| شنبه، 01 اردیبهشت 1403
 نگاه ایران/ مومن صالحی پژوهشگر اجتماعی سه شنبه 4 مهرماه 1396 بعد از حرف وحدیث های بسیار و تلاش های نافرجام اصلاح طلبان و دیگر گروه های سیاسی برای معرفی گزینه های استانداری ، شانزدهمین استاندار گیلان با استقبال همه گروه های سیاسی و اکثریت نمایندگان مجلس شورای اسلامی استان گیلان، معرفی وارد استان گردید. نگاهی به تاریخ و عملکرد استانداران گیلان طی حدود 39 سال دوران پس از انقلاب گویای عملکردهای متفاوت و گوناگونی بوده است که برای آقای دکتر سالاری می بایست قبل از شروع به کار قابل توجه و موضوعی مطالعاتی باشد . 5 روز پس از پیروزی انقلاب در 28 بهمن 1357 حبیب داوران چهره بومی و ملی از سوی دولت نهضت آزادی به استانداری گیلان رسید . 12 ماه دوران استانداری او با درگیری های سیاسی گروه های مختلف از چپ و مذهبی و ملی گذشت و حیاط و ساختمان استانداری قدیم واقع در خیابان حافظ در بسیاری از مواقع در اشغال این گروه ها بوده و امکان کار چندانی وجود نداشت .در دهم بهمن ماه 1358 مهندس علی انصاری تحصیل کرده امریکا به عنوان چهره ای بومی و حزب اللهی به مدت 20 ماه استاندار گیلان شد  و در روز 15 تیرماه 1360 در خیابان لاکانی رشت به همراه معاون خود مهندس نورانی توسط منافقین به شهادت رسید . دوره ای که با ترورها و درگیری های سیاسی خشونت باری  همراه بود و عملاً امکان هرگونه برنامه ریزی را از مدیران استانی می گرفت .ازآن پس با استقرار آرامش در جامعه اگر از دوران شادنوش و فرهمند زاد و حاج عبدالوهاب و عبداللهی و سعادتی بگذریم بقیه استانداران هریک وجه غالبی داشتند که باید به آن توجه نمود . 44 ماه استانداری آقای رحمانی از سال 62 تا 1366 را می شود به عنوان دوران حاکمیت بوروکراسی پس از انقلابی گری موردتوجه قرارداد . 32 ماه دوران استانداری علیرضا تابش استاندار غیربومی از سال 1368 تا 1371، ،  دوران قوت اجرایی استانداری بوده و نماد این توان اجرایی را در مدیریت زلزله ویرانگر سال 1369 رودبار و بخش مهمی از شهرها و روستاهای گیلان می توان دید .بررسی این دوره باید مورد عنایت ویژه استاندار جدید گیلان قرار بگیرد. 67 ماه دوران استانداری علی اکبر طاهایی از سال 1371 تا 1376  را می توان دوران مهربانی ها و دوستی ها و روابط انسانی و کمک های روز گذران استانداری به مردم و رویکردی کمیته امدادی نامید. 44 ماه صدارت علی صوفی از بهمن 1376 تا مهرماه 1380 ، استاندار هم بومی و هم نماینده اصلاحات امیدهای زیادی را بر باد داد . صوفی انگونه که پنداشته می شد در تقویت مشارکت مردم اقبال چندانی نداشت و اساسا محبوبیت چندانی هم به دست نیاورد .شاید هم انتظارات از ایشان در دوره خوش بینی های تحولات اصلاحات زیادی بود . مسعود سلطانی فر نیز این تهرانی اصیل بااحساس به روستا آمده از مهرماه 1380 تا آبان ماه 1384 به مدت 50 ماه در طبقه هفتم کاخ استانداری جلوس نمود . او هرگز گیلان را جدی نگرفت چندان که در بحران برف سنگین سال 1383 ،استاندار در داخل استان نبوده و راه ورود به استان را هم نداشت و به همین علت بیشترین هجمه مردم به سوی او سرازیر شد و همان نیز کارش را ساخت . مهندس روح الله قهرمانی چابک ، این تحصیل کرده آمریکا به عنوان انسانی مدرن که معلوم نبود چگونه و با چه ملاکی موردتوجه دولت نهم قرارگرفته و از سال 86 تا 89 به مدت 42 ماه استاندار دوران احمدی نژاد شده بود را شاید بتوان محبوب ترین استاندار تاریخ استانداری گیلان نامید . مدیری که از یک سو دارای توانای های مدیریتی به همراه ادب و متانت و آرامش بود و از طرفی دیگر دست توانایی در شعر و ادبیات داشت .