لنگرودی در این نشست که با استقبال بالای مخاطبانش همراه بود بیان کرد که سالها است در بیشتر دنیا جلسات شعرخوانی داشتم و احساس می کردم وظیفه ی من است که در شهر رشت شعر بخوانم.
او ادامه داد که در سال ۵۱ و در دوران دانشجویی اش این شهر را تجربه کرده است. و با اینکه سفرهای زیادی به نقاط مختلف دنیا داشته، رشت جایگاه دیگری برایش دارد. شمس لنگرودی می گوید بی دلیل خیابان های رشت به یادم می آید و این برای من دل چسب است. لنگرودی ابراز امیدواری کرد بار دیگر و با امکانات مناسب تری در این شهر شعر بخواند. او قطعاتش را به همراه موسیقی زنده با شعر
" چه می گذرد در دلم که عطر آهن تفته از کلماتم ریخته است چه می گذرد در خیالم که قلقل نور از رگهایم به گوش می رسد چه می گذرد در سرم که جر جر طوفان بند شده در گلویم می لرزد ..." آغاز کرد.
قطعه ی " باران ببار ببار و خیابان ها را غرق کن
بر سر این چهار راه در انتظار نوحیم باران ببار و تنگ حوصلگی مکن" یکی از قسمت های برگزیده ی او بود و شعر " تو چه دوری از من خزر" که زمانی که در آمریکا سکونت داشت به یاد دیارش سروده بود.
آخرین قطعه ای که گرمابخش این محفل بود به درخواست حاضرین " دلم به بوی تو آغشته است" که از قطعات شنیده تر شده ی این شاعر است خوانده شد. و امضای کتبش پایان بخش این مراسم بود.
نگاه شما: