالا قرار دارند استقرار 34 درصد از مساحت 14 کلان شهر و به طور کلی 59 درصد مساحت شهرهای بالای 25 هزار نفر جمعیت کشور در پهنه خطر زلزله بالا و بسیار بالا قرار دارند که تهدیدی جدی برای کشور به شمار می رود بر این اساس پیش بینی می شود در صورت وقوع زلزله با قدرت 5 الی 7 ریشتر ، آسیب های جبران ناپذیر انسانی و مالی را به کشور تحمیل خواهد کرد . متاسفانه همچنان تصور مسئولان نسبت به بهسازی و نوسازی بافت فرسوده تغییرات کالبدی در این مناطق است آن هم با نگاه آمرانه! اتفاقا چون مشکلات مربوط به بافت فرسوده ریشه کالبدی ندارد راه حل کالبدی هم ندارد تا به امروز اینطور بوده که دولت با نگاه اقتدار گرایانه به مساله وارد می شده و زمین ها را تملک می کرده و مردم را نیز از آن محدوده بیرون می کرده و خود به نوسازی منطقه اقدام می کرده است هم اکنون هشت دهه از اقدامات قهری رضاشاه که به اسم نوسازی و خیابان کشی شروع به تخریب محلات و بافت های قدیمی تهران کرد می گذرد و مسئولان ما همچنان این شیوه را ادامه می دهند و فقط به فکر خیابان کشی هستند و در این میان بخش خصوصی ، مردم و حتی در پاره ای از مواقع سایر سازمانهای مسئول را نیز نادیده می گیرند اما تجربه نشان داده است اینگونه شیوه های قهری به شکست می انجامند چون بازیگر اصلی یعنی ساکنان بافت فرسوده غایب هستند . برخی از مزایای بهسازی ، نوسازی و بازسازی بافت فرسوده رشت عبارتند از: 1-      افزایش تاب آوری شهر در برابر حوادث طبیعی بخصوص زلزله و آتش سوزی 2-      کاهش فقر شهری 3-      کاهش هزینه های رفت و آمد خانوارها 4-      کاهش هزینه های امنیتی و انتظامی شهر 5-      جلوگیری از آسیب باغ ها و اراضی کشاورزی در اطراف شهر 6-       کاهش و صرفه جویی در مصرف انواع انرژی 7-      ظرفیت بالای جمعیت پذیری بافت فرسوده این شهر 8-       بازگرداندن زیبایی بصری به شهر بافت فرسوده" بنا به تعریف شورای عالی شهرسازی به استناد مصوبه جلسه مورخه 16/3/84 شورای عالی شهرسازی و معماری ایران درخصوص بافتهای فرسوده شهری بدینوسیله تعاریف ، ساختار ، نوع ، مرجع و مستندات قانونی مداخله در بافتهای فرسوده شهری بشرح ذیل مورد تصویب اعضاء شورای عالی شهرسازی و معماری قرار گرفت . تعریف بافت فرسوده : بافت گسترده ای هم پیوند است که از بناها ، راهها ، مجموعه ها ، فضاها ، تاسیسات و تجهیزات شهری و یا ترکیبی از آنها تشکیل شده است . انواع بافت های فرسوده الف – بافت های دارای میراث فرهنگی ب – بافت های شهری (فاقد میراث فرهنگی) ج – بافت های حاشیه ای (سکونتگاههای غیررسمی ) تقسیم می گردند مراجع قانونی مداخله در بافت فرسوده الف – سازمان میراث فرهنگی وگردشگری سازمان میراث فرهنگی و گردشگری بر اساس مستندات قانونی تعیین شده ، دامنه فعالیت این سازمان از بهسازی تا نوسازی را شامل می شود . ب – شرکت عمران و بهسازی شهری ایران شرکت عمران و بهسازی شهری ایران به عنوان شرکت مادر تخصصی بیشترین نقش و مسئولیت برای دخالت در بافت ها را به عهده دارد . دامنه فعالیت این شرکت از بهسازی بافت ( این امر به مفهوم بهسازی آثار ثبت شده تاریخی نمی باشد ) آغاز شده تا نوسازی و بازسازی را در بر می گیرد . ج – شهرداری