| جمعه، 07 اردیبهشت 1403
نگاهی به حواشی رقابت فوتبالی رشت و انزلی؛
       کد خبر: 66025
وهاب پورفرجنگاه ایران/ وهاب پورفرج * آنهایی که سر کلاس آمار و احتمالات نشسته اند شاید مثال معروفی را به خاطر بیاورند؛اگر سکه ای را چندین بار بیاندازید و فقط «خط» بیاید احتمال آنکه در پرتاب بعدی روی «شیر» سکه نصیبتان شود چقدر است؟ پاسخ به این سوال ساده بسته به طرز تفکر پاسخ دهنده کاملا متفاوت خواهد بود.اما این یادداشت قرار است به فوتبال بپردازد؛ فوتبالی که بر خلاف پرتاب سکه نه رویدادی تصادفی ست و نه مستقل. پرده اول ملوان ـ داماش تختی انزلی ۱۳۸۸ بازی با گل دقیقه ۸۱ یک بر صفر به سود داماش پیگیری میشود.تماشاگران ملوان به شدت خشمگین و بهت زده اند،روند بازی هم امیدی برایشان باقی نگذاشته؛ اما پنالتی! گل مازیار زارع از روی نقطه پنالتی در دقیقه ۹۰ و در نهایت نتیجه مساوی. ملوانیها همچون فاتحین جشن می گیرند و رشتیها مغموم از ۲ امتیاز برباد رفته راهی شهرشان می شوند. پرده دوم داماش  ملوان شهید عضدی رشت ۱۳۹۲ ورزشگاه کیپ تا کیپ مملو از جمعیت: داور سعید مظفری خوش تیپ،خوشنام و تحصیل کرده. همه چیز برای یک مسابقه زیبا و یک رقابت سالم آماده ست. باید نگرانی از اینکه ناظر بازی همشهری ملوانیهاست را یک شایعه بدانی و دلخوش به سلامت تیم برگزار کننده باشی. این بازی جلوی چشمان بیست هزار هوادار رشتی برگزار می شود پس حتما سعید مظفری به عدالت سوت خواهد زد. اما گویا نه! قرارست بازهم پیه اشتباهات سهوی داوری بر پیکر داماشی ها مالیده شود. بی احتیاطی هافبک داماش و بازهم پنالتی. اندکی دیرتر اخراج بازیکن داماش و عصبانیت های بی سابقه سعید مظفری که گویا آمده از ملوانان در مقابل اجنبی ها دفاع کند. بازی به جنگ روانی علیه داماش تبدیل میشود و داماش بازنده بزرگ لقب می گیرد.کسی در خارج از ورزشگاه وقعی به اینکه سعید مظفری چگونه سوت زد نمی نهد. همه در مورد برد قاطعانه ملوان حرف می زنند! شاید نتیجه محل برگزاری و خوشنامی نسبی داور بازی رمقی برای فرجام خواهی باقی نگذاشته است! با پیگیری نصفه و نیمه عابدینی هر دو ناظر بازی که یکی شان همانی ست که پیشتر ذکر خیرش رفت به اتهام تبانی از فدراسیون اخراج می شوند. سعید مظفری در سکانسی دراماتیک به کارگردانی عادل فردوسی پور دست پیش را گرفته و برای حفظ شان خود و داوری مملکت و نه از بیم پیگیری قضایی و بیخ پیدا کردن داستان عطای داوری را  به لقایش بخشیده و ظاهرا در اوج خداحافظی میکند! حالا بازنده بزرگ داماشی ها هستند. در خانه باختی سنگین را تجربه کرده اند و هم استانی ظاهراً قانون مدارشان در کمیته انضباظی عجیب و غریب ترین تنبیهات را برای تیم مرکز استان در نظر میگیرد. جریمه باشگاه ملوان اما از فحاشی های دو طرفه فقط جریمه مالی و تذکری ست اماکابوس پایان نیافته اقشار اجتماعی بصورت خودجوش پا پیش میگذارند و از باشگاه داماش(بخوانید رشتیها)شکایت به دادگاه میبرند. گویی عضدی رشت تنها و اولین ورزشگاهی است که چنین صحنه های زشتی به خود دیده و انگار نه انگار که پای دو طرف ماجرا در میان است. عادل فردوسی پور هم در نقش مدعی العموم صحنه های گزینشی از حواشی دربی گیلان پخش می کند تا هم عطش مخاطبش را سیراب کند و هم نه چندان نامحسوس ونه برای اولین بار نشان دهد که بعد از لیورپول و مس سرچشمه ارادتی خالصانه به سفیدپوشان انزلی دارد. پرده سوم بازی ملوان – سپیدرود. تختی انزلی 1395 مصاف دو تیم ریشه دار که  احتمالا به واسطه همان اجزای ارگانیک قرار شده فوتبالی پاک را به نمایش بگذارند! کمپین و عکس یادگاری و... آش را قبل بازی عجیب شور مینماید. پذیرایی از تماشگران میهمان و انعکاس گسترده در رسانه ها تا اینجا اوضاع زیادی خوب بوده. هنوز تماشاگرها جاگیر نشده جناب ترکی نقطه پنالتی را نشان میدهد و به سرمربی میزبان تذکر میدهد که چوب خطش در همان دقیقه یک بازی پر شده است. سیزده دقیقه بعد،اخراج قاطعانه بازیکن میهمان.و در صحنه ای دیگر باز هم پنالتی و اخراج سرپرست و سرمربی با هم! صداهای شومی از سکوهای تنک میزبان به گوش میرسد هرچقدر هم تلاش کنی نمی توانی نشنیده بگیریشان. شاید گل و شیرینی قبل بازی حکم آبی را داشت که به قربانی می دهند. شاید غریب به نظر نیاید اما ناظر بازی هم تمام و کمال وظایفش را میداند.کم مانده نیمکت قلع و قمع شده میهمانان را به صف کرده و تفتیش کند تا مبادا تماسی از سوی سرمربی اخراج شده با نیمکت برقرار شود. حالا تیم میهمان دست و پا بسته آماده غرق شدن در باتلاق است.بلاخره دری به تخته و سانتری و دروازه خالی و بالاخره میزبان به گل میرسد.و حالا زمان جمع کردن بازی ست. انزلی خوشحال است.بردی دیگر و از نگاه اصحاب رسانه احتمالا برد توامان مرام و ورزش! دیگر چه کسی در فدراسیون یا کمیته انضباطی اهمیت میدهد که سری شکسته،حرمتهایی دریده شده و شیشه های فراوانی از بیت المال مردمان مرکز استان خاکستر شده اند. برنامه نود به نشان دادن اتوبوسهای بشدت خسارت دیده قناعت میکند. تشخیص خسران دیده و خسارت زننده بر عهده مخاطبین خواب زده لابد! هرطوری بوده غائله تمام شده هیچ مسوول سیاسی از مرکز استان گوشی تاج ،کفاشیان ، بهروان یا ترکی را اشغال نمیکند اما واویلا اگر نتیجه برعکس رقم میخورد. اینجا آن مثال به ظاهر بی ربط کلاس آمار و احتمالات و جواب آن دانشجوی رند ته کلاس در گوش می پیچد:استاد شاید سکه شما هر دو سویش خط باشد! آن نیست که حافظ را رندی بشد از خاطر؛ کاین سابقه پیشین تا روز پسین باشد *دانشجوی دکترای تکامل و تنوع زیستی در کانادا نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code