نگاه ایران/منصور صوفی
عضو هیات علمی دانشگاه
در کلاس های درس سیر اندیشه های سیاسی رشته ی مدیریت دولتی برای بیشتر دانشجوها این سوال مبنایی مطرح می شد که اندیشه سیاسی یعنی چه؟ دکتر بشیریه اندیشه های سیاسی را با علایق اجتماعی مرتبط می دانست و معتقد بود که هم از آن ها تاثیر می پذیرد و هم بر آن ها تاثیر می گذارد. دانشجویان من شاید یادشان باشد که بیشترین تاکید من بر مدیریت عینیت و ذهنیت در اندیشه های سیاسی بود. تئوریسین های سیاسی مخالف وضع موجود می کوشند تا به جامعه بقبولانند که این عینیت با ذهنیت انقلابی و آرمانی فاصله زیادی دارد و در طرف مقابل تئوریسین های موافق وضع موجود تلاش می کنند تا به جامعه بقبولانند که این عینیت همان ذهنیتی است که جامعه دنبال آن است و شکاف معناداری وجود ندارد. در کتاب 1984 جورج اورول به زیبایی این ذهنیت بخشی به جامعه توسط حکومت به تصویر کشیده شده است.
اگر این شکاف بین عینیت و ذهنیت مدیریت نشود، یا فرد بر خود می شورد (خودکشی) و یا بر جامعه (انقلابی گری).
بر این اساس اگر اندیشه ی سیاسی، ذهنیتی به وجود آورد که امکان تحقق آن وجود نداشته باشد به تدریج شکاف بین عینیت و ذهنیت خود را نشان می دهد و انقلابیون حاکم شده مجبور می شوند دست به تغییر اصول اولیه بزنند مانند اصلی که در مزرعه حیوانات جورج اورول (در ایران قلعه حیوانات ترجمه شده است) در ابتدا این بود که "همه با هم برابرند" و پس از مدتی که شکاف طبقاتی به وجود آمد به "همه با هم برابرند ولی بعضی ها برابرترند" تبدیل شد و آن هایی که پیرتر بودند نیز شک کردند که آیا از اول هم همین اصل در قانون اساسی بوده یا تغییر کرده؟
بامطالعه کتاب هایی چون خداوندان اندیشه های سیاسی درمی یابیم که بین نظریه سیاسی، ایدئولوژی سیاسی و فلسفه ی سیاسی تفاوت معناداری وجود دارد.
فلسفه سیاسی تلاش می کند که با ارائه شاخص ها، اهداف و آرمان های یک جامعه نقش خود را ایفا نماید و مجموعه ای از ذهنیت ها را ارائه می نماید که بر اساس آن ممکن است تا عینیت یافتن، موردمطالعه و بررسی و نظارت و کنترل قرار گیرد، همچنین فلسفه سیاسی کار تامین و تدارک برای پویایی تلاش جمعی در جهت دست یابی به آن اهداف آرمانی را سامان می دهد.
اما در عمل این ایدئولوژی سیاسی است که از یک سو با منطبق نشان دادن عینیت ها و ذهنیت ها تلاش می نماید که باورهای حمایتی مردم از نظام سیاسی موجود ایجاد نماید و از طرفی موجب پیوند اجزای متعامل نظام سیاسی برای بالا بردن سطح سینرژی نظام و هویت بخشی به عملکردهای افراد جهت ایجاد انسجام و وحدت اجتماعی برای نیل به اهداف نظام شود. کاری که دکتر شریعتی برای مبارزین مسلمان آن زمان انجام داد تا مبارزان مسلمان در برابر ایدئولوژی علمی مبارزان مارکسیست با تحلیل روشن تری نسبت به سیستم مبارزه علیه استعمار و استکبار و استبداد زمانه عمل کنند.
در قلمرو علوم، ازجمله علوم رفتاری، نظریه به تبیین آنچه هست می کوشد نه آنچه باید باشد. هنگامی که نظریه ای توضیح دقیق و درستی از یک واقعیت یا پدیده (آنچه هست) عرضه می کند، می تواند در عمل و سودمندی به کار آید. نظریه سیاسی، ابزارهای لازم جهت تحلیل شرایط برای یک تحلیلگر سیاسی را فراهم می نماید. می توان گفت که نظریه سیاسی بیان انتزاعی شاخص های کنش خردورزانه برای یک تحلیل گر سیاسی را تامین می نماید.
به این ترتیب می توان گفت که اندیشه سیاسی عبارت است از مجموعه باورهای فلسفی که به طور مستقیم به اداره امور جامعه و مردم مرتبط می شود و در پی حل مشکل یا مسئله ای خاص از جامعه است. وقتی پای جامعه ای خاص به میان می آید می توان گفت که اندیشه سیاسی از خصلت ایدئولوژیکی برخوردار است.
