نگاه ایران به نقل از خبرآزاد: از روزی که از علیرضا سحرخیز درخواست مصاحبه کردیم، بنا داشتیم درمورد کاندیداتوری اش صحبت کنیم. اما از بخت بد ما روز قرار مصاحبه با روز رد صلاحیت جوان ترین کاندیدای کشور همزمان شد. گمان می کردیم وکیل جوان قرار را به هم می زند. ولی برخلاف انتظار او سر وقت پذیرایمان شد و اتفاقاً با نشاط و سرحال روبرویمان نشست. گفتگوی رییس حزب ندای ایرانیان (شعبه گیلان) را با هم می خوانیم.

 

جناب سحرخیز با تشکر از شما که  فرصت این گفتگو را فراهم آوردید، به عنوان اولین سوال می خواهیم از موضع حزب ندای ایرانیان در انتخابات پیش رو شروع کنیم. حزب شما در این انتخابات چه خواهد کرد؟

بسم ا… الرحمن الرحیم. عرض کنم که حزب ندای ایرانیان یا به اختصار حزب ندا در انتخابات پیش رو در کنار سایر احزاب اصلاح طلب و طبق تصمیم بزرگان این جریان در انتخابات با تمام توان به ساماندهی ستادی پرداخته و دوشادوش سایر گروه ها به فهرست کاندیداهای اصلاح طلب و یا حامی دولت کمک خواهد کرد. حتی در حوزه هایی که کاندیدای اختصاصی ندارد. این امر به دو صورت پیگیری می شود. شرکت در جلسات مرتبط و ارائه ی راهکارهای لازم و نیز دعوت از مردم بخصوص گروه های خاموش برای مشارکت در رای گیری.

 

کاندیدای اصلی این حزب در رشت حضرتعالی بودید که البته از ادامه ی مسیر بازماندید. در ابتدا بفرمایید که دلیل رد صلاحیت شما چه بود؟

علیرغم اینکه من در این گفتگو مایل هستم که بیشتر در مورد ندای ایرانیان صحبت کنم، ولی برای آنکه سوال شما را بی جواب نگذارم عرض می کنم که با توجه به آنکه هر چهار مرجع رسیدگی کننده به صلاحیت ها در مرحله ی اجرایی پاسخ مثبت به استعلامات داده اند، دلیل واقعی رد صلاحیت – آنهم در این مرحله- را درک نمی کنم. فقط می توانم براساس تحلیل شخصی حدس هایی بزنم. یک دلیل این ا ست که ترکیب سنی هیئت اجرایی به گونه ای بود که شاید اساساً اعتماد و علاقه ای به جوان ها در آن مشاهده نمی شود. یک دلیل دیگر هم می تواند این باشد که برخی از آقایان هیئت اجرایی در مجموع علاقمندند که کاسه های داغ تر از آش باشند. شاید هم عده ای از کاندیدا ها احساس کردند که پایگاه رایشان با ماندن من دچار ریزش شود و تحرکاتی انجام دادند. شاید هم مخلوطی از همه ی این دلایل. البته در نامه ای که به بنده داده شد، عضویت در گروهک های غیرقانونی دلیل ردصلاحیت ذکر شده که بنده به لحاظ سن و سال اساساً نمی توانستم عضو هیچکدامشان باشم. اگر هم مقصودشان حزب مشارکت باشد- که ظاهراً این بوده-، که در زمانی که عضو آن بودم از کمیسیون ماده ده احزاب مجوز داشت و بعداً هم که منحل شد و بنده هم دیگر در آن فعالیت نداشتم.

 

مقصود شما این است که برخی از کاندیداهای رقیب بر هیئت اجرایی نفوذ داشتند؟

به هیچ وجه. منشان هیئت اجرایی را بسیار بالا تر از این موضوع می دانم. مقصودم اینست که شاید بگونه ای فضا سازی کرده باشند که موجب غبارآلود شدن فضا برای این آقایان شده باشد و در تصمیم گیریشان دچار اشتباه شده باشند.

 

عجیب است در جاییکه قاعدتاً با دولت هماهنگ هستند، کاندیدای حامی دولت رد صلاحیت شده است.

در مورد این سوال – با فرض اینکه طرح این سوال درست باشد – باید جناب فرماندار و دوستان استانداری پاسخ شما را بدهند. البته بنده شخصاً چنین سوالی از آن ها ندارم.

 

آیا اعتراض خواهید کرد؟

 من یک اصلاح طلب و نیز یک وکیل هستم. قطعاً تمام مجاری قانونی را برای این کار خواهم آزمود. اگر منظورتان اعتراض در همین مجراها است، جواب مثبت است. البته اصرار زیادی هم ندارم. شاید خیری در این کار هست که امروز از آن بی خبریم.

 

سایر کاندیداهای حزب ندا در استان تایید شدند؟

 در این مرحله بلی. البته در بسیاری از حوزه ها ندا کاندیدای اختصاصی ندارد و زیر چتر اصلاح طلبان قرار می گیرد.

 

چندی پیش طی مقاله ای راه فتنه گری را از اصلاح طلبی جدا دانستید. آیا از فتنه گران تبری می جویید و آیا آن کلام برای عبور از مراحل انتخابات بود؟

مفهوم حرف من چیز کلی تری بود. من نمی خواهم به مرور وقایع و بازخوانی آن بپردازم. مفهوم کلی حرف من این بود که اصلاح طلبی مفهومی در داخل سیستم و نظام است، هوچیگری، اعتراض خشونت آمیز خیابانی- تاکید می کنم، اعتراض خشونت آمیز و نه هر اعتراضی-، هنجار شکنی و ساختار شکنی در آنجایی ندارد. افرادی که دچار این حرکات می شوند، از دایره اصلاح طلبی خارج و به دایره ی انقلابی گری وارد می شوند و در خط دیگری قرار می گیرند.

