| پنجشنبه، 30 فروردین 1403
نگاه ایران: شاید آکثر آدم ها از ایام مدرسه این اصل بدیهی را بارها شنیده اند که برای رسیدن به نتیجه ی مطلوب باید فکر و عمل توامان به کار گرفته شد. این اصل ثابت اما در کشورهای در حال توسعه هنوز جا نیفتاده است. اگرچه این تقسیم بندی و لزوم همکاری این دو نهاد (فکر و عمل) موضوع و مقدمه بسیاری از مسائل ارائه شد، در سیمنارها لق لقه دهان اکثر مدیران کشورمان بوده باشد، اما در عالم واقع هرگز به این مساله اهمیت داده نشده است. حتی وقتی مثل بسیاری از نمونه های مشابه برای واقعیت بخشیدن به این اصل مهم، دستور و بخشنامه ملی تصویب شده، نتیجه اش به وجود آمدن نهادهایی با عناوین پرطمطراق مطالعاتی و پژوهشی است که عملا به اجرا وصل نمی شوند. دلیل؟ یا خروجی این نهادهای دستوری به کار اجرا نمی آید و یا نهادهای اجرایی اعتقادی به آنها ندارند. یکی از معیارهای مهم عقلانیت و توسعه، توانایی های فکری و ساماندهی نخبگان است. در جامعه دو گروه مهم وجود دارد: کسانی که قدرت دارند و کسانی که صاحب فکر و تخصص هستند. برای تحقق باید میان این دو اجماع نظر به وجود بیاید. هر دوی این گروه ها نخبه محسوب می شوند. گروه اول نخبگان ابزاری و گروه دوم نخبگان فکری هستند که اندیشه تولید می کنند. بدیهی است جاری شدن این اصل مهم توسعه منوط به تحقق دیگر اصول ثابت توسعه مثل نظم، قانون پذیری و داشتن روحیه محتمل و دوراندیشی و مسوولیت پذیری نخبگان است. پارلمان شهری یکی از عینی ترین نمونه ها از نسبت بین نخبگان فکری و ابزاری در قدمت عقلانیت و توسعه است. اگر یک نخبه اجرایی به اندازه ی یک نخبه فکری زمان برای فکر کردن نداشته باشد، غیرطبیعی به نظر نمی رسد. اما انتظار می رود نهادی نظارتی مثل شورای شهر که وظیفه ی قانونگذاری را هم دارد حتما از ظرفیت نخبگان فکری جامعه استفاده کند. به همین دلیل است که حضور افرادی که صاحب اندیشه اند و توان تحلیل و تشریح اندیشه ها را دارند در ترکیب شورای شهر ضروری به نظر می رسد. فارغ از ضرورت وجود چنین اعضایی، مهم است که پارلمان شهری به فرآیند اندیشه و اجرا باور داشته باشد. در این شرایط است که این امکان فراهم می شود تا نخبگان فکری جامعه به ظرفیت علمی شورا بیفزایند. اتفاقا وجود افراد باتجربه در شورای شهر ـ به شرطی که بر ضرورت به کارگیری نخبگان واقف باشندـ این حسن را دارد که می توانند با ارزیابی امکان اجرایی شدن اندیشه ارائه شده تصمیمی عقلایی بگیرند. چون ممکن است در بعضی موارد ایده های جذاب و قابل توجهی ارائه شود اما در عالم واقع قابلیت اجرایی نداشته باشد و اجماع نظر مورد اشاره در اینجاست که به کار می آید. اگر اجماع نظر بنیادین بر سر عقلانیت و توسعه در مجموعه شورا و مدیریت شهری وجود نداشته باشد، دو طرف در دو فضای مختلف حرف می زنند بی آنکه صدای همدیگر را بشنوند. مردم کشور ما آگاه هستند، در این گزاره شکی نیست. اما هرکدام از در زمینه فعالیت خود می توانند متخصص باشند. شورای شهر جای آدم های توانمندی است که بهتر از دیگران تصمیم می گیرند و تصمیم می سازند. بنابراین تلاش برای مغلوب کردن نخبگان تئوری پرداز با عبارات پوپولیستی نظیر«مردم از همه ما بهتر می فهمند» خروجی مناسبی برای منافع عمومی نخواهد داشت. در شورای چهارم متاسفانه به استفاده از نخبگان و همچنین اهمیت دادن به اصل مطالعه روی برنامه ها کم توجهی شد. حال آنکه شهرداری رشت برای اولین بار صاحب یک چشم انداز و برنامه ی مدون شد که از دل دانشگاه در آمد. امیدواریم برای تقویت عقلانیت و توسعه در مدیریت شهری، مردم به افراد توانمندی رای بدهند که به ضرورت چرخش سیکل موثر در توسعه شهری و به ویژه استفاده از نخبگان فکری باور داشته و در این زمینه از مدیریت شهری یک گام جلوتر باشند. چرا که جامعه ای که در آن همه فکر کنند، اما به ارزش اندیشه پردازی آنهایی که وظیفه شان اندیشه ورزشی است توجهی نشود، نمی تواند در مسیر توسعه قرار گیرد.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code