| جمعه، 31 فروردین 1403
فقدان برنامه کلان،آفت گردشگری گیلان
       کد خبر: 9367
[caption id="attachment_4122" align="alignright" width="144"]علیرضا محمدی گرفمی * علیرضا محمدی گرفمی *[/caption] بی تردید باید گفت یکی از ظرفیت های مهم استان گیلان در نیل به اهداف توسعه٬ قابلیت های بالقوه عرصه گردشگری است. ظرفیت هایی که اگر در فرآیندی علمی نیازسنجی شود و برنامه های مدون برای ایجاد تحولات بنیادین در این عرصه تدوین شود. بی گمان رویای توسعه در این استان مستعد و کم نظیر را با زحمت و هزینه کمتری قابل حصول خواهد کرد. اما از آنجا که گردشگری صنعتی فرابخشی و یکی از گسترده ترین و متنوع ترین فعالیت های اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی است برنامه ریزی و سیاستگذاری کلان در این زمینه چه در مقیاس کشوری و چه استانی فرا تر از حد یک سازمان (میراث فرهنگی صنایع دستی و گردشگری) بوده و در سطح استان نیاز به نگاه ویژه توسط مقامات ارشد استان و نمایندگان محترم مجلس در این زمینه دارد.  سخنان اخیر استاندار محترم در جلسه کارگروه اشتغال و سرمایه گذاری گیلان مبنی بر عقب رفتن گردشگری استان، اگرچه نشان دهنده اهمیت و اهتمام ویژه مقام ارشد دولت در استان به پیگیری امور این صنعت است. اما از آنجا که هنوز به نظر نمی رسد برنامه های مدون و منسجمی در زمینه استفاده بهینه از ظرفیتهای گردشگری استان گیلان داشته باشیم لازم دانستم نکاتی چند را با ایشان و سایر مدیران و فعالان صنعت گردشگری استان در میان گذارم تا خدای ناکرده در سایه بی برنامگی و روزمرگی ها،این فرصت عظیم به تهدید تبدیل نشود و مجبور نباشیم در آینده بخش قابل توجهی از نیروی انسانی٬هزینه و اعتبار محدود استان را صرف مقابله با عوارض ناگواری کنیم که نتیجه مستقیم تصمیم سازی های غیربهینه امروز ماست. اتفاقی که هم اکنون نیز با عدم ساماندهی مناسب از چابکسر تا حیران قابل لمس است! جناب استاندار،مدیران و فعالین محترم صنعت گردشگری استان،شعار توسعه گردشگری سالهاست که سر داده می شود و مدام از ظرفیتهای گردشگری استان گیلان سخن به میان می آید و مردم بار ها از ما در مورد ظرفیتهای بی بدیل گردشگری گیلان شنیده اند و ما گاه با حساب و کتابهای سرانگشتی ارقامی را چه به لحاظ اشتغال و چه به لحاظ کمیت گردشگر و میزان درآمد حاصل برایشان محاسبه کرده ایم و از مزایای گردشگری برای آنان بر روی کاغذ مدینه فاضله ای ساخته ایم و وعده های چنین و چنان داده ایم... با این وجود هنوز حال و روز صنعت گردشگری گیلان پریشان است و مردم استان آنگونه که باید از مزایای این فرصت الهی بهره مند نشده اند. تازه در این میان ما نیز گاه و بی گاه از مشکلات می گوییم بی آنکه حرکتی موثر انجام دهیم! شاید کمتر کار شناسی را بتوان یافت که شکی در پتانسیل ها و جاذبه های ارزشمند گردشگری گیلان داشته باشد ولی بدیهی است که یک جای کار این صنعت می لنگد! به شخصه اعتقاد دارم ما هنوز به حل معضلات این صنعت در استان به صورت اساسی و ریشه ای توجه نداریم و هنوز باور نداریم که تعداد و کمیت گردشگران و یا حتی کمبود اشتغال ایجاد شده در این بخش مشکل اساسی ما نیست بلکه مشکل اساسی زیرساختهای ذهنی و فکری و برنامه ریزی ماست که هنوز ضرورت داشتن برنامه مدون برای ایجاد زیرساختهای لازم در حوزه گردشگری را درک نکرده ایم. آنچه گردشگری گیلان امروز نیازمند آن است نه شعار مسئولین برای توسعه گردشگری بلکه تصمیم عملی آنان نسبت به ایجاد زیرساختهاست. پر واضح است که وقتی نقشه و یا طرح جامعی برای کاری وجود نداشته باشد به هر کجا برویم به نظرمان درست می آید! آنچه واقعیت موجود صنعت گردشگری استان مواجه آن است اینکه هیچ نقشه راه و یا طرح مستند و جامع نگری برای چگونگی توسعه و روش هایی که بر اساس آن بتوان هدف توسعه همه جانبه این صنعت را در گیلان محقق کرد وجود ندارد. به اعتقاد اینجانب عدم وجود سند بالادستی که همه فعالان صنعت گردشگری (اعم از دولتی و خصوصی) در چارچوب آن اقدام نمایند معضل اصلی گردشگری استان گیلان است برنامه و طرحی که بر اساس زمانبندی مشخص در نظر گرفته شده باشد و نتایج عملکرد آن را بتوان در دوره های زمانی معین سنجش و اندازه گیری کرد. با چه برنامه ای توقع داریم اشتغال در این صنعت افزایش یابد؟