| جمعه، 31 فروردین 1403
نگاه ایران/کدخدا: سلام . من کدخدا هستم . به فرموده قرار است از امروز برایتان بنویسم. اینجا به نوشته های ما می گویند طنز! ما هرچقدر دلیل آوردیم و استدلال کردیم و از در قیاس وارد شدیم که آقاجان همین نوشته های ما در بعضی سایت های گیلان از مشرق و مغرب سرمقاله و گزارش اختصاصی است این دوستان قبول نکردند و گفتند مشکل از فرستنده است نه گیرنده ! این نوشته ها در واقع طنز است و تو بی خبری... خلاصه داشتیم فکر میکردیم چه بنویسیم بر اولین ورق این دفتر که دیدیم همه جا سخن از داستان های شهرداری و شورای شهر رشت است. یعنی یک جورهایی آن بنده خدا اسمشو نبر که این داستان شوراها را احیا کرد این روزها تا نام رشت را می شنود می رود گوشه ای و با چشمانی اشکبار به سرنوشت شوراهای شهر فکر می کند. خلاصه این هفته همه جا صحبت از رشت بود، حتی در برنامه خندوانه و رامبد جوان که برخی از رفقای شورا نشین احتمالا برای رفع خستگی و خنده فیلمی علیه شهرداری فرستاده بودند تا احتمالا اثرات صحبت یک معمار گیلانی در مورد پیاده راه را خنثی کنند تا عزم راسخ بعضی شورانشینان برای حفظ رکورد «هر فصل یک شهردار» در رشت. از آن جایی که بالارفتن حجم فعالیت برای افراد کم ظرفیت احتمال خطا را هم بالا می برد، ما در راستای رسالت کدخدایی خود به چند نکته جالب هم برخوردیم؛ چه برخوردنی ! یکی از سایت های تازه متولد شده بر اثر طلوع خورشید صبحگاهی از مشرق، مطلب نوشت و در ستایش نامه ای احساسی، سه نفر را «رکن» شورای شهر رشت نامید. فعلا با دو نفر دیگر کاری نداریم اما بد نیست ببینیم یکی از این ها واقعا «رکن» است یا...؟ داشتیم برای خودمان چای میخوردیم و نفسی تازه می کردیم که یهویی یاد کرَدِاکاران یکی از این ارکان یا به قول این سایت «حاجی ناجی» در گذشته های دور و نزدیک افتادیم. رکن مورد نظر که سایت مورد نظر  با انتشار عکسی از ایشان در کنار یکی از «رکن» های اصولگرایی گیلان از جهاد اکبر ایشان در رایزنی با بزرگان استان برای تعیین تکلیف شهردار رشت داده است روزگاری نه چندان دور که سکه رایج بازار سیاست چیز دیگری بود، ستادی را در یکی از خیابان های مرکزی شهر در اختیار یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری که این روزها هرکس از شعاع ۱٬۶۴۸٬۱۹۵ کیلومتری اش رد شده باشد «فتنه گر» می خواند قرار داده بود و سخت جامه برایش می درید. همین رکن بنده خدا احتمالا خاطرات خوبی از یک دلاوری و «حکمیت» البته از نوع برخورد سومی در حوالی تازه آباد رشت در سالهای نه چندان دور برای ورود یک فعال سیاسی به یک مجلس سخنرانی دارد! گل طلایی رکن شورا هم زمانی بود که یکی دو شب مانده به انتخابات شورای چهارم رشت، به دفتر یکی از فعالین سیاسی اصلاح طلب استان رفت و در حضور تعداد زیادی از فعالین ستاد انتخاباتی یکی از نامزدهای ریاست جمهوری، با خضوع و افتادگی کم نظیری تا حوالی دستان آن بنده خدا قامت خم کرد و به مدت ده دقیقه یک نفس از سوابق ارادتش به اصلاح طلبی سخنرانی کرد که آقایان چه نشسته اید که این حاجی حتی ناجی اصلاح طلبی هم بوده و شما خبر نداشتید! دست آخر هم با لبخندی فراتر از بناگوش از قرارگرفتن اسمش در لیست غیررسمی آن جماعت برای انتخابات شورای رشت مجلس را ترک کرد. خلاصه این که به نظر ما قبای «رکن» بودن برای این بنده خدا خیلی گشاد است و اگر مثل دوستان ایشان علاقه به حضور در عرصه عمران و ساختمان داشته باشیم در بهترین حالت «منارجنبان» بودن برای ایشان مناسب تر است. علی الخصوص که وقتی به گذشته نگاه کردیم این «رکن» در هیچ پروژه، لایحه، تصمیم و طرحی موفق نبود مگر استیضاح شهرداری که خودش آن را روی کار آورده بود و البته یک پروژه بزرگ دیگر که بی ثباتی در شهر است. شاید اینطوری بفهمیم چرا اوضاع شورای شهر رشت انقدر لرزان و بی رمق شده، حتما مثل همیشه مشکل از فرستنده است! پدیده «شهردار احتمالی» در رشت از بد حادثه همین سایت در خبری که هدفش فقط این بود که «الکی مثلا من خیلی خبرنگارم» در پوشش زنده «تلگرامی» جلسه سوال از شهردار رشت -که البته ما نفهمیدیم چرا فقط تا نیم ساعت جلسه را پوشش داد- در جایی نوشت «خوش و بش شهردار احتمالی با خبرنگاران»! راستش ما هرچقدر با خودمان کلنجار رفتیم نفهمیدیم «شهردار احتمالی» دقیقا چه صیغه ای بود و از کجا سبز شد و با کدام اصول خبری و خبرنگاری مطابقت داشت! شاید به خبر چند روز پیش همین سایت مربوط بود که از قول «یک عضو هیئت رئیسه شورای رشت» نوشته بود: دو وزیر سابق،(یک م.ک) یک شهردار سابق کلانشهرهای کشور،(یک م.ک)، یک مدیر متخصص و جوان،(یک م.ک)، سه مدیرکل،(یک م.ک)، یک معاون وزیر (یک م.ک) و ۲ شهردار سابق رشت و (یک م.ک)در لیست ابتدایی شورانشینان در جلسات محفلی و غیررسمی برای تصدی پست شهرداری رشت قرار گرفته اند. (عبارت داخل پرانتز را ما از فحوای کلام و آمال و آرزوهای «یک عضو هیئت رئیسه شورای رشت» رمزگشایی کردیم) راستی، باورکنید کدخدا قصد نداشت سوزنش را یک جا گیر دهد، اما همانطور که گفتیم، هرچه تولید انبوه شود، احتمالا سوتی هم بیشتر می شود! خلاصه از قدیم گفته اند کم گوی و گزیده گوی....
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code