| پنجشنبه، 06 اردیبهشت 1403
 قاسم خوش سیما نام گذاری سال 1397به عنوان " سال حمایت از کالای ایرانی " موید نگرانی های سطوح عالی نظام از روند موجود در لایه لایه های تولید کشورمان است که در راس آن رهبر فرزانه نظام با اهتمام به شرایط موجود و نام گذاری سال 1397 به این مهم، تمام نگاه های خرد و کلان را معطوف چنین قضیه استراتژیک و ملی نمودند که اصطلاحا بدانیم حال تولید خراب است. جایی که البته مراتب حمایت های لازم از تولید ملی هر ملتی نیز یکی از پیچیده ترین مباحث جامعه شناسی و مردم شناسی هر کشوری است که فارغ از شعارها، نیازمند روشن نمودن نقاط تاریکی است که این بخش را تیره و تار نموده و در ادامه به اهم موارد آن خواهیم پرداخت. اما آنچه در حال حاضر نگاه ها و حتی برخی قلم ها را متوجه خود نموده آن است که به نظر می رسد حمایت از تولید، تنها برعهده ی مصرف کنندگانی از جنس مردم یا حتی بخش دولتی است که البته مانند همیشه سنگینی برنامه ها و وظایف دستگاههای مرتبط در نهایت بر دوش مردمی رسوب می کند که بر خلاف دیگر اقتصادهای دنیا، سنگ زیرین آسیاب ها می شوند. در حالیکه در اقتصاد ملل مترقی - که ما نیز به لحاظ تامین انواع منابع چیزی از آنها کم نداریم – برنامه ریزانی که منابع کشور در اختیار آنان است سنگ زیرین آسیاب ها می شوند تا رفاه عمومی جامعه تامین شود و البته سنگ روین، یعنی مردم نیز وظایف خود را به خوبی واقفند که پرداختن به مواضع آن در این یادداشت کوتاه نمی گنجد. چند کوچه آن طرفتر سوال آن است که موجود زنده ای به نام تولید - که اگرقلب اقتصاد جامعه نباشد حتما نبض آن به حساب می آید - چه حمایت هایی لازم دارد که در خدمت تعالی و توسعه پایدار هر قوم و ملتی قرار گیرد و بتواند دیگر بخش های جامعه مانند فرهنگ، سیاست، آموزش، بهداشت، قدرت دفاعی داخلی و منطقه ای و سایر موارد را پوشش دهد؟ بنابراین حال که در آستانه ی نیم قرن گذرعمر، در مسیر انقلاب اسلامی کشورمان قرار داریم آسیب شناسی این مهم آن است که چرا با تغییرات پی در پی دولت ها و مجالس و علیرغم کامیابی های بزرگ در بخش های استقلال سیاسی و امنیتی، در بخش تولید و استقلال اقتصادی با چالش های بسیار معنا داری مواجهیم که افق های پیش رو نیز بهبودی را ... از بحث دور نشویم و شاید شاه بیت ملودرام مبحث تولید و موانع مرتبط در کشورمان آن باشد که چنین حمایت هایی تنها از طریق حلقه نهایی مقدور نیست بلکه مصرف کنندگان و حتی تولید کنندگان، تنها بخشی از این پروسه حیاتی و استراتژیکند که پارامترهای دیگری نیز این زنجیره را به یکدیگر متصل می کند.حلقه هایی که مغفول ماندن آنها در بلادمان سبب خرابی حال امروز تولید و تولیدکنندگان شده و اهم آن به قرار ذیل است. 12- چنانچه تولید را نبض حیات عمومی جامعه بدانیم پرسش آن است که آیا رابطه متقابل آن با مصرف کننده داخلی و خارجی، از اصول و مفاهیم استاندارد تجارت پیروی می کند یا خیر؟ مفاهیم بنیادی مانند " بازار رقابتی " که خنثی کننده بدافزارهایی مانند قاچاق کالاست و تعیین قیمت براساس قانون عرضه وتقاضا که با اقتصاد دولتی و دستوری کاملا در تضاد است.واژه هایی که در اقتصادمان رعایت می گردد یا همچنان به آن می خندیم و با پیروی از اقتصاد سنتی و دکانی، چنین فراوری های اقتصادی را قبول نداریم. 11- از مهمترین مولفه های تولید، تامین و مدیریت منابع مالی است که بخش مهم آن می بایست از طریق بازار سرمایه و بانکها احصاء شود که دراین میان بانکهای ایرانی با دارا بودن مقام نهم جهان در اخذ بهره بانکی، محیطی را فراهم می آورند که تولید کننده داخلی در رقابت با همتای خارجی خود - که گاها از سود منفی بانکی و نهایتا سودهای یکی دو درصدی برخوردارند – قبل از ورود به میدان رقابت، شش بر صفرعقب باشند و به ناچار کسری های خود را با کاهش قد و وزن محصول و یا فشارهای مالی و جانی بر نیروی انسانی تامین کند که مصرف کننده، مجموع این بداخلاقی ها را اصطلاحا " محصول بی کیفیت " خواهد نامید. 