| پنجشنبه، 30 فروردین 1403
نگاه ایران/ مهدیه عطایی: نخستین رویداد «مستند پرتره پیرنگ» به همت نوین فن آوران عصر امروز، سی فروردین ماه در سالن دکتر رحمدل مجتمع فرهنگی هنری خاتم الانبیا برگزار شد. بانیان «پیرنگ» می گویند، پیرنگ روایتگر زندگی افرادی است که اتفاقات یا تغییرهای بزرگی را ایجاد می کنند اما کمتر تریبون هایی برای بیان ایده ها و اندیشه های خود دارند. مستند پرتره پیرنگ حاصل ۲۰ الی ۳۰ ساعت بودن در کنار این افراد است که سعی دارد از کوچک ترین المان های موجود در زندگی او تا نقاط عطف و رویدادهای مهم زندگی اش را به تصویر بکشد. این محصول به صورت نهایی در ۲۰ دقیقه تولید می شود و پس از پخش آن در رویداد ترتیب مصاحبه ای حضوری با شخص مورد بررسی داده می شود. نوین فناوران که متشکل از یک گروه جوان است بر این باور است که امید و انگیزهٔ از دست رفته یا کمرنگ شدهٔ جوانان با دیدن افرادی که در شرایطی به نسبت مشابه بودند اما دارای اثرگذاری ملموس، با استفاده حداکثری از این نمونه ها می تواند بازگردد. این سلسله رویداد، افراد مصاحبه شونده را با دو فاکتور انتخاب می کند، آن ها که گیلانی باشند یا کاری برای گیلان کرده باشند. مهمان نخستین رویداد پیرنگ، «روبرت واهانیان» معمار، مورخ، آرشیویست و مرمت گر ساختمان های تاریخی رشت، مثل ساختمان اصلی شهرداری و ساختمان شورای شهر است. از رشد کردن در سه فرهنگ متفاوت تا تلاش برای رسیدن به کمال مطلوب روبرت واهانیان در ۲۹ ژوئیه ۱۹۳۷ در تبریز است. پدرش در یک شرکت تولید فرش دستی کار می کرد و مادرش مدرس مدرسه بود. خودش می گوید در یک خانوادهٔ متوسط اجتماعی متولد شده است و تحصیلات ابتدایی را در مدرسهٔ اسدی تبریز گذرانده. روبرت دورهٔ متوسطه را در مدرسهٔ فردوسی به پایان رساند. او یک سال در دانشگاه تبریز زبان انگلیسی خواند و با کنکور دوباره در رشتهٔ معماری دانشگاه هنرهای زیبای تهران پذیرفته شد. واهانیان در کودکی سه فرهنگ متفاوت را تجربه کرده است. خانه ای ارمنی، فعالیت های فرهنگی و ورزشی در باشگاه آرارات و مدرسه ای که در آن به زبان فارسی تحصیل می کرد. واهانیان می گوید همیشه به دنبال کمال مطلوب بودم و آثار بازاری را در زمینه موسیقی و کتاب دنبال نمی کردم. او در زمان قبل از دانشگاه کتابهای زیادی به زبان ارمنی خوانده بود ونویسندهٔ مورد علاقه اش موریس مترلینک بود. فیلم های الیا کازان را نگاه می کرد و در موسیقی، آثار فاخر کلاسیک افرادی مثل چایکوفسکی و بتهوون را می شنید. رد خاطره در هویت فردی و اجتماعی او اهمیت خاصی برای خاطرات قائل است؛ از مارلون براندو با این جمله یاد می کند که «هویت شما همان خاطرات شماست» و ادامه می دهد برای پژوهش های تاریخی، خاطرات سازنده قسمتی از کار است و احساس مسئولیت و انتظار اجتماعی و فرهنگی جامعه از انسان آکادمیک که من نامش را رسالت آن فرد در حرفه اش می دانم بخش دیگرش را تشکیل می دهد. واهانیان ابراز دارد که اشتغالش در رشت علل الخصوص در بخش دولتی آن چیزی نبوده است که برای آن ساخته شده باشد چرا که تجربه اش وامدار بخش خصوصی بود اما ۲۰ سال قبل به دعوت شهردار جوان آن شهر به عنوان مشاور در شهرداری مشغول می شود که زلزلهٔ ۳۱ خرداد ۱۳۶۹ رخ می دهد. تلاش برای ارزیابی خسارات و بازسازی یک شهر