| جمعه، 07 اردیبهشت 1403
زلزله کرمانشاه و چند سوال از مسئولان؛
       کد خبر: 154022
نگاه ایران/امیر مرکبی فعال دانشجویی زلزله در ایران مخصوصا پس از فاجعه ی رودبار و بم خطری بالقوه و در کمین محسوب می شود و با بالا گرفتن بحث در خصوص تلفات زلزله ی احتمالی در پایتخت اساساً حساسیت ها نسبت به این پدیده طبیعی افزایش یافته است. اما صد افسوس که پس از هر حادثه ای تلخ که زلزله به بار می آورد، تازه عده ای به فکر افزایش مقررات و نظارت های سخت گیرانه در ساخت سازه های مسکونی افتاده و با جلسات، همایش ها و اطلاع رسانی های مقطعی گویی قصد رفع تکلیف دارند. اما پس از گذشت چند صباحی از آن حادثه تلخ همه چیز به سرخانه ی اول خود بر خواهد گشت و هیچ نظارتی در کار نخواهد بود. طی روزهای گذشته سوالات مختلفی ذهن افکار عمومی را به خود مشغول کرده است که در هر طرحی که توسط دولت ها کلید می خورد سهم کارشناسی و مهندسی قبل از احداث چقدر است؟ مسکن مهر و بیمارستان های جدید التاسیس  که این روزها عده ی زیادی از هم وطنان ما را داغدار کردند محصول چه نوع نظارتی (مالی و کارشناسی) است؟ به راستی مسئولان کشور تا چه میزان نسبت به سلامت روانی، جانی، مادی و معنوی مردم احساس مسئولیت می کنند؟ آیا با توجه به این هنوز در ایران تعداد زیادی از دانش آموزان زیر چادر و مدارس غیر ایمن و فرسوده درس می خوانند امکان ساخت مدارش فروریخته در چند صد روستای عموماً مرزی و محروم کرمانشاه وجود دارد و اگر بله دانش آموزان تا چه مدت باید در فضای غیراستاندارد به تحصیل مشغول باشند؟ همچنین بعد از وقوع زلزله در کرمانشاه بارها این سوال ایجاد شد که تکلیف تهرانی که به تنهایی اندازه بسیاری از کشورها جمعیت دارد با وقوع زلزله چه می شود. شهری که بارها گفته شده بسیاری از ساختمان هایش بروی گسل قرار دارد. آیا مسئولین به فکر تجهیز و ساخت چندصدکیلومتر واحد فرسوده در حاشیه شهرهای بزرگ ازجمله تهران هستند یا صرفا به صدور بخشنامه های غیر کارآمد با تزریق بودجه های قطره چکانی ادامه می دهند. آیا مسئولین توانایی نوسازی ناوگان هوایی حلال احمر و بیمارستان های سراسر کشور را دارند؟ و سوال مهم تر اینکه آیا مسئولین توانایی بازسازی اعتماد مردمی که در کمتر ۷۲ساعت مبلغی بالغ بر ۱۰میلیارد ریال را به جای واریز به حساب ارگان های دولتی به حساب یک شخص «غیرمسئول» و «غیر حکومتی» واریز می کنند را دارند؟ موضوعی که بازهم بعد از وقوع زلزله به یکی از سوژه های موردعلاقه مردم و مدیران تبدیل شد و بارها این سوال تکرار شد که چگونه مردم میلیاردها تومان پول را به حساب بعضی از چهره های ورزشی،هنری و فعالان اجتماعی به صورت شخصی واریز می کنند اما رغبتی برای واریز کمک به دستگاه های شناخته شده دولتی و حاکمیتی ندارند؟ مثلاً در خصوص لبیک جانانه مردم به درخواست صادق زیباکلام استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران سخن بسیاراست. صادق زیباکلام درواقع یک چهره سیاسی است و در دنیای سیاست ایفای نقش یک تکیه گاه معتمدِ مردمی امری به واقع سخت و دشوار  است. یکی از مهم ترین مفاهیمی که بازتاب این حرکت مردمی است، نزدیکی و همدلی مردم با صادق زیباکلامِ اصلاح طلب است. به عبارت دیگر دلیل این همدلی، صداقت و شجاعت زیباکلام در گفتن سخنانی است که شاید دیگران هیچ گاه موفق به گفتن آن سخنان نشوند. (چراکه مثلاً اگر امروز حمید رسایی این درخواست را از مردم داشت معلوم نبود پاسخ مردم به او به چه شکل بود.) من این گونه استنباط می کنم که در کنار این حرکت زیبای مردمی،زیباکلام مزد اخلاقیِ سال ها سخنان صریح و صادقانه خود را دریافت کرد. نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code