شهرداری ها بر اساس مستندات قانونی خود در بافت ها مداخله می کنند  دامنه فعالیت شهرداری از نوسازی تا بازسازی را شامل می شود . شاخص های شناسایی بافت های فرسوده شورای عالی شهرسازی و معماری ایران در سومین جلسه در تاریخ 85/2/11براساس مصوبه مورخ 84/3/16 خود 3 شاخص زیر را جهت شناسایی بافت های فرسوده در این مرحله مورد تصویب قرار داد و مقرر نمود دبیرخانه برای مواردی که این شاخص ها امکان معرفی و شناسایی در پهنه هایی را ناممکن می سازد، بررسی و راه کار مناسب جهت تصمیم گیری به شورا ارایه نماید. شاخص 1؛ ریز دانگی: بلوک هایی که بیش از 50% پلاک های آنها مساحت کمتر از 200 متر مربع دارند. شاخص 2؛ ناپایداری: بلوک هایی که بیش از 50% بناهای آن ناپایدار و فاقد سیستم سازه است. شاخص 3؛ نفوذناپذیری: بلوک هایی که بیش از 50% معابر آن عرض کمتر از 6 متر دارند. نقدی بر تعریف شورای عالی شهرسازی طبق این مصوبه که توسط شورای عالی شهرسازی در 11 سال پیش تدوین و تصویب شد اشکالاتی وجود دارد که باعث می شود جامع و مانع نباشد ابتدایی ترین ایراد واژه نامانوس "بافت فرسوده" است اطلاق این واژه به این مناطق نشان دهنده ان است که هنوز ادبیات مناسبی برای این پدیده پیدا نشده است البته نه تنها در این موضوع بلکه در اغلب مصادیق مدیریت شهری این ضعف مشاهده می شود و در واقع مشکل اینجاست که نظامی وجود ندارد که بتواند ادبیات توسعه شهری را تدوین کند این موضوع از این رو اهمیت پیدا می کند که وقتی شما بر روی یک بافت برچسب می زنید و با صفت خاص خطابش می کنید این صفت در مواجهه شما با ان پدیده تاثیر می گذارد وقتی می گویید بافت فرسوده قدم بعدی ان است که کل بافت را تخریب کنید و از نو بسازید و یا وقتی می گویید بافت تاریخی ارزشمند به طور دیگر مانع توسعه منطقه خواهید شد خوشبختانه اخیرا از سوی کنشگران ذیربط به جای واژه بافت فرسوده از واژه "محدوده های هدف" استفاده می شود که جای بسی امیدواری است ایراد دیگر به روح کلی این گزارش بر می گردد و در ارائه شاخص های شناسایی بافت فرسوده نمود پیدا کرده است این شاخص ها به عبارتی تمامی بافت های فرسوده کشور را شامل نمی شود و نسخه کلی برای تمام کشور پیچیده است و این در حالی است که بافت فرسوده هر شهر یک مسئله بومی و منحصر به فرد محسوب می شود و نه تنها در مقیاس کشورها بلکه در مقیاس شهرها و حتی محله ها با یکدیگر فرق دارد و با توجه به شرایط اقلیمی و منطقه ای هر شهر تعاریف از بافت فرسوده نیز تغییر می کند بطور مثال در تعریف شورای عالی شهرسازی از بافت فرسوده قید شده است که بافت فرسوده حتما ریزدانه است و این در حالی است که در برخی از مناطق کشور از جمله بندرعباس اینگونه نیست در واقع چگونگی بهسازی و نوسازی هر شهر و محله با یکدیگر فرق دارد و این نسخه های کلی نتیجه بی حاصلی را برای بافت های فرسوده در بر دارد. پیشگیری مقدم بر درمان یکی از معضلات اصلی شهرسازی این است که در ساختمان سازی ها استاندارد رعایت نمی شود متاسفانه نه تنها تکنولوژی ساخت در ساختمان سازی ها رعایت نمیشود بلکه ساخت و سازها توسط افراد فاقد صلاحیت صورت می گیرد اگر در ساختمان سازی استانداردها لحاظ شود معضل بافت های فرسوده