بحران زده به عنوان استارت کاریست که خودش معتقد است به سمت آن هل داده شد. چیزی که او را به این شهر جذب کرد، علاقهٔ مردمانش به مسائل فرهنگی و قرار گرفتن در مجموعه ای از بزرگان این شهر بود که شوق و دغدغهٔ بی مانندی برای توسعه فرهنگ، زبان، شعر و ادب خود داشتند. نگریستن به رشت از درون با روایت های درست تاریخی این مورخ در توضیح اهمیت دانستن تاریخ توضییح می دهد که خیلی ها فکر می کنند دانستن تاریخ محلی کار ساده ایست در حالیکه برای تحقیق در تاریخ یک محله نیاز به داشتن اطلاعات تاریخ منطقه، کشور و حتی تاریخ عمومی جهان است. او که به تشویق استاد خمامی زاده به دست گرفتن تاریخ رشت مشغول شد که دیگر تاکنون نتوانسته است آن را رها کند. او متوجه کمبود منابع تاریخی دربارهٔ گیلان شد. کمبودی که اسنادی بودن مدارکش هم مسئلهٔ بزرگتری بود بود. روبرت می گوید: تمام آنچه آن زمان موجود بود روایت های خارجی ها از رشت بود. کنسول های روس و انگلستان، بدون آنکه کسی از درون به رشت نگریسته باشد. این رشت پژوه، که در پژوهش های تاریخی اش همواره سعی کرده است صرفا راوی باشد چرا که حداقل نیاز هر تحقیقی در دست داشتن روایت درست از رویداد هاست. موردی که سال ها وقت واهانیان را برای تمییز دادن منابع گرفته است. اینترنت ما را از لمس کتاب بی نیاز نمی کند او پیاده کردن رخدادهای تاریخی را مطابق تقویم شرط لازم مطالعهٔ تاریخ برای یافتن نقاط عطف آن می داند. و وظیفهٔ دانشجویان به خصوص دانشجویان حوزهٔ معماری و شهرسازی را شناخت دقیق محل زندگی و اتفاقات و رخدادهای مهم آن بیان می کند این محقق در خلال صحبت هایش اشاره می کند که امروز جوانان همهٔ کار خود را با موبایل و با مراجعه به اینترنت انجام می دهند درحالیکه این دسترسی به هیچ وجه افراد را از رفتن به کتابخانه ها و لمس کتب بی نیاز نمی کنند. وی اطلاعات اینترنتی را به خوراک فست فودی تشبیه می کند که صرفا در ظاهر امر فرد را سیر می کند بدون آنکه ویتامین مورد نیاز به بدنش وارد شود. فانتزی هایی که منجر به آسیب جدی به رشت شد این رشت پژوه معتقد است از هستهٔ رشت، شناسنامهٔ ساکنان رشتی، چیزی باقی نمانده است و قلب شهر هر روز در فراموشی از هم پاشیده می شود. او با انتقاد از مدیریت شهری سخن می گوید که فانتزی های ذهن خود را به مرکز شهر آورده اند وآسیب جدی و وحشتناکی به حیات رشت و اقتصاد این شهر وارد کرده اند. او شروع این آسیب ها را از پیش از انقلاب اسلامی و با ساخت کاربری های ناهمگونی چون پاساژ پله برقی می داند. بازسازی های بی بند و بار بعد از زلزله که فرصت مطالعه سازندگان را گرفت هستهٔ ارگانیک رشت را با اختلال روبرو کرده است. این معمار اقدامات پس از این را به منزلهٔ تزریق پنی سلین به رشت می داند. او عنوان می کند ما در حالی برای نگهداری از عنوان «شهر خلاق خوراک» دست و پا می زنیم درحالیکه در ۲۵ سال پیش خیابان علم الهدی بارز ترین نمونهٔ این عنوان با قنادی ها و رستوران های متعدد بود اما اکنون رستوران های لوکس، را در مناطقی مثل گلسار می سازند و بافت مرکزی را با مجسمه های بی روح پر می کنند. این پژوهشگر حوزه شهرسازی معتقد است بزرگ ترین وظیفهٔ مدیریت شهری در شهرهای جهان در ابتدا آوردن رونق اقتصادی به شهر است که یک شهردار خوب باید آن را به