مهندس قهرمانی همواره در میان مردم بود و بارها همچون یک شهروند عادی به تنهایی در خیابان های شهر پیاده روی های طولانی داشت و قدم می زد و با مردم کوچه و بازار به گفتگو می پرداخت، گاهی به پارک می رفت و با جوانان هم صحبت می شد و گاهی مدیران را نیز در همان پارک احضار می کرد و برای حل مشکلات از آنان نظرخواهی می کرد . برخلاف سلطانی فر که برف سنگین سال 83 گیلان برای او نساخت ، برف سنگین دی ماه 86 مانور مدیریتی قهرمانی شد . هنوز هم تصویر او را که در میان ماشین آلات برف روب در حال باز کردن راه ها در شهرهای دور و نزدیک گیلان در مطبوعات آن دوره درج شده بود را همگان در خاطرات خوددارند . اگرچه در ناباوری مردمان این سامان، سفر نابهنگام او در نهم خردادماه 1396  به دیار باقی،  یادش را جاودانه کرد ،اما دوران مدیریتی مهندس قهرمانی نیز از ویژگی های ممتازی برخوردار است و شیوه های مدیریتی او شایسته مطالعه است . 13 ماه دوران استانداری کیهان هاشم نیا از شهریورماه 1391 تا مهرماه 1392 نیز آن قدر کوتاه بود که امکان بروز توانایی ها و تحقق دیدگاه های او که قابل توجه هم بود مقدور نگردید و انگار در جابجایی قدرت و تحویل استانداری همچون یک سرپرست کوتاه مدت می بایست نقش آفرینی نماید . کیهان هاشم نیا به علت تجارب گران سنگی که در مدیریت های مختلف استانداری حاصل نموده منبع اطلاعاتی خوبی برای تاریخ تحولات رشد و توسعه استان بوده و می تواند کمک فراوانی به استاندار جدید برای جلوگیری از امور تکراری و حرکت به سمت وسوی جلو بنماید.ای کاش می شد هاشم نیا تجارب مدیریتی خود را مکتوب می کرد و ماندگار می نمود . اما 47 ماه استانداری محمدعلی نجفی  از شهریورماه 1392 تا مهرماه 1396 را باید دیگرگونه مطالعه نمود . شاید از حیث تازگی که دارد و خیلی از زمان آن نگذشته است. نجفی در ابتدای مدیریت خود ایده های بسیار ناب و آوانگاردی داشت ، او در بخش آزادی های اجتماعی ، ایجاد امنیت برای گردشگران ، جلوگیری از تعصبات کور در مدیریت های سازمان ها به عنوان مانع توسعه ، ایجاد زمینه و امنیت سرمایه گذاری داخلی و خارجی  و از این قبیل مباحث جدی را مدنظر داشت . اما برآیند عملکرد او چه بود ؟ در تمام مدت مدیریت او انتقادهای فراوانی از کندی دستگاه استانداری در خفا و آشکار به گوش می رسید .نجفی انسانی اخلاق مدار و مهربان بود و شاید به تبع سن و سال خود ، کند و آرام . هیچ وقت ادعای انقلابی گری نکرد و جوهره فعالی هم نداشت . دوران استانداری آقای نجفی ،استان گیلان  سرشار از آرامش بوده و تا حد رکود پیش رفت . نه برنامه ای را در ابتدای کار خود اعلام نمود و نه گزارشی را در پایان کار. ازاین رو هیچ شاخص و معیارهای قابل اندازه گیری برای عملکرد او به راحتی در دسترس پژوهشگران موجود نیست . انجام امور جاری اداری با فراز و نشیب اندکی را نمی شود در حد کار ارائه نمود ، چرا آنکه استاندار باشد یا نباشد بسیاری از امور به طور سیستماتیک و سازمانی به پیش می رود . ارائه آمار و ارقام غیر مقایسه ای هم دردی از مردم در فهمیدن چگونگی عملکرد آقای نجفی را درمان نمی کند . اما مصطفی سالاری استاندار جدید  استان گیلان نیز دارای ویژگی های منحصربه فردی است که می تواند دوران صدارت او را نسبت به گذشتگان