10- هدایت سرمایه به سوی واحدهای تولیدی هرکشوری یکی از سالم ترین، صالح ترین و نجیب ترین راه های حمایت از تولید ملی است که متاسفانه در کشورمان به دلیل عملکرد نامناسب سیستم های پولی و مالی، این هدایت ها بیشتر به سوی بنک داری واسطه ای گسیل می شوند که بانکها خود نیز در این زمینه ها دستی بر آتش دارند و کمترین سود موجود در تراکم سرمایه کشور، نصیب تولید کنندگان واقعی می گردد. 9- نظام بروکراتیک اداری نیز از دیگر موانع تولید می باشند که سرمایه دار را ناگزیر می نماید تا از ورود به بخش تولید اجتناب نموده و با فراری دادن سرمایه خود به سوی مشاغل کاذب،مشاغل مخرب و یا بازارهای خارجی، تولید کننده ایرانی را از آن محروم دارد و یا آنکه ب دلیل عدم آشنایی با قوائد بازی، سرمایه های سرگردان جایی مانند بخش مسکن را به باتلاق و جایی دیگر مانند صنایع تبدیلی محصولات کشاورزی را به کویری لم یزرع تبدیل می کند. 8- تجهیزات، دانش فنی تولید، بسته بندی مدرن و قابل رقابت، صرفه جویی در حامل های انرژی و مولفه های دیگراز این دست مفاهیمی هستند که هرکدامشان می توانند دنیای تولید را به سعادت یا شقاوت رهنمون نمایند.به شکلی که امروزه تولید غالبا مندرس کشورمان، در نبود تجهیزات پیشرفته از اتلاف انرژی و بالارفتن قیمت ها و حتی هزینه نگهداری رنج می برد و فقر دانش فنی در بخشی مانند بسته بندی کالا موجب فله فروشی هایی می شود که درعالم تولید از آن به نام سلطه یا آتش زدن محصول یاد می نمایند. 7- حذف واسطه ها و نظام توزیع از مصیبت های بازار تولید کشورمان است که در عصر حاضر هیچ راهی جز کمک از بسترهای مجازی و استارت آپ های مرتبط وجود ندارد. 6- قاچاق کالا و مافیای تولید پدیده ی آنچنان شومی نیست چون در دنیا حل شده و با رقابتی کردن بازار، چنین مشکلاتی به تاریخ پیوسته است. 5.تبلیغات جهت جذب انواع بازارها، جزء جدایی ناپذیر از بدنه تولید است که کشورمان در این بخش با چالش های علمی و عملی معناداری مواجهند. 4- مقتضیات محلی عبارت از آن است که قوانین کشور در خدمت تولید کننده باشند تا نفع آن به مصرف کننده برسد اما در واقعیت شاهد آنیم بدون در نظر گرفتن مقتضیات محلی گاها قوانین فله ای برای کل کشور نوشته می شود که نمونه آن فراوان است و شاهد آنیم در بخشی مانند تامین و توزیع نهاده های تولید، قانونی نوشته می شود که از بندرعباس تا گیلان را به یک چشم می بیند. 3- مشوق های سرمایه گذاری، لازمه ای تاثیر گذار در حمایت از تولید است که در کشورمان معنای آنچنانی ندارد و تشویق هایی در حوزه معافیت های مالیاتی و گمرکی، قیمت تمام شده حامل های انرزی،حمایت های بیمه ای،ترانسفرارزان داخلی و خارجی ونمونه هایی از این دستند. 2- کیفیت مبتنی بر پشتیانی هایی تحت عنوان گارانتی و وارانتی، همچنین مبحث کاهش مصرف انرژی در بخش هایی مانند لوازم خانگی و خودرو آیتم مهمی است که در میدان رقابت با تولید کننده خارجی از آنها عقب تریم و این نیز مسئله ای است که در انتخاب مصرف کنندگان امروز کاملا تعیین کننده می باشد. 1- مشتری و حمایت از تولید داخلی آخرین حلقه حمایت از تولید ملی است که ایرانیان با رعایت اصول وطن پرستی در حمایت از تولید فرزندان خود،حفظ بازار اشتغال و مباحثی از این دست می بایست از محصولی حمایت نمایند که اولا در میدان رقابت حداقل های لازم را رعایت کرده باشد و دوما احساس نمایند حمایتشان، تولید وطنی آنها را در مسیر بهتر شدن قرار می دهد در غیر اینصورت  حکایت همان حمایت از محصول پیکان میشود که همان پیکان عقیم ماند و سرانجام به ناکجا آباد رسید. و هزار درد بی درمان دیگرحاکی از آن است که موارد فوق تنها بخش کوچکی از موانع تولید کشورمان به حساب می آید که تنها یک بخش آن به مشتری های نجیبی برمی گردد که در بدترین اوضاع همواره از تولیدی حمایت کرده اند که در شرایط مه آلود فوق صورت گرفته است.تولیدی که در نگاه عامیانه، بیشترمتوجه صنایعی مانند خودروسازان کشورمان است و به حدی از ناتوانی نزدیک شده که سایه آن برسر سایر تولیدات سنگینی می کند در حالیکه واقعیت آن است ما در تولیداتی مانند فرش،برنج و حتی تولیدات صنعتی و مهمتر از آن نظامی دارای اقلامی هستیم که شاید در مواردی بالاتر از نمونه های خارجی است که آنها نیز با آتش محصولاتی مانند صنایع صوتی و تصویری می سوزند. به عبارت ساده تر آنکه چنانچه پروسه تولید و حمایت از آن را تنها در وجود تولید کننده و مصرف کننده بدانیم حتما برنامه ها همان می شود که شاهد آنیم و البته آسیب شناسی آنچه در این سالها بر تولید کشورمان گذشته و میگذرد در این مقال کوتاه نمی گنجد و امیدواریم با نصب العین نمودن منویات مقام معظم رهبری در این خصوص شاهد برون رفت از اوضاع نامناسب کنونی باشیم وحمایت از تولید را تنها وظیفه ی مصرف کننده و حتی تولید کننده ندانیم. نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تائید محتوای آن نیست و صرفاً جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code