| جمعه، 07 اردیبهشت 1403
نگاه ایرانرضا علیزاده جامعه شناس و عضو هیات علمی دانشگاه گیلان نمایش جام جهانی برای تیم ملی ایران به پایان رسید، و دو هفته جذاب، پرالتهاب و تحسینبرانگیز. روزهای دوستداشتنی که همگان در داخل و خارج آرزوی تکرار آن را دارند، انتظاری که هر چهار سال یکبار محقق میشود، و تشنگان هیجان و رقابت را سیراب مینماید. نکته مهم در ارتباط با ایجاد چنین شوری به زمینه سازی و تجهیز مناسب قبل از شروع این فستیوال است. تیم فوتبال ایران در دو جام جهانی گذشته حضور داشت، اتفاقی که برای اولین بار رخ داد، این موفقیت تا حد زیادی مرهون تفکر مدرن کارلوس کیروش است. سرمربی که در هفت سال گذشته (علیرغم همه انتقادات درست و اشتباه) تیم ملی ایران را بسیار قابل احترام نموده است، تیمی با استانداردهای بین المللی و قابل اتکا. این نوشته به دنبال تحلیل عملکرد تیم ملی فوتبال نیست بلکه در صدد استفاده از مولفه های الگوی مدیریتی کیروش به عنوان یک مدیر موفق برای حکمرانی مناسب در جامعه است. باید در نظر داشت کیروش یک فرد نیست، بلکه یک ایده و یک طرز تفکر است.و از آنجایی که جامعه ایران دچار مشکلات عدیده در حوزه های مختلف است، و هر روز بر میزان این مسائل افزوده میشود و در ضمن از استانداردهای جهانی فاصله داریم؛ بنابراین تجدیدنظر در مسیرهای طی شده و اصلاح آن حتماً ضروری است، اما مدل کیروش از چه عناصر برخوردار است که ما را مجاب در تجدیدنظر در روشهای اتخاذ شده میکند که در اینجا به چند نمونه آن اشاره میشود: 1ـ استفاده از تخصص و دانش کیروش به اذعان همه متخصصان حوزه فوتبال فردی با دانش و علم روز است، تمرینات و شیوه بازی بازیکنان تیم ملی موید این مدعاست. پیشرفت در شیوه بازی و موفقیتهای حاصل شده حاکی از دانش و علم روز است، اداره جامعه هم به دانش و تخصص نیاز دارد. استفاده از روشهای سنتی و تجربیات ناصواب موجب مخدوش شدن مدیریت جامعه است. با استفاده از روش¬های فاقد پشتوانه تخصصی در حوزه اقتصاد و اجتماع؛ جامعه به بیراه میرود. کیروش از بازیکنان داخلی و خارجی بدون توجه به ظاهر و پوشش آنان و فقط با رویکرد توانمندی و کارآمدی استفاده نمود. جامعه ایران برای پیشرفت به تخصص شهروندان خود فارغ از گرایشات آنان نیازمند است. 2ـ حاکمیت شایسته سالاری کیروش در سیستم مدیریتی خود بازیکنان لایق و شایسته را دعوت مینماید، افرادی که در چارچوب تیم قرار میگیرند، بهترین عملکرد را از خود نشان میدهند. بازیکن با سفارش وارد چارچوب تیم نمی¬گردد، باندبازی در تیم حاکم نیست، مدیریت جامعه هم احتیاج به شایسته¬سالاری دارد، رابطه بازی آفت اداره جامعه است، اختلال در سیستم مدیریتی تا حد زیادی به رابطه¬بازی وابسته است، کیروش بازیکنان ناآماده و بی انضباط را کنار میگذارد، مدیریت کشور به ضابطه محوری نیازمند است، مدیر ضعیف و کارنابلد می¬بایست کنار گذاشته شود، مبارزه فساد و انحراف باید خط قرمز سیستم باشد، هیچ فردی نباید مصونیت داشته باشد. 3ـ سیستم محوری به جای فردمحوری ساختارسازی یکی از اصول کیروش است، ساختار تیم وابسته به افراد نیست، افراد شایسته در داخل