| یکشنبه، 09 اردیبهشت 1403
چای که می‌خورید، یاد این مرد بیفتید؛
       کد خبر: 80906
نگاه ایران:وقتی از هند برمی گشت، در نزدیکی بوشهر اتومبیلش ته دره رفت و جان باخت. مرگی البته مشکوک. مامور انگلیسی زخم جزئی برداشت و راننده عرب که خراش برداشته بود، بعد از ترخیص از بهداری مفقود شد! ما به آدم های زیادی مدیونیم که ممکن است خودمان ندانیم. آن ها که از دستمان دلگیرند، اما بزرگوارانه به رویمان نمی آورند و نیمه تاریک روحمان را جار نمی زنند، آن ها که مراقبمان هستند، حتی وقتی روحمان خبر ندارد، آن ها که زمین خوردند تا ما فکر کنیم "آره! زدیم". آن ها که ... ما مدیون حاج محمد میرزا قاجار قوانلو هم هستیم. بعضی می گویند به هند که سفر کرد، مقداری دانه چای را در عصایش پنهان کرد و آورد. کسان بیشتری اما بر این باورند که آشکارا نه فقط بذر که با خودش چای کار آورد و با توسعه این صنعت در ایران برای میلیون ها نفر لذت نوشیدن چای و برای هزاران نفر کار و شغل وزندگی آفرید. دانش آموخته سوربن فرانسه بود و دیپلمات اما جانش را درراه صنعت چای داد. وقتی از هند برمی گشت، در نزدیکی بوشهر اتومبیلش ته دره رفت و جان باخت. مرگی البته مشکوک. جز او یک ژاندارم، یک مامور انگلیسی و راننده عرب هم در خودرو بودند. مامور انگلیسی زخم جزئی برداشت و راننده عرب که خراش برداشته بود بعد از ترخیص از بهداری مفقود شد! می گویند کاشف السلطنه عملا انحصار صد درصد واردات چای به ایران توسط انگلیسی ها را شکست و تاوانش را داد. خوشمان آمد مظفرالدین شاه احتمالا مثل بسیاری از ما در رگ هایش جز خون، چای هم شناور بوده که حاج محمد میرزا را مامور کشت و توسعه این کارکرد. لابد وقتی اولین فنجان چای لاهیجان را نوشیده، دستی به سبیل های ملوکانه اش کشیده و گفته: خوشمان آمد. ما به تو لقب کاشف السلطنه را عطا می کنیم! کاشف السلطنه وصیت کرده بود او را مشرف به مزارع چای، زیر سنگی سیاه و بدون حفاظ به خاک بسپارند. مثل نگهبانی که حتی بااستخوان هایش هم می خواهد مراقب میراثی باشد که جاگذاشته. چند چینی که با او به ایران آمده بودند، حتی پس از مرگش صنعت کاشت و برداشت و فرآوری چای را ادامه دادند از آن جمله "تن های چو" که بعدها با ایرانیان وصلت کرد و ماندگار شد و اسمش را گذاشت "حاج محمد کاتوزی". اگر گذرتان به لاهیجان افتاد، حتما سری به موزه چای در مسیر تله کابین بزنید . لذتی که چای به من بخشیده، خیلی ها نبخشیده اند! برای همین مثل راهبی که رسیده باشد به محضر بودا، بر مقبره اش ظاهر شدم. از او گرچه به عنوان نویسنده و اصلاحگر و آزادی خواه یاد می شود اما مهم ترین قدمش ایجاد کسب وکار در سرزمینی است که "بیکاری" چنگ انداخته به صورت بهشتی اش. حکایت چای وارداتی و آن ها که از روی سودجویی و خیانت دامن به این ماجرا زدند و عملا کمر چای کاران شمالی را شکستند داستان پر آب چشمی است ... که بماند! وقتی فنجانی چای را با لذت می نوشید، استخوان های مردی در لاهیجان از شادی سرشار می شوند. چای گیلان لاهیجان

به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code