سید رضا سید دانش *
وقتی که جان و جهان در گردابِ پستی و پَلَشتی و پلیدی به حال غرق شدن می افتد ؛ وقتی که معرفت و انسانیت و جوانمردی ، پایمالِ نامردی ها می گردد ؛ وقتی که عشق ، جایش را به نفرت ، دوستی جایش را به کینه ، محبت ، جایش را به خشم ، نیکی جایش را به بدی ، و فرشته ، جایش را به شیطان می دهد ، آن هنگام است که سفینه نجات بادبان های سبزش را ، برافراشته ، در طوفان پیش می آید ، تا به دادِمان برسد .
محرم ، ماهِ حسین (ع) این سفینه ی نجات بخشِ تمامِ دوران هاست .
در این موسومِ سوگ و سوز و سوختن در عزای سالار عالم و آدم ، زمانِ تقویمی و قراردادی ، از معنای خود تهی می شود . دیگر حادثه ی کربلا در 1335 سالِ پیش نیست که اتفاق می افتد ، این حادثه و حماسه ، همین حالا ، و در دقیقه ی اکنون است که اتفاق افتاده و ما جوشیدنِ خونِ خدا را از دلِ خاک می بینیم که رنگِ آن تمامِ دنیا را ، به شکلِ گُل سرخ در می آوَرَد .
عزای جهانسوزِ اباعبدالله (ع) مالِ دیروز و امروز و فردا نیست ، این قصه ای بی پایان است که آن را از هر زبان که بشنوی ، نامکرر خواهد بود و رهبرِ آزاده و فرزانة ما چه زیبا فرموده است که : مؤمن باید ، لحظه شناس باشد .
آری ، عاشورا در همین لحظه ی اکنون ، جاری ست .
مبارزه نابرابری که مسلمانانِ جهان ، بخصوص شیعیانِ آل علی (ع) با کفار و منافقان و استکبارِ امروزی دارند ، ادامه ی همان جهادِ عُظمایی ست که امامان معصوم (علیهم السلام) وبویژه ، سید الشهدا (ع) با یزیدیان دورانِ خود داشت ؛ امروز و هر روزی که در گوشه ای از این خاک ، عدالت و حقِ مظلوم ، زیرِ پا بماند ، هرگاه از جایی در این جهان ، فریاد دادخواهی بلند شود ، عَلَمِ عاشورا به اهتزار در می آید و حماسه ستم ستیزی حسین (ع) به هیأتی دیگر، بروز و ظهور خواهد کرد ، تا دادِ مظلومان را از ظالمان بستانَد ،
بیاییم ، این ایام را قدر بدانیم و از چشمة معرفت آن ، جان تشنه مان را سیراب سازیم . بیاییم توشه ای برداریم برای ادامة سالی که در پیش رو داریم .
محرم تمام می شود ، اما مرا منامه ی آنرا باید در سینه هامان حفظ کنیم ، و در تمامِ لحظه ها ، حسینی باشیم و حسینی زندگی کنیم ، که اینگونه زندگی کردن : هم عشق دارد ، هم محبت ، هم دوستی ، هم عاطفه و انسانیت و معرفت و عدالت و دیانت و سعادت و خوشبختی و ساختن و آبادی دنیا و آخرت .
تا رسیدن به این زندگی فاصله فقط یک یا علی است و یک یا حسین که از سرِ صدق وٌ صفای باطن باشد.
خدا نصیب کند چنین صدق و صفایی را که کیمیای سعادت است .
*فعال فرهنگی و رسانه ای