در آینده به وجود نخواهد آمد که نیازی به تامین اعتبار داشته باشد . هم اکنون در اغلب شهرهای ایران بیش از نوسازی در حال تولید بافت فرسوده هستیم متاسفانه ضوابط صدور پروانه و شهرسازی ما هم به گونه ای است که در آمد شهرداری ها از محل تراکم تامین می شود و با این روند شهر فروشی صورت می گیرد در واقع مسئولان مدیریت شهری شهرها را می فروشند تا درامد حاصل از آن را خرج شهرها کنند البته ذکر این نکته نیز ضروری می نماید که اشکال عمده و ریشه ای در مبحث تراکم فروشی ، نبود منابع مالی پایدار برای شهرداری ها است شهرداری ها با تراکم فروشی عملا اقدام به صدور مجوزهای غیرقانونی می کنند و دستگاه های نظارتی نیز به وظیفه خود بدرستی عمل نمی کنند در این خصوص شورای اسلامی شهر ها باید پاسخگو باشند و باید از ادامه تخلف جلوگیری کنند . مشکل دیگر در این حوزه که باز هم همکاری بیشتر مجموعه مدیریت شهری را می طلبد سکونتگاه های غیررسمی یا حاشیه نشین است بر این اساس 12 درصد شهرهای کشورمان سکونتگاه های غیررسمی هستند که این آمار رو به افزایش است در این مناطق ساختمان ها بدون پروانه ساخت و طرح شهرسازی ساخته می شوند این مناطق که مورد تصرف یکسری افراد قرار گرفته اند و ساکنان آن از کیفیت زندگی بسیار پایینی برخوردارند و خیلی زود و نهایتا پس از دو دهه به بافت فرسوده تبدیل خواهند شد این مناطق در شهرهای مختلف از جمله رشت در حال گسترش هستند که برای جلوگیری از آن باید شهرداری سختگیری بیشتری نماید تا کسی بدون پروانه ساخت اقدام به احداث ساختمان ننماید . " مشارکت مردمی " و " مدیریت یکپارچه شهری " رمز تحول در احیای بافت فرسوده اگرچه متولی اصلی احیای بافت های فرسوده شرکت عمران و بهسازی شهری ایران ، شهرداری ها و سازمان میراث فرهنگی هستند اما در نهایت مشارکت ساکنان این مناطق است که نقش تعیین کننده ای در فرآیند نوسازی بافت های فرسوده دارد اما با توجه به اینکه ساکنین این مناطق از دهکهای پایین جامعه هستند و نیز سرمایه گذاران انگیزه لازم جهت سرمایه گذاری در این مناطق را ندارند و از طرفی ارزش اقتصادی زمین در این مناطق پایین است احیای این بافت ها از سوی مردم به کندی پیش می رود . اخیرا دولت تسهیلات مناسبی را برای ساکنین این بافت ها در نظر گرفته است این تسهیلات که با نرخ تک رقمی سود بانکی و کاهش اقساط همراه است پیش بینی می شود با استقبال ساکنان بافت فرسوده مواجه شود نکته امیدوار کننده دیگر که لازم است ذکر شود سیاستهای تشویقی شهرداری ها به مالکان بافت های فرسوده است که همواره مالکان این بافت ها را تشویق به نوسازی و بهسازی خانه های خود می کرده است این خدمات در قالب عوارض قانونی صدور پروانه ( که شامل 50 درصد معافیت است ) و افزایش تراکم در صورت تجمیع و عقب نشینی و کاهش میزان هزینه های خدمات مهندسی از طریق تعامل شهرداری با سازمان نظام مهندسی می باشد . یکی دیگر از دلایل ناکارامدی طرح ها در درون بافت فرسوده به نوع مدیریت حاکم به شهر ها بر می گردد همانگونه که می دانیم شهرهای کشورمان دارای مدیریت یکپارچه نیست مدیریتی که هدف اصلی ان تعامل سازمانهای مختلف شهری با هم است برای تحقق مدیریت یکپارچه شهری لازم است این