| جمعه، 07 اردیبهشت 1403
یادی از شاعر فقید در سالگرد درگذشتش:
       کد خبر: 141642
پیمان برنجی یک ؛ " شیون فومنی " نامی ست که در گیلان شهره ی خاص و عام است و این خصیصه در بین سایرهمتایان شاعرش دراین خطه، کمتر نمود دارد و به جرات می توان ادعا کرد که وی در این میدان، یکه و یکتاست . برای اثبات این ادعا فقط کافی است که به هر کوی و برزنی در گیلان بروید – حتی بالای کوه و از چوپانی که دَم به "نی" داده برای گوسفندانش و شاهدش بودم- و نام " شیون " را تکرارکنید ویا جویا شوید و ببینید که چطور مردم، شعر و نامش را در یاد و خاطر خود، حفظ کرده اند و این دستاورد ِ اندکی نیست برای ِ یک شاعرکه به مدد او شعرگیلکی بیشتر بر سرزبان ها نگه داشته شده است. در مملکتی که " شعر " زینت المجالس است، با شعرت روی زبان مردم جاری بودن، کار آسانی نیست . اینکه شعرت روی تاقچه خاک نخورد و مردمت شعرهایت را نگین حافظه ی روزانه ی خود کنند، فخر دارد... دو ؛ اشعار گیلکی ِ " شیون " پر است از عبارات فرهنگ شفاهی ِ عامیانه مردم...، و " شیون " با استادی تمام، اشارات و کنایات و... را که سینه به سینه از مادران و مادربزرگ ها ... به گوشش خوانده شده یا که در جستجوهایش یافته، در اشعار گیلکی اش چون سنگی گرانقیمت می نشاند و از آن ها برای پیشبرد تفکرِ شعری اش استفاده می کند . منظومه های مشهورش گواه این ادعاست. همان ها که مردم گیلان مثل اشعار حافظ ، از حفظ دارندشان؛ بعبارتی حرف های مردم را از مردم گرفت و در صافی تخیل ِ شاعری اش صیقل داد و باز دوباره به مردم تحویل داد ، آنهم به دلنشین وگوشنواز ترین شیوه... دایره بکار گیری اصطلاحات فرهنگ کوچه در اشعارِ شیون آنقدر وسیع است که می توان از آنها فرهنگ نامه ای پُر و پیمان ساخت برای اهل تحقیق و این کار متاسفانه تاکنون انجام نشده ! سه ؛ منظومه ی " گاو " ِ شیون از آثاری است که فراتر از نام شاعر در بین مردم ماندگار شده ست؛ شعر بلندی که به گیلکی سروده شده و خلاصه ی مضمونش چنین است : وقتی سجل گیران (ماموران ثبت احوال)، در ابتدای قرن، برای نام گذاری مردم به محلات آمدند ،یک مرد روستایی با لباس کثیف و کمی تند مزاج به جلسه شان وارد می شود. یکی داد می زند ” این گاو کیه”، کدخدا هم می گوید “انه سیم قاطیه” ، یعنی خل است. خلاصه، از قیافه او خوش شان نیامد و اسمش را گذاشتند “گاو”. بعد از مرارت هایی که این اسم برای صاحبش ایجاد می کند ، "گاو" و همسرش مهمانی می دهند تا سجل گیران ، اسمش را عوض کنند اما آنهااو را دست می اندازند و نامش را از گاو به گوساله بر می گردانند. شیون در این شعر یکسره اعتراض است ؛ نیش و کنایه ها و بعبارتی نقبی به وضعیت و مناسبات اجتماعی مردم می زند . مثلا در بندهایی از این شعر با این کنایه ها مواجه می شویم: پول بداری فلک تی فرمان بره...تی احترام کخودا جام بیشتره آخ تو نانی پول چیکاران انجام دیهه...ایمام حسین سره هم پول واوه... حتی درجایی ازاین منظومه، خود "شاعرش" را هم وارد شعرش می کند و نیم نگاهی به وضعیت شاعران همتایش می اندازد. کاری که هیچ وقت تا پیش تر سابقه نداشت. او در این منظومه فربه اش، کنایه ای به حاکمان وقت می زند از اینکه کارشان فرودست تر کردن مردم است : از گاو به گوساله ! و شهامتش در این شعر باعث شد که بسیاری از مردم و صاحب نظران ، منظومه " گاب " را مانیفست ِ اصلی " شیون " بدانند ؛ درمواجهه با کجی ها و ناراستی های زمانه ی خود . چهار؛ نوزده سال پیش " شیون فومنی" از دنیا رفت و بعد از فقدانش تاکنون شاعری اش بی تکرار باقی مانده ست و گویا این رسم روزگار ماست...
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code