| جمعه، 07 اردیبهشت 1403

نگاه ایران / سیده طاهره خادم

واژۀ « تجاوز» بر اساس قوانین کشورهای مختلف تعاریف متفاوتی دارد که از حوصله این بحث خارج است ولی آنچه مسلم است، حد نهایی همه این تعاریف همانی‏ ست که هنگام مواجهه با این واژه به ذهنمان خطور می ‏کند، و آن برقراری عمل جنسی بدون رضایت فرد یا با توسل به زور، تهدید و ... است. این تعریفِ عام، نه شامل جنس بخصوصی است و نه سن بخصوصی را در بر می‏گیرد. این جنایت نه محدود به زمان بخصوصی ‏ست و نه مکان بخصوصی و هیچ کس نمی‏ تواند بگوید از چنین تهدیدی در امان است. البته اصولا زنان و کودکان به علت شرایط جسمی و موقعیت اجتماعی شان بیشتر در معرض خطرند. در بسیاری مواقع، وقتی این کلمه را می‏ شنویم موقعیتی را در نظر می ‏آوریم که شخصی با قرار گرفتن در یک مکان و یا زمان نامناسب مورد حمله فرد ناشناسی واقع می‏شود، ولی با نهایت تأسف و تعجب باید گفت که بخصوص در مورد کودکان، درصد بالایی از این تجاوزها در شرایطی رخ می ‏دهد که نه تنها  فرد متجاوز قربانی را می‏ شناسد بلکه از افراد مورد اعتماد خانواده است.

آمارهای متعددی از تجاوز در ایران و جهان در دست است که نگارنده از ذکر آنها خود داری می ‏کند چرا که اکثر این آمارها دقیق نیستند زیرا قربانیانِ تجاوز در بسیاری مواقع به علت ترس از عواقب فردی، خانوادگی و یا اجتماعی چنین اتفاقی را بروز نمی‏ دهند، بویژه در جوامعی که این مساله تابوست یا منجر به نزاع‏های قومی قبیله‏ ای می ‏شود و یا پای فردی از افراد نزدیک خانواده که بر فرد قربانی و سرنوشتش به طور مستقیم یا غیر مستیم تسلط دارد، در میان است. اصولا یکی یا همه این موارد، فرد را از بیان جنایتی که بر او رفته باز می ‏دارد. در جوامعی که عدم وجود رابطه پیش از ازدواج برای زنان، اصلی برای اثبات پاکی آنان است، شاید حتی برخی تا آخر عمر هم برای پوشیده ماندن این راز ویرانگر، تن به ازدواج ندهند. و البته این سکوت اصولا حاشیه امنی را برای متجاوزین در تکرار جنایاتشان ایجاد می‏ کند. با ذکر مقدماتی که رفت، به سراغ مباحث اصلی می ‏رویم. این که دلایل روانی و اجتماعی این مسٲله چه می ‏تواند باشد، پیامدهای این جنایت در فرد قربانی کدامند و چه طور می ‏توان با چنین مسأله ‏ای مواجه شد سوالاتی هستند که در ادامه بررسی خواهند شد.

دلایل روانی تجاوز

ممکن است تصور شود که مهمترین علت تجاوز بر طرف کردن نیاز جنسی فرد است ولی بررسی‏ ها نشان می ‏دهد که این مسأله به هیچ وجه دلیل و انگیزه اصلی نیست. برای تجاوز دلایل روانی متعددی ذکر می‏شود. بر اساس نظر روانشناسان یکی از خصوصیاتی که در میان بسیاری از متجاوزین مشترک به نظر می‏رسد، جامعه ستیز بودن آنان است. در میان افرادی که عکس ‏العملهای تکانشی دارند و احساسات و رفتار خود را بدون فکر انجام می ‏دهند نیز این جرم وقوع بیشتری دارد. اکثر این افراد از خود کنترلی کمی برخوردارند و عزت نفس پایینی دارند. برخی از آنها نیز دچار درجات متفاوتی از سادیسم هستند. این افراد از زجر کشیدن قربانی و التماس‏هایش لذت می‏ برند. این دسته از متجاوزین جزء گروهی هستند که برای جامعه خطرناکند و نباید بدون درمان در جامعه رها شوند. گاهی فرد به دلایل شخصی قصد تحقیر طرف مقابل را دارد و از این راه برای تحقیر او استفاده می‏ کند؛ بخصوص کسانی که کودکی پر از تحقیر و سرزنش و همراه با تنبیهات سخت بدنی داشته ‏اند و یا خود دچار آزارهای جنسی بوده ‏اند، محتمل است که بخواهند با تحقیر و آزار دیگران و با انتقال رنج و خشم خود به دیگری به آرامش برسند. برخی از این متجاوزین برای این که در کودکی از سوی مادر مورد بی‏مهری یا تنبیهات سخت قرار گرفته ‏اند، از زنان متنفر می ‏شوند و با این نوع عذاب در واقع از جنس زن انتقام می‏ گیرند. همه این دلایل، نشان ‏دهنده اهمیت گذار سالم از دوران کودکی است. البته دلایل روانی دیگری نیز وجود دارند که ذکرشان در حوصله این مقال نمی‏گنجد.