مفهوم به گونه ای در جامعه شهری نهادینه شود و دستگاه های مربوطه بپذیرند که برای هماهنگی میان فعالیت های خود لازم است از یک نظام یکپارچه مدیریت شهری تبعیت کنند این یکپارچگی بر خلاف تفاوت و تنوع زیاد زمینه فعالیت هایی که دستگاه های مختلف انجام می دهند اهداف مشترکی در یک شهر بزرگ دنبال می کند که عبارتند از توسعه یکپارچه و پایداری شهری و نیز مدیریت فضاهای شهری. هم اکنون ستاد باز آفرینی شهری بعنوان متولی بافت های فرسوده و تاریخی در سطح کشور تشکیل شده است کارشناسان امیدوارند با تشکیل ستاد بازآفرینی شهری همگرایی بین سازمانها افزایش یابد و این جزایر پراکنده یعنی همان سازمانهای مختلف که تقریبا اهداف مشترکی نیز دارند به هم نزدیک شوند . در حال حاضر رشت به عنوان یک کلانشهر محسوب می شود و از این رو نگرش آینده نگری ایجاب می کند که روند نوسازی و بهسازی این شهر بر اساس دیدگاه کلانشهری متکی باشد بدین منظور باید زیر ساخت های جدید بافت های فرسوده و نیز محله های در حال گسترش ، تاب افزایش جمعیت این مناطق را داشته باشند هم اکنون زیر ساخت های فعلی علاوه بر فرسودگی ، برای پلاک های ویلایی و کم جمعیت ساخته شده است و با گسترش آپارتمان سازی به یکباره جمعیت این مناطق افزایش خواهد یافت و این افزایش جمعیت باید در تاسیسات زیربنایی دیده شود. استفاده از ظرفیتهای پنهان سازمانهای مردم نهاد با توجه به اینکه نجات بافت های فرسوده بدون مشارکت مردمی امری غیرممکن است ، دولت و شهرداریها می توانند با جلب حمایت و کمک از سازمان های مردم نهاد ، زمینه فعالیت این سازمان ها را در مناطق بافت فرسوده تسهیل کنند فعالیت های سازمانهای مردم نهاد در توانمند سازی و جلب مشارکت ساکنان بافت فرسوده موثر است و تک تک کارکردهای سازمانهای مردم نهاد در ارتقا کیفیت زندگی در محدوده ها و محله های هدف بافت فرسوده تعیین کننده و مهم می باشند تا نقش مردم علاوه بر نظر خواهی به سایر مصادیق مشارکت ارتقا پیدا کند از جمله مصادیق مشارکت مردم در امر بهسازی بافت های فرسوده ، که می تواند با مداخله سازمان های مردم نهاد سرعت بیشتری بخود بگیرد بدین شرح است:
  1. مشارکت در تعریف نیازها ، اهداف و اولویت های طرح
  2. مشارکت مالی: کمک های مالی، هدیه، وقف و ... در حد استطاعت
  3. مشارکت فکری: پیشنهاد و مشورت در خصوص تهیه و اجرای طرحها
  4. مشارکت کالبدی: اهداء زمین و خانه ، مشارکت گروهی در تملک و تغییر کاربری ، عقب نشینی داوطلبانه در تعریض مسیرها و نظایر آن برای مصالح عمومی و خصوصی
  5. مشارکت سرمایه ای: سرمایه گذاری در صندوق بهسازی شهری در سطح ملی و محلی و یا در اجرای طرح ها
  6. مشارکت فنی: اظهار نظر فنی و بیان تجارب توسط متخصصین و کارشناسان محل ، معماران ، بناها ، پیمانکاران محلی و معتمدین ، ساکنان و ...
  7. مشارکت انسانی: تامین نیروی انسانی و همکاری در اجرای پروژه ها ، نظارت بر اجرای پروژه ها ، حفظ و نگهداری و اداره کاربری های عمومی ، پیگیری های اداری و نظایر آن
  8. مشارکت در محقق ساختن اهداف طرح در زمینه بهسازی مسکن ، بهسازی محیط زیست ، نگهداری از تأسیسات و تجهیزات عمومی و اهداف دیگر که بدون مشارکت همگانی قابل تحقق نیست .
