| شنبه، 01 اردیبهشت 1403
%d8%b7%d8%a7%d9%87%d8%a7-%d9%85%d8%ad%d9%85%d9%88%d8%af%db%8cنگاه ایران/ طاها محمودی گاهی آنقدر مشکلات به ظاهر ریز اجتماعی بزرگ می شوند که مجبور میشوی قلم به دست بگیری و چند خطی پیرامونشان بنویسی. نشر اکاذیب، معضلی است که این روزها جامعه بیمار ما را بیمارتر کرده و روز به روز آزار دهنده تر میشود. به راستی تا به کی میخواهیم در منجلاب عادات نادرست اجتماعی مان فرو رویم؟ با رشد قارچی کاربران شبکه های مجازی، نشر خبر های کذب و دامن زدن به شایعات نیز به تبع آن افزایش نگران کننده ای داشته است. جامعه خوش باور ما نیز که علاقه ای مفرط به زودباوری و بعضا نشر این مطالب دارد قربانی مطالب کذب می شود. این روزها نفوذ شبکه های اجتماعی در بین مردم امری است بدیهی اما گویا گاهی فراموش میکنیم که نمی توان تمامی نیازها را از این شبکه ها دریافت کرد؛ باید یاد بگیریم؛ بلی... همان طرز استفاده است. مثلا باید یاد بگیریم که خبررسانی وظیفه پایگاه های اطلاع رسانی و خبرگزاری هاست نه کانال های بی هویت تلگرامی که مدیرش هیچ تعهدی در قبال پخش اخبار درست و غلطش ندارد و تمام دغدغه و فکر و ذکرش جمع آوری عضو و در نهایت کسب در آمد از راه تبلیغات است. بس نیست اینقدر شایعه شنیده ایم؟ جامعه ما گاهی آنقدر منفعل عمل میکند که گویا هیچ علاقه ای به تحقیق و تفحص ندارد و بهتر است بگویم برای اندیشه و باور خودش هم احترام قایل نیست تا هرچیزی را باور نکند و آن را انتشار ندهد. جامعه ما مانند یک فرد منفعل و تنبل فقط به دنبال خوراک است. حال اگر خوراک هم فاسد باشد ، برایش فرقی نمیکند. می بلعد... این زیبنده جامعه ما نیست. انگار مردم ما به زودباوری و باور مطالب نادرست و بلافاصله بعد از آن به نشر مطالب مذکور و تحلیل و قضاوت پیرامون مطالب مختلف عادت کرده اند و با خودشیفتگی تام و کاملا حق به جانب مسایل را بررسی میکنند و نهایتا حکم قطعی صادر میکنند. جامعه ما باید یاد بگیرد که هرچیز را در جای خودش جست و جو کند. عدم پیگیری خبرهایی که به ما می رسد بی احترامی به خود و حقوق دیگران است. بی احترامی به خود از آن جهت که آنقدر اندیشه و تفکرمان برایمان اهمیت ندارد که راجع به خبرهایی که برایمان ارسال میشود فکر کنیم و از صحت و سقم آن با خبر شویم؛ و بی احترامی به حقوق دیگران از آن جهت که خبری کذب را، هر چند ناخواسته به مخاطبانمان رسانده ایم و باور آن ها را به سخره گرفته ایم. کم نبوده اند شایعاتی که در بین هموطنانم دست به دست شد و عده ای باورشان کردند و بالطبع عده ای هم شایعه را نپذیرفتند و حالا بماند از بداخلاقی ها و نامهربانی های زیر پست ها. می دانم نتوانستم در این یادداشت چند خطی معضلی بزرگی را کامل و جامع تحلیل کنم چون قصد نداشتم بررسی های جامعه شناختی، سیاسی و روانشناختی را علی رغم جذابیتشان وارد یادداشت کنم و سعی کردم تنها و تنها از دریچه نگاه یک شهروند به این ویروس اجتماعی بنگرم. پیر پاؤلو پازویینی می گوید: «در زندگی لحظه هایی هست که آدم نمیتواند ساده لوح بماند . او باید بیدار باشد . بیدار نبودن عین گناه است.» نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.

به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code