دلایل اجتماعی تجاوز

هرچند بسیاری از دلایل اجتماعی تجاوز در ارتباط تنگاتنگ با دلایل روانی آن هستند، ولی در اینجا بیش از آن که تجربیات شخصی متجاوز در رابطه با افراد خاصی مد نظر باشد، تأثیراتی که شرایط و روابط اجتماعی می ‏تواند بر فرد بگذارد، مطرح است. اصولا تجاوز در برخی جوامع و یا شرایط، بسامد وقوع بیشتری می ‏یابد؛ در شرایط جنگ و بحران‏های اجتماعی مختلف، که افراد جامعه دچار نوعی خشم پنهان و بیرحمی نسبت به همدیگر یا گروهی خاص می‏ شوند میزان وقوع این جرم افزایش می‏ یابد و این امر وسیله‏ ای می ‏شود برای تخلیه خشم، انتقام گیری و حتی گاهی نژاد زدایی؛ مانند آنچه در آلمان پس از جنگ جهانی دوم توسط لشکریان پیروز بویژه سربازان روسیه صورت گرفت. دیگر عاملی که وقوع تجاوز را بالا می ‏برد آنومی جامعه است. آنومی به طور خلاصه به شرایطی گفته می‏شود که جامعه دچار بحران ارزش‏ها و هویت فرهنگی می ‏شود و به نوعی می‏ توان آنرا فروپاشی فرهنگی جامعه نامید. در جامعه آنومیک که اصولا  فروپاشی فرهنگی با مشکلات اقتصادی( حد اقل برای بخشی از جامعه) نیز همراه است، موارد بیشتری از تجاوز رخ می ‏دهد.

پیامدهای تجاوز

اصولا فردی که قربانی تجاوز می‏ شود ، ممکن است دچار آسیب جسمی بشود یا نه، ولی آنچه که مسلم است این واقعه برای فرد، آسیب ‏های روانی و به تبع آن اجتماعی کوتاه مدت و بلند مدت متعددی را به همراه دارد. اصولا قربانیان تجاوز از این جنایت به عنوان دردناک‏ترین فاجعه زندگی خود یاد می‏ کنند. از پیامدهای کوتاه مدت تجاوز شوک و بهتِ پس از آن و حس تحقیر شدیدی است که به فرد دست می‏ دهد. اکثرا قربانی به دنبال سهم تقصیر خود از این حادثه می‏گردد و گاهی این حس خطاکاری و گناهکاری تا پایان عمر با او باقی می‏ ماند. این حالت مخصوصا در جوامعی که بر روی پوشش زنان یا رفتار بخصوصی از زنان تأکید دارند، شدیدتر است. گاهی این افراد بارها و بارها صحنه تجاوز را در ذهن خود مرور می‏کنند و این به آسیبهای روحی و روانی قربانی می افزاید. بی ‏خوابی و یا کابوسهای مکرر، بی ‏اشتهایی، تمایل به خودکشی یا انتقام گیری از عوارضی است که قربانی دچارش می ‏شود.

عوارض بلند مدت تجاوز می‏ توانند بسته به روحیات فرد و نوع و شدت تجربه او متفاوت باشند، افسردگی و خشم، بیزاری از رابطه جنسی می‏ تواند بخشی از این عوارض باشد. حتی در موارد خاص، افسردگی دو قطبی(شیدایی) و توهم‏ های بینایی و شنوایی یا تمایل به رابطه ‏های سادیستیک، عوارض حادتر این جنایت هستند. بسیاری از قربانیان، از جنسی که از سویش مورد آزار قرار گرفته‏ اند بیزار می ‏شوند و درصد قابل ملاحظه ‏ای از این قربانیان مخصوصا کودکان و نوجوانانِ پسر، خود به متجاوزان آینده تبدیل می‏ شوند.