ضمناً بنده بر اصول اصلاح طلبی خود هستم و نهادهای ناظر به انتخابات را هم بسیار باهوش تر از آن می دانم که بخواهم و بتوانم با یک یادداشت فریبشان دهم. پیوستن من به حزب ندا نشان دهنده ی افکار بنده است و همشان خود را بالا تر از آن می دانم که بخواهم کسی را فریب دهم و همشان نهادهای ناظر را بالا تر از آن می دانم که بخواهند فریب بخورند.

 

انقلابی گری که بد نیست. حضرت آقا هم در یکی از سخنرانی هایشان خود را انقلابی نامیدند.

خواهش من اینست که در مقابل سخنان مقام معظم رهبری دچار خطادر استنباط نشویم و یا تفاسیر عجیب ارائه نکنیم. ایشان فرمودند که من انقلابی هستم، منظورشان این نبود که من مایل هستم همواره در کشور انقلاب شود. بلکه مقصود ماندن بر سر آرمانهایی است که برایشان در سال ۵۷ انقلاب اسلامی به پا شد.

 

شما در روز ثبت نام رییس جمهور اسبق را فصل الخطاب نام نهادید. آن سخن با این با کلام شما نمی خواند.

 کشور یک فصل الخطاب دارد، آنهم شخص مقام رهبری هستند. دو جریان موجود در کشور هم در درون خود فصل الخطاب دارند. من نام ایشان را به عنوان فصل الخطاب جریان اصلاحات ذکر کردم. قطعاً جریان اصولگرا هم برای خود فصل الخطاب دارند.

 

کیست؟

به این سوال باید اصولگرایان پاسخ دهند. این یک مسئله ی درون جناحی وخارج از صلاحیت من است.

 

آیا حزب ندا برای انتخابات ستاد تشکیل می دهد؟

 بلی. حتماً. انتخابات اسفندماه مهمترین مسئله ی ندای ایرانیان در سال جاری است.

 

به همین دلیل در کمتر از چند ماه با سرعت، دفاتر شهرستان ها ایجاد شد؟

نه. ندای ایرانیان نمی خواهد یک حزب چندنفره و کوچک باشد. گسترش کمی و در فاز بعد کیفی بزرگ ترین دغدغه ی گردانندگان حزب در سراسر کشور است. برنامه ی ما اینست که فراگیر ترین حزب سیاسی پس از انقلاب باشیم و بصورت موسمی برنامه ریزی نکرده ایم. ندا آمده که بماند و پیگیر مطالبات سیاسی/اجتماعی/ اقتصادی/فرهنگی نسل جوان اصلاح طلبان باشد. نسلی که هم از سوی اصولگرایان سنتی جدی گرفته نشد و هم از سوی نسل اول اصلاح طلبان. افتتاح دفا تر شهرستان ها مسئله ای فرا تر از انتخابات پیش رو است.

 

حتی اگر در انتخابات شکست بخورد؟

در عالم سیاست شکست های مقطعی امر مهمی نیستند. چون حزب یرای چند دهه آینده برنامه ریزی دارد. ضمن اینکه ندا ی ایرانیان خود را از پیش باخته نمی داند و قطعاً نقش تاثیرگذاری در مجلس دهم خواهد داشت.

 

ولی کاندیدای اصلی حزب در یک مرکز استان رد صلاحیت شده است.

 حزب فرد محور نیست. ضمتاً اگر منظورتان من هستم، هنوز راه به پایان نرسیده و من از ظرفیت های قانونی برای ماندن در عرصه استفاده خواهم کرد.

 

اجازه می خواهم به پاسختان در چند سطر قبل بپردازم. چرا نسل دوم اصلاح طلبان از عدم توجه اصولگرایان سنتی به خود مکدر است؟ مگر قرار بود اصولگرایان به جوانان اصلاح طلب توجه کنند؟

منظور من این نیست که جریان رقیب باید توجه می کرد. مشکلی که در اصلاح طلبان وجود داشت این بود که آن ها به نسل بعدی خود توجه نکردند و مشابه همین رفتار را اصولگرایان نیز در مورد نسل دوم خود بروز دادند. من فکر می کنم نسل دوم هر دو جناح درک بهتری از وضعیت کشور، منطقه و جهان دارند و حسن بزرگشان اینستکه بر خلاف اسلاف خود، تفاهم و گفتگوی بیشتری نیز با یکدیگر دارند. این همان چیزی است که نسل اول هر دو جناح از آن بی بهره بودند و به همین دلیل نیز هزینه ی فعالیت سیاسی را در سالهای گذشته بی سبب بالا بردند. مقصودم اینستکه فضایی بوجود آوردند که هزینه ی این قبیل فعالیت ها در کشور بالا رفت و اتفاقاً خسران هایی هم بوجود آمد.

 

از شما بخاطر این گفتگو سپاسگذاریم.

من هم از شما ممنونم و خواهش من از شما و سایر رسانه ها این است که تریبون نسل جوان هر دو طیف سیاسی باشید و اجازه دهید فضای گفتگو شکل بگیرد.