| جمعه، 07 اردیبهشت 1403
نگاه ایران: سال ها پیش که بنا بر علاقه و نه رشته تحصیلی در کلاس درس یکی از اساتید خوش بیان و خوش ذوق ادبیات کشور شرکت می کردم، شعری از ایشان بر صفحه ذهنم حک شده است و بارها در مراسم ها و مناسبت هایی که به یک کرشمه دو کار بر آمده بود، استفاده می کردم و این روزها را مناسب یافتم تا آن شعر را که در بیان، بسامد بالایی داشت، به خدمت قلم درآورم و مقدمه این یادداشت کوتاه قرار بگیرد. نوروز امسال، ایران در راس خبرهای خبرگزاری ها و بنگاه های خبر پراکنی جهان بود و هر نیم ساعت که تیم خبری شبکه های خبری بر روی صفحات تلویزیون ظاهر می شدند، زاویه هایی از توافق هسته ای را منتشر می کردند و میلیون ها ایرانی از مذاکرات هسته ای، فقط نگران ظریف خودمان بودند که جداً امسال خسته اش کردیم و بیشتر خانم ها هم در فکر همسر آقای ظریف بودند که مسافرت و مهمانی های هر ساله را در لوزان با کری و موگرینی و مو بورها سر کرد! سال ها بود که ایران با انواع و اقسام القاب توسط مخالفین مفتخر می شد و تحریم را بهترین راه می دانستند و آن قدر گزینه بر روی میز قرار دادند که میزشان سنگین شد و شکست، گزینه ها و میز بر روی خودشان خراب شد و چاره کار را در مذاکره برای نتیجه دیدند تا گفتگو برای تاریخ و مکان جدید برای مذاکره. امروز خانم اشتون و آقای جلیلی در کنار تخصص اولیه خود هر چه که باشد، جغرافیا را هم خوب فرا گرفته اند! اما در دو سال اخیر که دولت تدبیر و امید کار مذاکره را به مرد اهل فن و تجربه واگذار کرد، همگان منتظر بودند که چنین نتیجه ای هم رقم بخورد و خوشبختانه سخنان رییس جمهور که هم سانتریفیوژها بچرخند و هم چرخ زندگی مردم که مدت هاست فقط با روغن کاری های گاه و بیگاه به کندی حرکت می کند، تحقق یافت و امید می رود با سرانجام خوش مذاکرات، این چرخ دنده ها عوض شده و چرخ های جدیدی به رینگ زندگی کارمندان و قشر محروم سوار گردد که دست اندازها زیاد اذیت نکند. اگر چه آقای ظریف نوروز امسال را به جای سر زدن به فامیل و دوستان در حال گپ و گفتگو با اعضای دائم شورای امنیت در مورد بحث های پیچیده NPT و پروتکل الحاقی و جوک های الصاقی در داخل کشور گذراند اما در پایان، پس از گذشتن نحوست سیزده، چهاردهمین روز سال را هم برای مردم ایران با خاطره خوشی از جنس اقتدار ملی و هسته ای پیوند زد تا مردم کشورمان فرصتی دیگر برای جشن و پایکوبی پیدا کنند و شعار ظریف مچکریم هم به شعار روحانی مچکریم پیوست بخورد. پذیرفتن ایران هسته یکی از مهم ترین خواسته های مردم و مسوولین کشورمان بود که امروز این حق از بدیهی ترین حقوق کشور ماست که حتی آقای کری، وزیر خارجه یانکی ها، آن را در کنفرانس خبری خود صریحا اعلام کرد. آقای اوباما که از گزینه نظامی بر روی میز صحبت می کرد، دیگر جنگ را گزینه مناسبی نمی داند و بیشتر مواردی که به عنوان نتایج این تفاهم نامه اعلام می کرد، چیزی بود که ایران از اول هم دنبال آن نبود. نگارنده در پایان نامه دانشجویی خود در دوران دانشجویی به فتوای مقام معظم رهبری در مورد منع استفاده از تسلیحات هسته ای اشاره کرده بود که مورد توجه استاد راهنمای بریتانیایی قرار گرفته و به جد پیگیر صحت این فتوا بودند که پس از اطمینان از وجود چنین فتوایی، آن را در ماهنامه دانشکده منتشر نمودند. نکته جالب، دست و پا زدن آقای نتانیاهو پس از رسیدن توافق بود اینکه ادعای جالبی هم داشت که حق به رسمیت شناختن اسرائیل هم باید در متن توافق نامه بیاید که یکی از پیروزی های جناب آقای ظریف است و پس شنیدن آن به داشتن چنین وزیر مدبری بر خود بالیدم (اگر ادبیات دچار نقصان نمی شد، از فعل ذوقیدم استفاده می کردم)، تقاضای به رسمیت شناخته شدن رژیمی از ایران از سطور برجسته این مذاکرات بود که باید همراه مردم تکرار کنم، آقای ظریف جداً مچکریم. در پایان به مقدمه بر می گردم که استاد ادبیاتی که امروز در کسوت مدیر کلی به جامعه فرهنگی خدمت می کند از پیوند دو عید در شعر حکایت داشتند که چنین می گفت: مبارک تر شب و خرم ترین روز به استقبالم آمد بخت پیروز دهل زن گو دو نوبت زن بشارت که دوشم قدر بود امروز نوروز (سعدی)   نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code