از نظراجتماعی، بویژه زنان، منزوی و گوشه گیر می‏ شوند ، برخی، بخصوص پسران، دقیقا عکس ‏العمل عکس دارند و جامعه ستیزی را پیش می‏ گیرند. قربانیان دیگر نمی ‏توانند به راحتی به دیگران اطمینان کنند. بخصوص اگر فرد متجاوز از نزدیکانشان باشد، این حس ناامنی و عدم اعتماد به دیگران شدت بیشتری می‏ یابد. گاهی اوقات نیز تجاوز باعث می ‏شود که قربانی با از دست رفتن اعتماد به نفس و عزت نفسش جذب گروه‏ های ناسالم جامعه و کارهای خلاف و بزهکاری و تن فروشی شود.

راههای مواجهه با تجاوز

در مواجهه با تجاوز می‏شود چند جنبه را در نظر داشت که شاید مهمترینشان  پیشگیری از وقوع آن باشد. ایجاد شرایط سالم برای رشد جسمی و روانی کودکان از مهمترین چیزهایی است که می‏تواند امنیت آینده هر جامعه ‏ای را تضمین کند. توسعه کمّی و کیفی آموزش همگانی، بویژه در زمینه مسائل جنسی به هر گروه سنی جامعه بنا به شرایط و موقعیت خاص آن گروه، ارتقای سطح سلامت روانی جامعه و نیز ارتقای شرایط اجتماعی افراد جامعه، و آسیب شناسی خانواده‏ ها و شناسایی افراد و کودکان در معرض خطر و اقدامات به موقع، از مهمترین کارهایی است که می‏توان برای پیشگیری انجام داد.

البته درهرجامعه‏ ای حتی اگر تمام این موارد در نظر گرفته و اجرا شوند باز موارد تجاوز وجود خواهند داشت که باید با آن به طرز درستی مواجه شد. این مواجهه سه بعد اصلی دارد مواجهه با تجاوز، مواجهه با قربانی و مواجهه با فرد متجاوز.

در مواجهه با تجاوز باید تلاش شود که از نظر فرهنگی به سویی برویم که بارِ تجاوز از شانه‏ های قربانی برداشته شود تا او بتواند آزادانه از ظلمی که به او روا داشته شده صحبت کند تا این جرم در همان ساعات اولیه برای پیگیری‏ های بعدی گزارش شود. به این صورت متجاوز از حاشیه امنی که ترسِ قربانی برایش ایجاد می‏ کند خارج می‏ شود.

از نظر مواجهۀ فردی، دوستان و افراد خانواده به هیچ وجه نباید فرد را برای بازگو کردن آنچه بر او رفته تحت فشار بگذارند و یا بدتر نباید او را به سکوت دعوت‏ کنند؛ چرا که به این صورت حس خطاکاری و ناامنی و داشتن آینده ‏ای تاریک را در او افزایش می‏ دهند. باید با او همدلی نشان دهند و از او حمایت کنند تا فرد قربانی احساس نکند که تنها رها شده ‏است.

در این میان دستگاه قانون و نحوه برخورد قانون با قربانی بسیار حائز اهمیت است ، چرا که برخوردهای نادرست و به کاربردن جمله ‏های ویرانگر در حین گزارشگیریِ شرح ما وقع ، در جریان دادگاهی و ... می‏تواند آثار سوء دراز مدتی را برای قربانی به همراه داشته باشد و حس تحقیر، خشم یا جامعه‏ ستیزی را در او تقویت کند. مسلما در هر جامعه ‏ای قانون بنا به شرایط عرفی ‏اش، مجازات ‏هایی را برای شخص متجاوز در نظر می‏ گیرد اما گاهی اگر این تعرض از سوی افراد درجه یک خانواده باشد، ممکن است با واکنش درست مواجه نشود و به این صورت قربانی در چرخه ظلم ‏های مکرّر گرفتار آید، که این خود ممکن است به شدت آسیب ‏ها دامن بزند.

به امید روزی که با آموزش ‏های لازم و ارتقای سطح سلامت روانی و نیز شرایط اقتصادی جامعه، موارد بروز این جرم به حداقل برسد.

نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تائید محتوای آن نیست و صرفاً جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code