ارمغان بیاورد. او توضیح می دهد شهر یک موجود زنده و میراث زندهٔ پیشینیان است و حق نداریم در ترکیب شهر بی مطالعه دست ببریم. او می گوید شهر ها شخصیتهای متفاوتی دارند؛ طراحی مورد استفاده در یک شهر دیگر همان کارکرد را در این شهر ندارد و این درست نیست که ظواهر شهر را به تقلید از شهرهای دیگر درست کنیم در حالیکه هیچ تناسبی با گذشته و شرح حال آن ندارد. این معمار به نقش گرفتن کوچه ها به عنوان شریان های اصلی شهر اعتراض دارد و نداشتن پیاده رو ها در بسیاری از کوچه ها را منجر به خطرآفرینی می داند. درحالیکه خیابان های عریضی مثل خیابان سعدی تنها به ایستگاه تاکسی ها بدل شده او ادامه می دهد شهر ما تا زمانی که مدیران هوشمند و تحصیلکرده و با وسواس و احساس وظیفه نداشته باشد دستخوش این کورانیست که در چند سال اخیر اتفاق افتاده است. واهانیان توسعهٔ یک شهر را منوط به توسعهٔ انسانی و توسعهٔ فرهنگی آن می داند. وقتی که رشت بدل به شهر مردگان شد این مورخ به 150سال پیش بازار رشت اشاره می کند که این شهر حکم یک ترمینال تجارت خارجی ممالک اروپا با ایران را داشت و مانند یک بیزینس سنتر که ۴۰ درصد بودجهٔ کشور را در اواسط دورهٔ ناصری تامین می کرد عمل می کرد. بعد از تابستان ۱۲۹۹ در دورهٔ ۱۷ ماههٔ حکومت بلشویک ها در رشت و کودتای آن ها بازار رشت در آتش سوخت و خاکستر شد و رشت به شهر مردگان بدل گشت. ۷۰ درصد رشتی ها پس از این رویداد به استان های تهران و قزوین مهاجرت کردند و دیگر هیچ گاه بازنگشتند؛ رشت هویت ژئوپلتیک خود را تماما از دست داد. نبود کمک های دولتی و تبدیل تهدید به فرصت مصاحبه کننده از او دربارهٔ فعالیت تاثیرگذار ارمنی های ایران می پرسد و واهانیان می گوید: ارامنه به دلیل اینکه به صورت کلونی و اقلیت زندگی می کنند مجبورند باهم باشند و خود را به صورت خودیاری اداره کنند. او ادامه می دهد نداشتن کمک های دولتی یک تهدید نبود و فرصتی برای اقلیتی بود که از دولت قطع امید کرده و شروع می کنند به کار گروهی. او یکی از بزرگ ترین شانس های ارمنیان ایران را، تحصیل به زبان فارسی و آشنایی با ادبیات غنیِ عرفانی این زبان می داند. از او دربارهٔ انتشار طولانی موارد مورد تحقیقش که سوال می شود واهانیان خود را یک آدم وسواسی و با دقت معرفی می کند که تا از استناد تاریخی چیزی مطمئن نشود آن را تحریر نخواهد کرد. مهم ترین منابع برای او نقشه ها هستند چرا که از نگاهش راوی ها اشتباه می کنند اما نقشه ها نه. از زبان دوستان؛ مرتضی شگفت؛ شهردار سابق رشت در این نشست با تقدیر از خدمات مهندس واهانیان گفت؛ در دورهٔ دوسالهٔ شهرداری من ساختمان شورا خریداری شد و تنها اسمی که برای بازسازی آن در ذهن می آمد روبرت واهانیان بود. محمدتقی پوراحمد جکتاجی هم از اندیشه های روبرت در مجلهٔ گیله وا به عنوان یادگاری هایی که می توان از آن به عنوان منابع معتبر مورد رجوع استفاده کرد یاد می کند. محمد حسن عاقل منش عضو شورای شهر رشت با اشاره به سخنان واهانیان دربارهٔ ثبات مدیریتی که از ملزومات حیات دوباره و توسعهٔ شهر است گفت: در شورای پنجم اتاق شکوفایی فکر با حضور افراد با تجربه و متخصص تشکیل شده است به امید اینکه رشت به پیشرفت لازم برسد.  

به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code