| سه شنبه، 04 اردیبهشت 1403
در باب اهمیت انتخابات مجلس
       کد خبر: 9376
[caption id="attachment_2991" align="alignright" width="159"]هرمز ربانی * هرمز ربانی *[/caption] کم کم داریم به هفتم اسفندماه ۹۴ نزدیک می شویم، روزی که به یقین در تاریخ سیاسی معاصر ایران و سرنوشت کشور تاثیری قابل ملاحظه خواهد داشت چراکه همزمانی دو انتخابات مهم در یک برهه حساس تاریخی اهمیت آن را انکار ناپذیر کرده است. هر چند اساسا انتخابات برای کشوری که داعیه مردم سالاری دارد امری خطیر و مهم است، همزمانی دو انتخابات مهم در یک مرحله تاریخی بر اهمیت آن افزوده است. سخن از یک مرحله تاریخی است بنابراین واکاوی این برهه تاریخی یک ضرورت است. عده ای از تحلیلگران، انتخابات پیش رو را برای حامیان دولت تدبیر و امید و اصلاح طلبان یک پروژه مهم می دانند و اما نگارنده معتقد است این انتخابات نه در یک پروژه بلکه در یک پروسه تاریخی تعریف می شود، پروسه ای که نشان از تحولی مثبت در یک جامعه تحولخواه دارد. دیر زمانی نگذشته که جریانات تمامیت خواه و افراطی تصور داشتند که یکایک سنگر ها را فتح کرده و رقبا را از میدان بدر و فتح الفتوح کرده اند، غافل از درک واقعیت های اجتماعی و واقعیت انکارناپذیر تاریخی، غافل از اینکه در چه برهه ای از تاریخ بشری زندگی می کنند، فراموش کرده اند که در جهان معاصر، دوران تک صدایی به سر آمده و کسی دیگر ناقوس شوم تک صدای که ریشه در استبداد دارد را بر نمی تابد. فراموش کرده اند کمتر از یکصد سال پیش در این ملک و سرزمین آزادیخواهان و انسان های پاکنهاد، نهضت مشروطه راپایه ریزی کردند. فراموش کرده اند که جامعه ما وارث انقلاب ۵۷ به رهبری خمینی کبیر است. فراموش کرده اند مردم این دیار دارای چه ظرفیت های شگفتی هستند و قرن هاست که جهانیان به هوش و فراست آن ها سر تعظیم فرود آورده اند و تمامیت خواهی و افراطی گری در نهاد این مردم ریشه ای ندارد و آن ها به مردمی صبور و آرام شهره اند. پس عجیب نیست که با وجود تلاش تندرو ها، مردی معتدل با شعار اعتدال ورزی از انتخابات ۹۲ سر برآورد. مردم در آن انتخاب «یک نه» بزرگ به افراط گرایی گفتند و فصلی نو را رقم زدند، فصلی جدید و متفاوت. جریاناتی تصور داشتند اگر قدرت در اختیار یک جریان سیاسی یا جناح سیاسی قرار بگیرد، ایران گلستان می شود. از این روی به فکر افتادند سنگر ها را فتح کنند، رقبا را از میدان بدر کنند ولی نه تنها ایران گلستان نشد، به وحدت ملی هم خدشه وارد شد و بر قطب بندی ها افزوده شد. شکاف ها بیشتر شد، فقر و بیکاری گسترش یافت و ثابت کرد تک صدایی در قرن بیست و یکم تئوری منسوخ و نخ نمایی است که باید رد آن را در زباله دان تاریخ جست وجو کرد. در جهان امروز باید وجود رقیب حتی مخالف به رسمیت شناخته شود و از دل رقابت های سالم و نقد ها کشور به پیش می رود. بنابراین ۲۴ خرداد ۹۲ آغاز یک پروسه تاریخی است که مفاهیمی چون سیاست ورزی، رقابت سیاسی، وحدت ملی، اخلاق سیاسی، مخالف، منتقد و... نیاز به باز تعریف و مفاهیم نو پیدا کرده اند و اینجاست که اهمیت دو انتخابات پیش رو خود را نشان می دهد. ملت ایران باید بداند و باور داشته باشد که در راه