  9. مشارکت در یافتن راه حل های عملی برای برخی مشکلات ویژه محله
به طور کلی در 3 مرحله می توان نسبت به جلب مشارکت شهروندان اقدام نمود الف) اطلاع رسانی ، اعتمادسازی و آگاه سازی: ابتدا باید اعتماد جامعه محلی را نسبت به نهادهای دولتی، نتایج و سرانجام طرح های در دست اجرا جلب نمود. یقیناَ که اطلاع رسانی دقیق و آگاه سازی ، اعتماد و مشارکت موثر افراد را به ارمغان می آورد. ب) نهادسازی و نهادینه سازی: در فرایند مشارکت از یک سو باید نهادهای مورد نیاز را تشکیل داد و فعال کرد و از سوی دیگر باید به نهادینه سازی مشارکت ، یعنی تقویت ایمان و اعتقاد مردم و نهادها به مشارکت، آموزش از سطوح پایین ، تمرین مشارکت و مواردی از این قبیل پرداخت. به نظر می رسد انجام این امور با مشارکت و فعالیت شورایاران محله ، دفاتر خدمات نوسازی ، هیات امنای محلات و سایر نهادها و تشکیلات مردمی دولتی و غیر دولتی ممکن باشد. ج) اجرا: در این مرحله سازمان های دولتی باید با مشارکت مردم به انجام پروژه ها بپردازند. در این جریان شهروندان مسئولیت کارهایشان را بر عهده خواهند گرفت و مواردی مانند اعمال ضوابط تشویقی و تنبیهی ، جلب سرمایه های مختلف و متنوع ، ارائه کمک های فنی و مشاوره ای به مردم ، اعطای وام و کمک های بلاعوض موثر خواهد بود. این موارد در ایجاد  فرایند مشارکتی  توسط شرکت عمران و بهسازی شهری ایران  باید برای نهادینه کردن بهسازی بافتهای نابسامان (بافتهای قدیمی ،فرسوده و سکونتگاههای غیررسمی)شهری رعایت گردد. (ارتقاء از پروژه محوری کنونی به اجتماع محوری) با توجه به مشارکت محور بودن فرآیند  بازآفرینی شهری سازمانهای مردم نهاد به عنوان حلقه واسط بین شهروندان و دولت نقش بسزایی در شبکه سازی ، راهبری پایدار امورات ، حل مسائل و مشکلات اجتماعی ، بهداشتی و آسیب های اجتماعی و اجرای برنامه های مختلف آموزشی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، زیست محیطی و... با توجه به موضوع فعالیتها و کارکردهای فوق الذکر داشته باشند متاسفانه در بسیاری از موارد سازمانهای دولتی و سازمانهای مردم نهاد به صورت جزیره های پراکنده عمل می کنند و یکدیگر را به چشم رقیب نگاه می کنند که این یعنی هدر رفت انرژی و این در حالی است که در تعریف سازمانهای مردم نهاد این سازمانها را بازوی مشورتی و مشارکتی دولت دانسته اند بهبود روابط میان سازمان های مردم نهاد و دولت مستلزم عوض شدن نگاه این دو نسبت به یکدیگر است هرگاه دولت ، جامعه مدنی و مردم در کنار یکدیگر باشند امورات سخت و پیچیده به سرعت انجام خواهد شد مجموعه دولت و شهرداری ها باید بپذیرند که سازمانهای مردم نهاد ماهیت داوطلبانه و غیر انتفاعی دارند و همواری نگاه خیری در اعضای این سازمان ها وجود دارد همچنین سازمان های مردم نهاد باید توجیه شوند که به جهت رقابت با سازمان های دولتی ایجاد نشده اند بلکه به این دلیل آنها اجازه فعالیت داده شده است که به سازمانهای دولتی کمک کنند و مکمل آنها باشند .  نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.  
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code