این پست مهم ،  کاملاً متمایز گرداند . سالاری دکترای حقوق خود را از فرانسه گرفته و تجارب مدیریتی در سطح سازمان های بزرگ ملی و مدیریت استانی را در کارنامه خود دارد. بر اساس شنیده ها و خوانده ها ، از توانایی های فردی برجسته ای همچون هوش و دقت و پشتکار برخوردار است، ازنظر سنی در آغاز پختگی و نیروی جوانی است، پشتیبانان قدرتمندی را در دولت مرکزی دارد ، اکثریت نمایندگان استان از ایشان استقبال نموده اند و مردمان میهمان نواز گیلان نیز به او امیدها بسته اند و با او همکاری خواهند نمود .در سابقه مدیریتی استانداری نیز بومی بودن و نبودن تأثیر آن چنان معنی داری در موفقیت مدیران نداشته است. پس همه شرایط علیرغم وجود مشکلات پیچیده پیش رو برای انجام کارهای بزرگی فراهم است . ضمن آرزوی موفقیت برای دکتر سالاری هم زمان با اجرای امور مدیریتی جاری استان پیشنهاد می شود به نکات زیر نیز توجه نمایند: 1- تعیین تکلیف اهداف استراتژیک توسعه استان به عنوان استان گردشگری یا صنعتی و یا کشاورزی و یا اولویت بندی این اهداف و تعیین سهم هر یک . بدیهی است سردرگمی در این هدف گذاری سال ها است فرصت های طلایی رشد و توسعه را از این استان گرفته است . 2- شناسایی و فراخوان نخبگان و کارشناسان واقعی و شناسنامه دار استان و نه سیاسیون و کارشناسان سفارشی که همواره و در همه دولت ها در صف اول فرصت ها نشسته اند، برای ایجاد سازوکاری سیستماتیک برای مشاوره و نقد و نظر برنامه ها و تشکیل اتاق های فکر واقعی در عرصه های مختلف ازجمله امور اجتماعی و فرهنگی ، امور زیست محیطی ، امور صنعتی ، امور کشاورزی و از این قبیل . 3- استفاده از فرصت نزدیکی جغرافیایی استان گیلان به پایتخت برای حضور دائمی مدیران ملی بخش های دولتی و خصوصی به منظور توجه ویژه به توسعه  استان گیلان . 4- توجه ویژه به مسائل اجتماعی و فرهنگی و سیاسی مردم گیلان که به عنوان یکی از موانع جدی توسعه استان می بایست موردنظر قرارگرفته و در زمینه ایجاد وفاق گام های بلندی برداشته شود . 5- ایجاد سازوکار حقوقی تقویت مشارکت های مردمی در سطح خرد و کلان با همه پتانسیل های قانونی دستگاه های متولی همچون اداره کل تعاون ، شهرداری ها ، سمن ها  و... 6- راه اندازی کارگروه ویژه حمایت و ایجاد امنیت سرمایه گذاری برای جلب سرمایه گذاران داخلی و خارجی برای سرمایه گذاری در پروژه های خرد و کلان در استان . 7- استفاده از پتانسیل منطقه آزاد انزلی و ایجاد تحولی در آن با دخالت در تعیین مدیری توانا و کارآمد و دلسوز برای آن سازمان به منظور تقویت صادرات و واردات و رفع موانع تجارت . 8- پیگیری فرصت طلایی ارتباط با چهار کشور همسایه و دارای مرز آبی مشترک با استان گیلان برای تقویت اقتصاد استان اعم از امور گردشگری یا تجارت متقابل . 9 –استفاده از پیران و دنیا دیدگان اعم از مدیران و کارشناسان در امور مشاوره ای رایزنی های استراتژیک و خالی کردن جای آنان برای بکار گیری مدیران جوان امروزی در سطوح مختلف مدیریتی استان . یادمان باشد که در ابتدای انقلاب میانگین سنی مدیران 30 سال بوده و حال چه می شود که ما به چهل ساله ها حداقل اعتماد کنیم . 10 – تقویت رسانه ها به ویژه مطبوعات و سایت های خبری با توجه و بها دادن به آنان و هدایت مخالفت خوانی ها به فضای گفتگو در عرصه قلم و اندیشه . نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.

به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code