رسیدن به توسعه و پیشرفت راهی جز این ندارد که تغییر مسیری را که در خرداد ۹۲ ایجاد کرده به سرانجام برساند و با نفی افراطیون و افراط گری، عقل و عقلانیت را بر مناسبات حاکم کند. مسیر جامعه مدنی اقتضاء دارد نوع نگاه مان به تحولات جهانی تعالی یابد، به دوردست ها نظاره کنیم و نزاع های محلی، منطقه ای و جهانی را به رقابت ها و رفاقت های ملی، منطقه ای و جهانی تبدیل کنیم. منادی صلح و دوستی در جهان باشیم. همان طور که پیشینه تاریخی ما آن را حکایت می کند، عشق را جایگزین کینه کنیم، آبادانی را جایگزین خرابی، وحدت را جایگزین تفرقه و از دل همین تغییر نگاه است که همدلی و همزبانی معنی پیدا می کند و دولتمردان و حاکمان نیز باید این تحول را در زیر پوست جامعه باور داشته باشند و به رسمیت بشناسند و خود را در کنار مردم ببینند و باور داشته باشند تنها در جامعه چندصدایی است که می توان به آرمان های بلند انقلاب رسید. قبضه قدرت از سوی یک جریان یا جناح و دسته سیاسی مذموم است و راه به جایی نمی برد، حالا هر جریان یا جناح سیاسی که می خواهد باشد. ایران بناست در منطقه و جهان نقشی جدی تر و مهم تر ایفا کند. اکنون بیشتر نگاه ها به کشور ما است، به مردم ما است که با معاضدت حاکمیت نقشی نو دراندازند و به اهمیت تاریخی خود در برهه ای که در آن قرار گرفته اند تاکید کنند و در این راستا انتخابات خبرگان به عنوان مهم ترین رکن و دارای بالا ترین جایگاه ظهور و بروز حاکمیت مردم نقشی بی بدیل دارد. فراموش نکنیم این نگاه تمامیت خواهان بوده که سعی داشتند با غیررقابتی نشان دادن انتخابات خبرگان و کم جلوه دادن جایگاه آن در نگاه مردم از سطح مشارکت عمومی در انتخابات بکاهند، چرا که اساسا در نگاه آن ها مشارکت عمومی و نقش مردم در حاکمیت چندان اهمیتی ندارد و بیشتر نقش تشریفاتی برای آن قایل هستند. لذا گاهی در مقاطعی در انتخابات خبرگان کمترین حد مشارکت را داشته ایم. آن ها با القای اینکه خبرگان یک مجموعه صرفا تخصصی است و نظر عوام در تعیین منتخبین آن چندان مهم نیست یا اینکه جایگاه خبرگان تشریفاتی است و خبرگان وظایف چندان مهمی ندارند و با جعل وظایف خبرگان که در قانون اساسی به صورت شفاف به آن پرداخته شده، اهمیت حضور مردم را کم رنگ جلوه می دهند. اکنون هم مترصد هستند با القای غیررقابتی بودن انتخابات خبرگان شور را از آن بگیرند و از یک سو با قدسی کردن جایگاه خبرگان و از سوی دیگر طرح تئوری توطئه استیلای معاندین بر خبرگان در وهله اول از نامزدهای شرکت در انتخابات بکاهند و در مرحله بعد با غیر رقابتی کردن انتخابات، از حضور فعال مردم جلوگیری کنند. مردم فهیم و بادرایت ایران عزیز نیک می دانند القای شبهاتی اینچنینی فقط و فقط برای قبضه قدرت است و برگرفته از ذهنی مشوش و تمامیت خواه. مردم خوب می دانند که غفلت از حقشان در تعیین گزینه باعث ورود افراد ضعیف و غیر کارآمد و خنثی می شود که نخستین اثرش تضعیف جایگاه خبرگان خواهد بود. خوب می دانند که صراحت قانون اساسی در تعیین وظایف و تکالیف و حقوق خبرگان از چه اهمیت به سزایی برخوردار است (یکصدویازده ق ا) و عدم توجه به آن می تواند مصیبت بار باشد. خوب می دانند عدم