سیستم بهترین عملکرد خود را نشان میدهند، رفت و آمد بازیکنان خللی در کار تیم ایجاد نمیکند، حکمرانی مناسب و مطلوب در ایران وابسته به افراد نیست، نباید عوض شدن یک مدیر خللی در سیستم ایجاد نماید. زیرساختها، آئین نامه ها و قوانین مناسب بدون اتکاء به افراد تداوم مییابد. افراد در درون سیستم خود را تعریف میکنند، نه اینکه فرد بر سیستم ارجحیت داشته باشد. 4ـ ارتباط مناسب با کشورهای جهان کیروش تاکید بسیار زیادی بر ارتباط با دنیای فوتبال خارج از مرز ایران دارد. تدارکات مناسب، بازیهای مناسب بین المللی و رفتن بازیکنان به کشورهای معتبراز توصیه های این سبک است، وی در عین حال در مواقع حساس و پرمخاطره از ایران و بازیکنانش دفاع میکند. برای اداره کشور هم به رویکرد جهانی وطنی نیازمندیم، باید با دنیای پیرامون ارتباط مطلوب برقرار کرد، از تجربیات آنان استفاده نمود. ارتباط سازنده و حسن همجواری با کشورهای منطقه و جهان؛ سرمایه فراوانی را وارد خاک ایران خواهد کرد، این امر هیچ مغایرتی با عزتمندی ایرانیان ندارد. 5ـ جوانگرایی در عین توجه به تجربه کیروش از اعتماد به جوانان ضرر نکرده است، بازیکنان جوان در کنار باتجربه ها هارمونی مناسبی پیدا کرده اند. بالاترین نمرات در زمین متعلق به همین جوانان بوده است. مدیریت کشور هم نیازمند این رویکرد است، میانگین مدیران کشور در مرز پیری و کهنسالی است، همه افراد شعار استفاده از جوانان را میدهند ولی در عمل چرخه مدیریتی کشور در دست افراد مسن است.بن بست در نیروهای انسانی موجود و خروج نیروهای با کیفیت از کشور حاصل غفلت از این مولفه است. 6ـ جلب اعتماد بازیکنان ایرانی خارج از کشور کیروش بازیکنان دورگه و دوتابعیتی را از آن طرف آبها فراخواند، آنها اتفاقاً به سربلندی ایران کمک فراوانی نمودند، کیروش توانست نظر مساعد آنها را برای بازگشت به ایران جلب نماید. ظرفیت آنان ایران را قویتر نموده، با استفاده از این الگو میتوان ایرانیان خارج از مرزها را برای کمک به کشور تهییج نمود. سرمایه های اقتصادی و اجتماعی ایرانیان در اقصی نقاط دنیا پراکنده است، مطمئناً آنها به کشورشان علاقه مندند ولی برای بازگشتشان به اعتماد نیاز دارند، چرا مردم کشور از این پتانسیل محروم هستند؟ 7ـ عمکرد کیروش و جلب اعتماد مردم کیروش از محبوبترین چهره های ورزشی ایران است. وی در این هفت سال گذشته هیچ مقام قهرمانی به دست نیاورده است، ولی به دلیل عملکرد مناسب با توجه به امکانات موجود از طرف مخاطبان خود مورد تحسین واقع شده است. حضور در جام جهانی حتی بدون صعود از گروه وی را نزد مردم تا حد یک قهرمان بالا برده است. سیستم مدیریتی کشور و نظام سیاسی به اعتماد مردم نیاز دارد، تلاش در حد نهایت مردم را همیشه همراه سیستم خواهد نمود، نتیجه برای همه افراد مهم است، ولی مردم به فرایند و عملکرد توجه بیشتری می¬نمایند. بدین ترتیب مسئولان جامعه در صورت صداقت، شفافیت و عملکرد مناسب جایگاه بهتری در نزد شهروندان خواهند داشت. نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.

به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code