نگاه ایران/گروه فرهنگی: به دنبال انتشار جوابیه «روابط عمومی دفتر پروفسور یونس صفوی»(اینجا بخوانید)  نسبت به یادداشتی از صالح سپهری فر، مترجم و روزنامه نگار حوزه دانش در نگاه ایران پیرامون برگزاری همایشی با عنوان «روانشناسی موفقیت با محوریت ازدواج، خانواده و زندگی موفق» در رشت (اینجا بخوانید)، این روزنامه نگار با ارسال جوابیه ای به نگاه ایران نسبت به نکات مطرح شده در جوابیه موسسه برگزار کننده پاسخ داد.وفق قانون مطبوعات و بر اساس اخلاق و اصول حرفه ای، جوابیه مذکور عینا منتشر و قضاوت در این مورد به مخاطبان فرهیخته نگاه ایران واگذار می شود: « بعد از خواندن جوابیه برگزارکننده محترم همایش «ازدواج، خانواده و زندگی موفق»، و ادعاهایی عجیب و مطرح کردن یک سری مباحث بی اساس احساسی، سندی را «رو کردند» که هر خواننده هشیاری می تواند متوجه غلط اندازی موجود در آن شود. همین جا از ایشان بابت این اقدام هوشمندانه (!) که در نهایت به اثبات حقانیت مطلب اولیه بنده می انجامد تشکر میکنم. سئوالی که البته هنوز هم برایم باقی مانده اینکه چرا جواب ابهامات مطرح شده بنده را ندادند! ابتدا بیایید به شرح کوتاه ماوقع بپردازیم. امروز همایشی با عنوان «ازدواج، خانواده و زندگی موفق»  برگزار شد. در پوستر این رویداد، مهمان با چندین عنوان زیر معرفی شد 1- عضو هیات علمی دانشگاه شیکاگو آمریکا 2-  فوق دکترای مدیریت و رهبری 3- دکترای علوم سیاسی، دکترای روانشناسی از دانشگاه سان دیه گو (کالیفرنیا) 4- دکترای حقوق 5- سخنران و مولف برتر کتاب سال دانشگاه هاروارد» البته یک مورد 6 هم وجود داشت که صرفا نقطه چینی بود دال بر تدوام لیست افتخارات و جا نبودن برای ذکر آن! 1- در متن پوستر و نیز جوابیه داده شده، اعلام شده که آقای پروفسور (!) صفوی در دانشگاه سن دیه گو (کالیفرنیا) درس خوانده است. جهت تنویر افکار عمومی و اثبات فریبکاری برگزارکنندگان این همایش مشکوک، به مدرکی که آقایان ضمیمه (نه چندان) جوابیه  خود کردند استناد می کنم. در بالای این مدرک، عنوان United States International university درج شده و در زیر آن نیز آدرسی در شهر سان دیه گو در ایالت کالیفرنیا. حال آنکه ما دانشگاه معروفی به نام دانشگاه کالیفرنیا سن دیگه گو (UC San Diego) داریم که جزو دانشگاه های برتر این کشور و جهان هست. فکر میکنم متوجه سفسطه بازی آقایان شدید! فرض کنید یک نفر در یک دانشگاه گمنام غیرانتفاعی در اطراف تهران درس بخواند و در رزومه خود عنوان «دانشگاه تهران» را درج کند. از قیاسش خنده آمد خلق را! مخاطبان محترم برای آشنایی بیشتر با United States International university بهتر است جستجویی در اینترنت کنند تا همانند من از مشاهده درجه بسیار نازل علمی این دانشگاه شوکه شوند! 2- در این مدرک اشاره شده که آقای یونس صفوی، مراحل پیش نیاز دکترا در «رهبری و رفتار انسانی با تخصص در مدیریت و توسعه سازمانی» گذرانده است. جالب اینجاست که بنده در مطلب اولیه خودم، اتفاقا یک پایان نامه که از ایشان در اینترنت موجود بود و متعلق به همین دانشگاه بود را ذکر کردم و حتی نشانی آن را نیز قرار دادم. نویسنده محترم جوابیه از بس دست پاچه بودند که احتمالا فقط به نوشتن یک نامه احساسی اکتفا کرده و کار بنده را راحت کردند (تشکر مجدد از لطف ایشان!) 