بر اساس چه استدلالاتی توقع داریم این صنعت رو به جلو حرکت کند؟ آیا هدف توسعه و رشد صنعت گردشگری گیلان است؟ یا صرفا آنگونه که مدیران ادوار مختلف سازمان متبوع گردشگری در مصاحبه ها و آمار ها نشان داده اند رشد کمی گردشگران برایمان حایز اهمیت است؟ آیا استراتژی حفظ وضع موجود تا توسعه زیر ساخت و اقدامات سخت افزاری می تواند راهکاری برای توسعه گردشگری ما باشد؟ پاسخ این سوالات و بیشمار مسئله دیگر را در کدامین سند توسعه و یا برنامه عملیاتی گردشگری باید جستجو کرد؟ جناب استاندار، مدیران و فعالین محترم صنعت گردشگری استان گیلان، اولویت ما در توسعه توریسم استان کدام است و در عمل چه اتفاقی در حال رخ دادن است؟ از گردشگری چه می خواهیم؟ افزایش اشتغال استان را انتظار داریم؟ درآمدزایی برای فعالین گردشگری استان؟ یا صرفا رشد کمی و بالا بردن تعداد گردشگران داخلی و هزینه کردن از منابع مالی استان برای سرویس دادن به گردشگران داخلی؟ و یا ترکیبی از اینهاست مد نظر سیاستگذاران است؟ اگر ترکیبی است با چه اولویت و چه وزنی نسبت به یکدیگر؟ استاندار محترم از مسولان گردشگری استان چه برنامه های میان مدت و دراز مدتی درخواست کرده اید؟ در زمینه اهمیت و ضرورت استراتژیک گردشگری برای استان چه دوره ها و آموزش هایی برای مدیران ارشد و میانی استان برگزار شده است؟ در اولویت بخشیدن به سامان دهی پتانسیل های گردشگری استان کدام مد نظر برنامه ریزان کلان ماست؟ گردشگری مبتنی بر طبیعت و یا گردشگری فرهنگی؟ اولویت کدام یک بیشتر است؟ هر یک چه سهمی در توسعه خواهند داشت؟ و چه زیرساختهایی نیاز دارند؟ مزیت گردشگری شهرستانهای گوناگون ما چگونه ارزیابی شده است؟ و برنامه های ما برای جذب گردشگر در نقاط مختلف استان با توجه به قابلیت هایشان چیست؟ وضعیت مناطق نمونه گردشگری استان در چه حالی است؟ روستاهای نمونه گردشگری ما چه شده اند؟ برای ارتقاء فرهنگ گردشگری و آموزش تعامل شهروندان و جامعه بومی با گردشگران چه برنامهایی در صدا و سیما روابط عمومی های سازمانهای مطبوع خویش تدارک دیده ایم؟ بازار هدف استان گیلان در جذب گردشگر داخلی کدام مناطق کشور و در بعد بین المللی کدام کشور ها است؟ و در حوزه جذب گردشگران بین المللی چه اقدام مؤثری در دستور کار قرار دارد؟ استراتژی بازاریابی و تبلیغاتمان کدام است؟ برای تکمیل زیر ساخت ها سهم سرمایه گذاری دولت و بخش خصوصی و سرمایه گذاری خارجی و بانک ها چگونه تعریف شده است؟ چه برآوردی از تعداد مراکز اقامتی و دفا تر خدمات مسافرتی مورد نیاز در طول سالهای آینده داریم و چه تعداد نیروی انسانی کار آزموده را باید در مراکز آموزشی استان تربیت کنیم؟ هرکدام از ادارات کل و سازمانهای استان چه سهمی در توسعه و پیشبرد اهداف عالی گردشگری استان دارند؟ و مسولیت این هماهنگی با کیست؟ نقش پلیس و نهادهای انتظامی و قضایی استان در توسعه گردشگری ما چگونه ارزیابی شده است؟ برای جوامع محلی و سازمانهای مردم نهاد فعال در بخشهای مربوطه چه برنامه هایی داریم؟ نقش و میزان سهم خطوط هوایی و سایر روشهای مورد نیاز حمل و نقل گردشگران استان چگونه هدفگذاری شده است؟ و ده ها سئوال دیگر که تا پاسخ مشخص و قابل سنجش برای آن نداشته باشیم توسعه گردشگری معنی پیدا نمی کند. اساسی ترین چالش گردشگری استان گیلان، عدم توجه به یافتن پاسخ این سئوالات و جمع بندی آن در قالب یک طرح بالادستی و تصویب آن و همچنین لازم الاجرا کردن آن است. تا با کارآمدی، و دوراندیشی لازم بتوانیم به بهره وری مناسب از ظرفیتهای این بخش برسیم. اما فارغ از انتخاب هر راهبردی در مدیریت گردشگری آنچه اهمیت دارد آنکه، تا زمانیکه توریست (چه گردشگر داخلی و یا گردشگر بین المللی) به گیلان نیامده یک مشکل داریم. آنهم نیامدن گردشگر است ولی زمانی که گردشگر بیاید و شرایط و خدمات مناسب برای گردشگر فراهم نشود و مشکلات فرهنگی، اجتماعی و عدم کیفیت سفر مشهود باشد یقینا با تصویری نامناسب و خاطره ای ناخوشایند گیلان را ترک خواهد کرد آنگاه ما یک مشکل را به صد مشکل بدل کرده ایم و باید بدانیم که بازاریابی و تبلیغ در شرایط وجود ذهنیت منفی، صد ها بار سخت تر از بازاریابی در شرایط عادی است. لذا شاید بهتر باشد تا فراهم شدن ملزومات اصلی توسعه و به خصوص تکمیل و ایجاد زیرساخت ها با انتظاراتی معقول و منطقی تر به رشد گردشگری بیاندیشیم و با عزم و اراده راسخ امکانات استان را برای توسعه زیر ساختهای گردشگری بسیج کنیم. تمایل دارم به عنوان مصداق نداشتن بی برنامگی در گردشگری استان گیلان توجه شما مدیران و عزیزان برنامه ریز را فقط به یک مولفه جلب نمایم و آن مولفه اقامت گردشگران است. مولفه اقامت یکی از مهم ترین و اصلی ترین فاکتورهای افرد و خانواده ها برای سفر به هر منطقه ایست و تامین این نیاز اساسی در واقع مکمل یک سفر با طراوت و شاداب است. در حالیکه هنوز به شدت در گیلان مشکل اقامتگاه های مناسب برای گردشگران با توجه به سطوح درآمدی آنان وجود دارد و عدم ایجاد مراکز متمرکز کم هزینه برای اسکان مسافران در طول سالهای گذشته سبب اقامت آنان در سواحل،حاشیه معابر و پارکهای شهری و برون شهری استان می شود یقین بدانید این نابسامانی سبب شده در طی این سالیان قسمتی از آسایش شهروندان و جامعه محلی خود را دچار آسیب نماییم. نابخردانه تر آنکه در قلب برخی از مراکز شهری خود و در دل تعدادی از پارک ها اقدام به ایجاد کمپینگ کرده ایم در حالی که در هیچ جای دنیا مرسوم نیست در مناطق مرکزی شهر کمپینگ و یا اقامتگاه های اینچنینی ایجاد کنند. و کمپینگ ها در مبادی ورودی و یا حد فاصل شهر ها ساخته می شوند. وقتی هنوز برنامه ای نداریم برای اقامت این حجم از گردشگر بدیهی است که اغلب مسافران گیلان چادر خوابی در خیابان ها را انتخاب می کنند. این ناشی از فقدان درک نهادهای مربوط در تامین این نیاز اساسی مسافران است که سبب شده تا همچنان ما شاهد چادر خوبی هزاران مسافر در حاشیه بوستان ها و معابر شهری استان باشیم که به شدت چشم اندازهای شهری مارا مشوش کرده و آسایش شهروندان ما را به شدت تهدید می کند و این خود آسیب های جدی تری را در زمینه برخورد های آتی با گردشگران توسط جامعه محلی و اهالی بومی به همراه خواهد داشت و ما را از اهدافمان دور تر خواهد کرد. در پایان یاد آور می شوم اگر همچنان بدون داشتن برنامه جامع فقط به دنبال رشد کمی در صنعت گردشگری استان باشیم و آسیبهای ناشی از افزایش بی رویه کمیت گردشگر را بر جامعه بومی و محلی استان به درستی ارزیابی و مدیریت نکنیم و در مقابل توقع داشته باشیم مردم بومی بی آنکه احساس تغییر محسوسی در فرایند اقتصادی زندگی خود داشته باشند در مسیر توسعه گردشگری همراهی مان کنند راه را به بیراهه رفته ایم. بدانیم که بی توجهی توامان به جامعه محلی و عدم پاسخگویی مناسب به نیاز گردشگران حیثیت و اعتبار گردشگری استان را خدشه دار خواهد کرد و گاه احیای مجدد آن سال ها به طول می انجامد.   *مدرس دانشگاه و رییس کارگروه گردشگری مجمع متخصصین گیلان
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code