| پنجشنبه، 06 اردیبهشت 1403
نگاه ایران/ مریم اسماعیلی پور سرمایه اجتماعی به معنای روابط فرد در گروه ها و شبکه های اجتماعی است و دسترسی افراد را به فرصت ها، اطلاعات، منابع مادی و موقعیت اجتماعی فراهم می سازد. بنابراین برجایگاهی که فرد در فضای اجتماعی اشغال می کند تأثیر می گذارد؛ زیرا موقعیت و جایگاه کنش گران در فضای اجتماعی تابعی ا دسترسی آن ها به سرمایه های کلی (اقتصادی، فرهنگی  و اجتماعی)، ساختار سرمایه و وزن نسبی هریک از سرمایه ها است. سرمایه اجتماعی بنا بر تعریف مانند اشکال دیگر سرمایه، نوعی دارایی پایدار است که سبب کسب امتیازات اقتصادی، اجتماعی می شود. افراد و گروه ها با برقراری و گسترش شبکه روابط بیرونی خود می توانند سرمایه اجتماعی شان را افزایش دهند و از این طریق به اطلاعات، قدرت و همبستگی بیشتری دست یابند. از این گذشته سرمایه اجتماعی می تواند جایگزین یا تکمیل کننده ی منابع دیگر باشد. یعنی افراد گاهی اوقات می توانند توسط آن، فقدان سرمایه مالی یا سرمایه انسانی را جبران کنند. سرمایه اجتماعی مانند ِسرمایه فیزیکی، نیاز به حفظ و نگهداری دارد. پیوندهای اجتماعی باید به طور منظم موردبازنگری و تأیید مجدد قرار گیرند وگرنه کار آیی آن ها کاهش می یابد. موقعیت افراد با توجه به دسترسی شان به سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی تعیین می شود. ایجاد موقعیت ها و برقراری روابط صحیح و طرق خاصی که افراد در کنش های متقابل بکار می گیرند، نمایی از سرمایه اجتماعی است و دسترسی به آن برای غالب افراد، به سرمایه اقتصادی و فرهنگی آنان بستگی دارد و به کسب آگاهی و روابط اجتماعی بیشتر می انجامد. درعین حال گسترش سرمایه اجتماعی و برقراری روابط متقابل فردی و گروهیِ متقابل، مستلزم اعتماد و مشارکت اجتماعی است. جنبه های متفاوت اعتماد، روابط دوسویه و شبکه های اجتماعی به یکدیگر وابسته اند و از تعهداتی که در روابط و سرمایه اجتماعی، تولید و بازتولید می کنند، کنش های متقابل اجتماعی به وجود می آید. عناصر ساختاری ِقوی و بادوامی که حتی در صورت تبدیل به شکل های دیگر سرمایه، از بین نمی رود. در اغلب جوامع بین زنان و مردان در دسترسی به منابع و موقعیت های استراتژیک و مهم تبعیضاتی دیده می شود و زنان سهم کمتری می یابند و از ورود به بسیاری از مشاغل رده بالا و استراتژیک بازمی مانند. در مقابل اکثر مناصب و مشاغل رده بالای جامعه در اختیار مردان قرار می گیرد. نظام فرهنگی جامعه نیز با توجه به ارزش ها و هنجارهای موجود در جهت تداوم نا عدالتی جنسیتیِ سازمان یافته و با توجه به موانعی که بر سر راه زنان برای ورود به عرصه اجتماعی قرار داده است، آن ها را از بسیاری از موقعیت های اجتماعی محروم می کند و موجب می شود به زمینه های کمتر مهم و حاشیه ای جامعه سوق داده شوند. از این گذشته عامل دیگری که در تحلیل تفاوت سرمایه اجتماعی زنان و ارتباط آن با موقعیت شغلی آنان باید موردتوجه قرار داد تأثیر مراحل متفاوت زندگی افراد و موقعیت های متفاوت به ویژه تحصیلات، ازدواج، بچه داری و توزیع نامتناسب کارخانگی و دستمزدی برافزایش تفاوت شبکه روابط زنان و مردان است. زنان به نسبت مردان، از اعتماد اجتماعی کمتری برخوردارند. مردان منابع بیشتری در اختیار داشته و در جایگاه های استراتژیکی قرار می گیرند و به این ترتیب فرصت های بیشتری برای برقراری ارتباط با دایره ی گسترده تری از افراد در اختیارشان قرار می گیرد. این موقعیت به مردان امکان می دهد که آسان تر از زنان جذب شبکه های اجتماعی گوناگون شوند و درنتیجه سطح بالاتری از مشارکت در جامعه را، از خود نشان دهند؛ بر پایه ی این رویکرد، تفاوت گرایش زنان و مردان در مشارکت سیاسی بیش از آنکه ذاتی باشد، در ساختار اجتماعی ریشه دارد.چنان که سهم اندک زنان جامعه ما در سطوح مختلف ، به ویژه در مناصب عالی سیاسی، مؤید این نکته است. نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تائید محتوای آن نیست و صرفاً جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code