3- دفتر پروفسور (!) صفوی در نامه خود ضمن به کار بردن عبارت «سرچ ساده در گوگل و سایت دانشگاه» سعی کرد صحت ادعاهای مرا زیر سئوال ببرند. به این دوست محترم خاطر نشان میکنم، هدف از درج اطلاعات در وبسایت های رسمی دانشگاه ها و نهادهای رسمی در دنیای مدرن، تنویر افکار عمومی و جلوگیری از فعالیت کلاهبرداران برای سوء استفاده از ناآگاهی مردم است. البته بگذریم از اینکه چه کسانی چند هفته پیش برای «پروفسور یونس صفوی» در ویکی پدیا صفحه ای ساختند و چند روز پیش به علت نداشتن منبع معتبر توسط ناظران این سایت حذف شد. ! 4- «بمباران اطلاعاتی» یکی از شگردها در دنیا رسانه است تا افراد با رویارویی با حجم زیادی از مطالب، نتوانند صحت و سقم آنرا توضیح دهید. ظاهرا آقایان برگزار کننده از این تکنیک نخ نما برای تهیه آن پوستر مشهور استفاده کردند که اتفاقا همین عامل برانگیخته شدن سوء ظن بنده و نیز شماری از صاحبان قلم و فرهیختگان این شهر شد. جالب اینجاست که آقایان از این مساله درس عبرت نگرفتند و در نگارش به اصطلاح جوابیه، آسمان را به ریسمان بافتند و سعی کردند با برانگیختن احساس مخاطب (با عبارتهایی که قصد داشت کمرنگ سازی ارزش کار نویسنده منتقد و اهمیت توجه زیاد به نوابغ ایرانی را به مخاطب بقبولاند) بی اساسی ادعای خود را بپوشانند واز پاسخ صریح و قانع کننده طفره روند. غافل از اینکه اینجانب به هیچ وجه از موضع خودم عقب نشینی نکرده و انشالله از فردا پیگیری موضوع از نهادهای نظارتی را آغاز میکنم. 5- جوابیه دفتر پروفسور (!) صفوی، بنده را «یک جوان جویای نام» خواندند. صرفا بد نیست اسم اینجانب را در سایت کتابخانه ملی یا روزنامه جام جم یا حتی گوگل جستجو بفرمایند تا متوجه شوند نیازی به در افتادن با این موضوعات برای معروف شدن ندارم و صرفا شناسایی و برخورد با سوء استفاده کنندگان از احساسات عمیق و پاک مردم نسبت به نخبگان و افتخار آفرینان مردم را وظیفه خود و صاحبان قلم و دلسوزالن حقیقی علم و دانش می دانم. 6- مسئول محترم دفتر پروفسور (!) صفوی: لطفا مدارک تان دال بر برخورداری ایشان از افتخارات زیر را نیز ضمیمه فرمایید تا به قول خودتان افکار عمومی «تنویر» شوند! الف)  فوق دکترای مدیریت و رهبری ب) دکترای علوم سیاسی پ) دکترای روانشناسی از دانشگاه سان دیه گو (کالیفرنیا) ت) دکترای حقوق ث) سخنران و مولف برتر کتاب سال دانشگاه هاروارد» البته آن چند نقطه موجود در ادامه ادعاهای علمی را به شما می بخشم! زحمت آن را لطفا نکشید! اما سخن آخر: سالها پیش دو استاد برجسته ریاضی ایران، مقاله ای مفصل نوشتند به نام «نوابیغ». در این مقاله به نقد افرادی پرداخته شده که با دانشمند جلوه دادن خود، سعی در جذب مخاطب (و البته کسب دستاوردهای بعدی مالی و ..) دارند. خوانندگان مشتاق را به خواندن این مقاله جذاب ارجاع می دهم. در نهایت باز هم به مسئولان محترم دفتر جناب پروفسور (!) توصیه برادرانه خود را تکرار می کنم که «لطفا ما را احمق فرض نکنید!» » نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود. این رسانه آمادگی توضیحات و پاسخ احتمالی موسسه برگزارکننده همایش و اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان و اداره ارشاد شهرستان رشت را دارد.