مشارکت گسترده در انتخابات چه از سوی نامزدهای صاحب صلاحیت و چه از سوی مردم خسارت جبران ناپذیری به بار می آورد. تمامیت خواهان القا می کنند که گویی خبرگان شأن و جایگاه سیاسی ندارد در صورتی که باید افرادی انتخاب شوند که آگاهی کامل سیاسی داشته باشند. روند تغییرات را بشناسند. درک درستی از مناسبات قدرت جهانی و داخلی داشته باشند، مرعوب قدرت ها نشوند، همسو با مردم تحولخواه باشند، اهل جمود و تنگ نظری نباشند و نگاهی مترقی و باز داشته باشند. چه اشکالی دارد که در این حوزه در کنار اهل تجربه، جوان تر ها پا به میدان بگذارند؛ مجتهدین جوان و خوشفکر و فهیم و کارآمدی که به یقین در مراکز حوزوی و علمی کم نداریم. چه اشکالی دارد اهل نظر و صاحبان اندیشه در خصوص خبرگان دیدگاه ها و نظرات خود را طرح کنند؟ عده ای شبهه ایجاد می کنند که هرگونه سخن گفتن درباره خبرگان، اهمیت جایگاه آن، وظایف و کارکرد آن، ویژگی های نامزد ها و عملکرد و پیشینه آن بوی توطئه می دهد. نگارنده بر عکس معتقدم آن ها که سعی دارند این موضوعات را آسمانی جلوه دهند و بحث و تبادل نظر درباره آن ها را برنمی تابند و موضوع را از دسترس مردم دور نگه می دارند، دانسته یا ندانسته آب به آسیاب دشمن می ریزند و به آن عزیزان که ندانسته و صرفا از سر نگرانی چنین برداشتی دارند توصیه می کنم مردم را باور داشته باشند. مردم صاحبان اصلی انقلابند و باید به شعور و درک و رای آن ها ایمان داشته باشیم و باور کنیم تمکین به رای و نظر مردم هیچ آسیبی به نظام و انقلاب نمی زند. انتخابات خبرگان که امسال همزمان با انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار می شود نوید یک اتفاق میمون و مبارک را می دهد و خود می تواند عاملی باشد بر مشارکت بیشتر مردم و امید است منتخبین با نصاب های بیشتر به نمایندگی از حوزه های خود انتخاب شوند. درگذشته شاهد بوده ایم منتخب مجلس یک حوزه از منتخب خبرگان که نماینده استان است رای بیشتری کسب کرده و رای خبرگان استانی کمتر از ۱۰ درصد واجدین شرایط بوده است. امید است در این دوره شاهد اتفاقاتی از این دست نباشیم. از این رو از اعضای محترم شورای نگهبان که تعیین صلاحیت نامزدهای خبرگان برعهده آن ها سپرده شده انتظار است تا ضمن دقت و لحاظ کردن چارچوب های قانونی در تعیین صلاحیت ها با نگاه باز تر و توجه به ضرورت زمانی به مساله بپردازند تا خدای نخواسته کمبود نامزد ها باعث غیر رقابتی شدن انتخابات و غیررقابتی شدن هم باعث عدم مشارکت مردم و عدم مشارکت نیز باعث آسیب به جایگاه خبرگان نشود. توجیه پذیر نخواهد بود که بعد از گذشت ۳۷ سال از انقلاب شکوه مند اسلامی، ما در استان هایی از کشور به اندازه کافی نامزد واجد شرایط نداشته و پرورش نداده باشیم و از صاحبان نظر و اهل اندیشه استدعا می شود با نگاهی ویژه به این مهم بپردازند و ضمن تبیین جایگاه و اهمیت خبرگان، مردم را به مشارکت گسترده تر و سازنده تر ترغیب کنند تا مبادا از سر غفلت و بر اثر عدم درک این موقعیت تاریخی، مهم ترین نهاد قدرت کشور به دست اهل سپرده نشود. باشد که چنین کنیم. *فعال سیاسی اصلاح طلب
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code