| جمعه، 07 اردیبهشت 1403
تلنگری که باید مرگ امیرمحمد 16ساله به بی‌تفاوتی شرکت برق گیلان بزند:
       کد خبر: 58671
نگاه ایران/فاطمه صابری: عادت کرده ایم به ذکر مصیبت؛ به فاجعه هایی که پیرامونمان رخ می دهد. هرچقدر هم اتفاقات تلخ  و بزرگ تر می شود معمولا  واکنش ها از «سطح» فراتر نمی رود و به ریشه نمی رسد. البته گاهی هم که از این شرایط خارج می شویم نهایتا موضوع به تشکیل «ستاد رسیدگی به..» ختم می شود که عموما نتیجه ای بیشتر از حق جلسات برای اعضای ستادها ندارد. یکی ازاین دست اتفاقات تلخ دور روز قبل در رشت روی داد. کلیت خبر این بود که پسری 16 ساله صبحگاه جمعه به خاطر آنچه تلاش برای گرفتن عکس سلفی با یک «پست برق» گفته شد در گلسار جان خود را از دست داد. قطعا می توان مقابل این خبر ده ها علامت سوال قرارداد و پرسید که ساعت 5.30 صبح، نوجوان 16 ساله و برادر کوچکترش در خیابان چه می کرده و می توان فراگیر شدن سرگرمی های گاه خطرناک حاصل از تکنولوژی را هم نقد کرد. اما باید از شرکت توزیع نیروی برق استان گیلان و مدیریت توزیع برق شهرستان رشت هم سوالاتی پرسید تا مانند همیشه موضوع در سطح یک خبر حادثه باقی نماند و فقط مرکز اورژانس درباره صورت مساله و شرح حادثه اظهار نظر نکند. سوال این است که چرا «تابلو برق» شرکت توزیع برق که خطری به بزرگی مرگ برای شهروندان دارد باید تا این حد در «دسترس» باشد؟ مگر از جمله وظایف اولیه شرکت توزیع نیروی برق استان گیلان به عنوان یک شرکت تابع توانیر، توزیع انرژی الکتریکی، تامین روشنایی مطلوب و بهره برداری از تاسیسات، تجهیزات و شبکه های برق در کلیه نقاط استان نیست؟ مدیریت توزیع برق شهرستان رشت و امور برق مناطق پنج گانه این شهر برای مدیریت ایمنی و تجهیزات کار در سطح شهر چه کرده اند؟ درحالی که دنیا حدود نیم قرن است کابل های برق هوایی را به زیر زمین کشانده و شهرهای بزرگ ایران نیز به سمت استفاده از پست های برق با بدنه «کامپوزیت» رفته است چرا همچنان باید در سطح شهر روستاهایمان از تابلو برق های منسوخ شده با ضریب ایمنی پایین و از همه بدتر قابل دسترس برای کودکان و نوجوانان کنجکاو استفاده شود؟ آیا تمام خلاقیت مدیران شرکت برق به نقاشی علامت مرگ و نوشتن جمله خطر مرگ یا خطر برق گرفتگی محدود است؟ چرا باوجود دهها گزارش مرگ براثر برق گرفتگی در خیابان ها همچنان مدیران این شرکت باید غیرمسوولانه به علامت هشدار برق گرفتگی برروی تابلو برق های فلزی در محل زندگی شهروندان بسنده کنند و دهها پست برق هم بدون علامت خطر و قفل رهاشده باشد؟ برق گرفتگی چند سال قبل یک مرد میانسال در خیابان مطهری به دلیل برخورد با یک پست برق به دنبال باران شدید و آب گرفتگی در این خیابان فراموش شده است؟ طبق بررسی های نگاه ایران، شرکت توزیع برق این تابلوها را از چند تولیدکننده محدود خریداری می کند و تنها ویژگی بازدارنده از خطر تعریف شده برای این تابلوها از ابتدای نصب هم یک قفل بروی بدنه است که باکمی تلاش غیرخلاقانه قابل باز شدن است و البته در برخی موارد همین قفل هم جای خود را به یک سیم مَفتولی یا بَست پلاستیکی می دهد و حتی بدون باز کردن هم می توان باکمی حرارت در نزدیکی تابلوها، یک منطقه را به آتش کشید. پُست-برق-گیلان درحالی که یکی از وظایف مدیریت نوین «خطاناپذیرسازی» تجهیزات در خطوط تولید است. حالا ممکن است این خط تولید در یک فضای بسته درون کارخانه باشد یا در مکان عمومی و محل رفت وآمد شهروندان. هدف نهایی این تئوری هم این است که میزان آسیب به انسان ها به عنوان محور زندگی و توسعه کم و کمتر شود. از نیم قرن پیش در بسیاری از کشورها پروسه جایگزین کردن تجهیزات کامپوزیتی ها به ویژه در حوزه عایق، در صنایع الکتریکی انجام شده است. در کشورهای توسعه یافته هم بیش از 40 درصد مواد اولیه تولید انواع قطعات الکتریکی ازجمله تابلوهای برق و محفظه چراغ های خیابانی و پارکی از کامپوزیت ها تهیه می شود. اگر توجیه مدیران شرکت توزیع برق گیلان این است که وضعیت آب و هوایی گیلان حق انتخاب را برای استفاده از این تجهیزات محدود کرده باید تاکید شود که اتفاقا استفاده از کامپوزیت ها حتی در شرایط نامطلوب آب و هوایی و رطوبت بالا و بارندگی مداوم هم ممکن است وبراساس تجربه کشورهای استفاده کننده از این تجهیزات، این پست ها دست کم 40 سال به طور مفید قابل استفاده هستند و پس ازآن هم می توان با رنگ آمیزی و کمی تعمیر باز آن را به چرخه استفاده بازگرداند. آیا سطح وظایف مدیران شرکت برق تنها به صدور صورت حساب مشترکان نزول کرده است؟ صورت حساب هایی که البته هر روز گران و گران تر می شود. شرکت توزیع برق گیلان حداقل کاری که بعد از مرگ غم انگیز «امیرمحمد» می تواند انجام دهد بازنگری دوباره در وظایف اولیه خود یعنی سرویس، تعمیر و نگهداری منظم و به موقع تاسیسات و تجهیزات توزیع برق است. امیرمحمد 16 ساله به گواهی اطرافیان پسری باهوش و مهربان بود. این که تنها تقصیر را به گردن این قبیل نوجوانان که به اقتضای سن ممکن است دست به کارهای خطرناک بزنند بی اندازیم هیچ چیز از سهل انگاری مدیرانی که برای ارایه جزیی ترین خدمات به شهروندان وجه دریافت می کنند کم نمی کند. مدیرانی که حق اشتباه را برای شهروندانی که نتوانند هزینه استفاده از برق را پرداخت کنند تنها یک بار محفوظ می دانند و بلافاصله برق آن ها قطع می شود. اما گویا حق اشتباه بدون حتی یک عذرخواهی برای آن ها تا همیشه محفوظ است حتی اگر منجر به تهدید بالقوه و یا حتی سلب حیات از شهروندان شده باشد. نگاه ایران آمادگی انتشار پاسخ احتمالی مسوولین مربوطه را دارد.

به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code