با این تعریف اندیشمند سیاسی همانند یک تحلیلگر سیستم است و تحلیلگر سیستم همچون پزشکی است که به دنبال تشخیص و درمان بیماری یک سیستم(نظام) است.
اندیشمند سیاسی کسی نیست که صرفا دارای مجموعه ای از آراء و اهداف باشد و ابزارهای رسیدن به آن هدف ها را به دست دهد،بلکه باید بتواند درباره آراء و عقاید خود به شیوه ای عقلانی و منطقی استدلال کند تا حدی که اندیشه های او دیگر صرفا آراء و ترجیحات شخصی به شمار نرود.
منظور بنده از دولتمرد کسی است که در مدیریت امور عمومی یا ملی مهارت دارد. دولتمرد یکی از اجزای دولت است و تابع دولت. یک فرد نمی تواند هم در جایگاه دولتمرد قرار بگیرد و هم در جایگاه اندیشمند سیاسی که می تواند اپوزیسیون دولت وقت باشد.یکی از ایراداتی که هنگام برکناری وزیران توسط آقای احمدی نژاد وجود داشت،برخلاف آنچه گفته می شد که آقای احمدی نژاد تحمل شنیدن صدای مخالف را ندارد این بود که یک وزیر در هیات دولت در برابر تصمیمی که اتخاذشده بود صحبت کرده ولی از نظر جمع پذیرفته نشده و برخلاف نظرش تصمیم گرفته شده است. آن وزیر حق ندارد مصاحبه کند و تصمیم هیات دولت را زیر سوال ببرد. اگر تا این حد مخالف است باید استعفا دهد آنگاه در قالب یک اندیشمند سیاسی هر آنچه دلش خواست را بگوید.
آنچه در مباحث اخیر شاهد آن هستیم وارونگی نقش اندیشمندان سیاسی با دولتمردان است. یک حزب سیاسی آنچه برای استان صلاح می بیند را مطرح می کند که می تواند همسو با دولت باشد و یا مخالف آن، ولی یک دولتمرد موظف است که بگوید هر آنچه دولت صلاح می داند موردپذیرش من است حتی اگر منویات دیگری داشته باشد. دراین بین دیدیم کسانی که خود را ایدئولوگ سیاسی می دانند چگونه اندیشه سیاسی بومی بودن مدیر ارشد استان را برای جامعه عنوان نمودند و وقتی دیدند که ممکن است یک غیربومی استاندار شود همچون یک دولتمرد عمل نموده و گفتند که ما هر آنچه دولت بخواهد را صلاح می دانیم و به همفکران پیغام فرستادند که شما مخالفت نکنید چراکه عقل سیاسی حکم می کند برای تعاملات آینده هرکسی که آمد بتوانیم برای کسب جایگاه ها مذاکره کنیم.
اندیشمند سیاسی صرفا به دنبال کسب قدرت نیست بلکه بر اساس مجموعه باورهای فلسفی به دنبال کشف مسائل و مشکلات اداره امور جامعه و مردم است. اگر دبیر یک حزب سیاسی هم باشد بر او ایرادی نیست که فعالیت سیاسی وی برای کسب قدرت است ولی جالب اینجاست که در هیچ حزب سیاسی هم نیستند و به عنوان مصلح اجتماعی می خواهند نقش آفرینی کنند.
در برابر دیدیم دولتمردانی که با کمک نمایندگان مردم، صدای مردم شدند و رسالت خود را در ابلاغ پیام مردم به دولت دیدند درحالی که از نظر منطقی با توجه به جایگاه والایشان می توانستند چنین نقشی را ایفا ننمایند.
پیشنهاد من به عزیزان همفکر این است که بیاییم با توجه به رسالتی که برای خود در برابر جامعه تدوین می نماییم عمل کنیم. منشور مدیریتی حضرت امیرالمومنین را سرلوحه مدیریت امور فردی،گروهی و اجتماعی خود قرار دهیم و فرهنگ ایرانی و اسلامی را احیا نماییم.
با خودمان و مردم صادق باشیم .یکی از توانمندی های رئیس دولت اصلاحات همین صداقتی است که موجب شده او محبوب قلب ها شود.
مردم گران قدر و فهیم ما محدودیت ها را درک می کنند اما بهانه گیری ها و توهین ها را نیز متوجه می شوند. این مردم قدردان بزرگان هستند درصورتی که بزرگان نیز قدرشان را بدانند.
دکتر روحانی در دور اول ریاست جمهوری خود با انتصاب جناب دکتر نوبخت در چندین جایگاه کلان کشور که هر یک از آن ها به تنهایی جایگاه ویژه ای است، هدیه گران قدری به مردم گیلان دادند و منتظریم که در دور دوم نیز با هدیه ای همچون استاندار بومی توانمند، قدردان علاقه مردم به خودشان باشند و مهرشان را در دل مردم گیلان حک نمایند.
نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.