| شنبه، 08 اردیبهشت 1403

نگاه ایران/مانیا شیرین بخش

کارشناس ارشد مدیریت استراتژیک یکی از مهمترین مسائلی که امروزه در مقوله مدیریتی در فضای اجتماعی و سیاسی ایران خودنمایی میکند، عدم توجه کلان به مدیریت است. در توجه عملگرا و کلان به مدیریت، اساسا نگاه غالب، نگاه نتیجه گراست. به همین دلیل در هنگامه خطیری که فردی برای تصدی یک پست مدیریتی برگزیده میشود، بیش از آنکه به ویژگی های از پیش تعیین شده توجه شود، همواره سعی در آن است که بستر های لازم برای امکان اثربخشی یک فرد به عنوان مدیر یک مجموعه فراهم گردد. در همین رابطه، به نظر میرسد یکی از بزرگترین مشکلات زنان در تصدی پست های مدیریتی و اجرایی "انتصابی"، عدم باورمندی به توانایی هایشان است. لذا تفکر غالب و خطای هاله ای در پذیرش توانمندی های زنان، عمدتا به بزرگنمایی دور از انصاف اشتباهات و حتی نوعی "مچگیری جنسیتی" منجر می شود! این روزها با تکمیل روند تشکیل کابینه از یک سو و شروع به کار شوراهای شهر و روستا از سوی دیگر، با مقایسه مدیرانی که "انتخاب" می شوند و آنان که "انتصاب" میشوند، تعارض غیرقابل انکاری خودنمایی میکند. با یک جستجوی ساده آماری در نتایج انتخابات شوراهای شهر و روستا، اعداد و ارقام شگفت آوری به دست میآید. در تهران شش زن یعنی دو برابر دوره گذشته به شورا راه یافتند. در سه شهر اردبیل، شهرکرد و بندرعباس زنان منتخب اول شورا شدند. در شهرستان قزوین سه زن توانستند در ترکیب شورا حضور پیدا کنند. ریاست شورای شهرهای گرگان، کنگاور، اوز، کازرون، فرایجان و چند شهر دیگر به زنان رسید و در خرم آباد و تبریز نائب رئیس شدند. به راستی چه می شود که رای دهندگانی که گاهی از سوی ناظران و صاحبان اندیشه، به سهولت عوام تلقی می شوند، در سپردن سکان مدیریت یک شهر به دستان یک زن تردید کمتری از رئیس جمهوری در انتصاب وزیر زن برای یک وزارتخانه تخصصی دارند؟ اینکه بگوییم "خواستیم و نشد"، شنوندگان را به یاد داستان ورود زنان به ورزشگاه ها خواهد انداخت. که توجیهات فراوانی آورده شده و ادعا می شود جامعه پذیرش کافی در تحمل زنان در ابراز وجود ندارد. از ذیل تا صدر. از پذیرش فردیت زنان به جای جنسیتشان، از صندلی هواداری یک تیم ورزشی گرفته تا جایگاه مدیریت خرد و کلان کشوری! چرا که اگر اینطور بود، رای به زنان در انتخابات شوراها و رای مردان منتخب همین مردم در سپردن کرسی ریاست شورا به زنان، توجیهی منطقی نداشت. آیا زمان آن فرا نرسیده که عافیت طلبی را کنار بگذاریم و با تمام قدرت بر پارادایم های فکری منسوخ غلبه کنیم؟ پای چه مصلحت اندیشی در میان است که برای اعتماد به زنان در پست های انتصابی، دست و دل رئیس جمهور و وزیران کابینه می لرزد، حال آنکه در متن جامعه برای انتخاب فرد اصلح، کلیشه های جنسیتی روز به روز در حال کمرنگ شدن است؟ نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code