| سه شنبه، 04 اردیبهشت 1403
[caption id="attachment_10076" align="alignnone" width="172"]مائده عطائی* مائده عطائی*[/caption] ما کلا اهل رقابتیم؛ اما نه رقابت در کار کردن و جلو زدن بلکه؛ رقابت در قضاوت کردن و قضاوت شدن. رقابت در اثبات کردن! اثبات کردن رایمان، فکرمان، شخصیتمان،تیپمان،و ازهمه مهم تر حرفمان. مدام می خواهیم در سیاستمان،در فرهنگمان، در تاریخمان،در مدل لباس پوشیدنمان،در غذا خوردنمان،در تفریح کردنمان،در موسیقی گوش کردنمان،در فیلم دیدنمان و...خود را نمایش دهیم و اثبات کنیم! آن هم نه خودنمایی مطلوبی که عامل رشدمان باشد بلکه تظاهری که راهش از تخریب دیگری می گذرد. برای هرچیزی ادعایی می کنیم و خودمان که باورمان شد پشتش می ایستیم تا آخر. هرکاری می کنیم. بحث می کنیم،فریاد می زنیم،فحش می دهیم،می جنگیم،یارکشی می کنیم، تبلیغ می کنیم، کمپین می زنیم و... برای قضاوت ها و انتخاب هایمان نیز ملاک های عجیبی داریم. اگر قرار باشد رئیس جمهور انتخاب کنیم، سلیقه موسیقیایی اش یا مثلا اینکه کدام کارگردان فیلم انتخاباتی اش را می سازد و حتی چهره اش ملاک می شود و حالا اگر قرار باشد به یک هنرمند یا کمدین در یک سامانه پیامکی رای بدهیم برایمان نظر و گرایش سیاسی اش حائز اهمیت است. ما آدم ها را تام و تمام قضاوت می کنیم. یک نفر یا همه چیزش مطابق سلیقه ماست یا هیچ نقطه مشترکی با ما ندارد! در واقع ما دنبال شخصیت های محبوبمان هستیم نه شخصیت های مناسب! این است که تخصص و حوزه کاری افراد و زمینه انتخاب ما هیچ اهمیتی ندارد. مهم اثبات نگاه ماست، مهم اقبال به رای ماست! مهم ایجاد تفاوت و تمایز با گروه مقابل است. آن وقت است که رقابت واقعی شروع می شود و وقتی همه چیزمان را پای یک قضاوت می گذاریم دنیایمان می شود ه مان! پیش رویمان دو راه بیشتر نیست: یا در اکثریت قرار می گیریم و صدای حقانیت مان گوش عالم را کر می کند و لابد همه می فهمند آنان که در برابرمان بودند، چقدر ضعیف و بر نظر باطل بوده اند. یا شکست می خوریم و آن وقت همه چیز می شود بازی و شروع می کنیم به مظلوم نمایی و لابد در مقام اقلیتِ فهیمی که تفکر توده وار مردم از درک همه امتیازاتمان عاجز است. ما همیشه در این دوگانه غوطه خورده ایم. ایدئولوژی همیشگی ما یک جمله بوده: کسی یا با ماست یا علیه ما! و ما زندگی می کنیم که مدام در هر لحظه خود را و آنچه دوست می داریم و درست می پنداریم را به قضاوت بسپاریم. ما گویی در زندگی اجتماعیمان، بدون نبض قضاوت می میریم!   *دانشجوی کار شناسی ارشد مطالعات فرهنگی

به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code