| پنجشنبه، 06 اردیبهشت 1403
نگاه ایران:«عده ای برای اینکه از مردم عقب نمانند در تشییع جنازه آیت الله هاشمی شرکت کردند و تلاش کردند خود را در دل مردم جای بدهند. برخی از انسان های کوچک که در دوران حیات آیت الله تلاش می کردند با رقابت با ایشان خود را بزرگ جلوه بدهند، پس از رحلت ایشان نیز تلاش کردند با همراهی و همگامی با مردم در تشییع جنازه ایشان خود را بزرگ جلوه بدهند. این در حالی است که مردم بسیار فهیم و درایت هستند و به خوبی سره را از ناسره جدا می کنند و اجازه نمی دهند برخی افراد سودجو از هر اتفاقی به سود خود استفاده کنند.» جملات بالا سخنان مهندس پرویز کاظمی وزیر رفاه و تعاون اجتماعی دولت نهم است. مهندس کاظمی که خیلی زود عطای همکاری و حضور در کابینه احمدی نژاد را به لقایش بخشید، به برخی پشت پرده های رفتار احمدی نژاد مانند منع کردن وزرا از ارائه گزارش به مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز اشاره می کند که در ادامه متن این گفت وگو را می خوانید.   با درگذشت آیت الله هاشمی فضای سیاسی ایران چه تغییراتی پیدا می کند؟ فقدان آیت الله هاشمی به چه میزان بر مسیر حرکت کشور و جریان های سیاسی تاثیرگذار خواهد بود؟ شخصیت های برجسته ای مانند آیت الله هاشمی همواره در فراز و نشیب تاریخی و در یک گستره زمانی پرچالش شکل می گیرند تا بتوانند در فضای سیاسی و اجتماعی یک جامعه تاثیرگذار باشند. به همین دلیل فقدان شخصیت برجسته ای مانند آیت الله هاشمی که دارای دیدگاه های جهانی بودند ضایعه ای بزرگ و عمیق برای جامعه ما به شمار می رود. کسی نمی تواند درباره انقلاب اسلامی و قبل و بعد از آن صحبت کند و از نقش پررنگ آیت الله هاشمی سخن به میان نیاورد. بدون شک آیت الله هاشمی یکی از شخصیت هایی بودند که در تاریخ انقلاب اسلامی نقش زیادی داشتند و در منصب هایی که حضور داشتند موفق شدند عملکرد تاثیرگذاری از خود برجای بگذارند. متاسفانه در سال های اخیر برخی تلاش کردند آیت الله هاشمی را از تاریخ انقلاب حذف کنند که اقدامات آن ها در نهایت به جایی نرسید. نقش آیت الله هاشمی به اندازه ای در تاریخ معاصر ایران و به ویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی پررنگ و برجسته است که کسی نمی تواند جایگاه ایشان را در نادیده بگیرد. آیت الله هاشمی از نزدیک ترین افراد به حضرت امام(ره) بودند و حضرت امام(ره) اعتماد ویژه ای به آیت الله هاشمی داشتند، به شکلی که جمله معروف «هاشمی زنده است تا نهضت زنده است» را فرمودند. شما آخرین بار کی با آیت الله هاشمی دیدار داشتید؟ بنده در طول ۱۰ سال گذشته تقریبا هر دو ماه یک بار با ایشان ملاقات داشتم و به صورت دونفره با ایشان گفت وگو می کردم. آیت الله هاشمی از من خواسته بودند که در زمینه های اقتصادی و مشکلات جامعه واقعیت های جامعه را مشاهده و سپس به ایشان منتقل کنم. به همین دلیل به دفتر خود سپرده بودند که بنده هر زمان که نیاز داشتم، بدون وقت قبلی با ایشان دیدار داشته باشم. به عنوان مثال آیت الله هاشمی یک بار از من خواستند که یک گزارش دقیق از وضعیت بورس تهیه کنم و مشکلات فضای بورس کشور را به ایشان انتقال دهم. بنده نیز گزارش دقیقی در این زمینه تهیه کردم و خدمت آیت الله هاشمی ارائه کردم. ایشان همچنین از من خواسته بودند تاثیرتحریم های بین المللی را روی بانک های کشور بررسی کنم که بنده نیز این کار را برای ایشان انجام دادم و نتایج آن را خدمت ایشان ارائه کردم. آیت الله هاشمی منابع و کانال های دریافت اطلاعات متفاوتی داشتند و به همین دلیل همواره از جزئیات مشکلات مردم آگاهی داشتند. نکته ای که در این زمینه وجود دارد، این است که برخی افراد که با آیت الله هاشمی از نزدیک مراوده داشتند، هنگامی که برای بیان مشکلات پیش ایشان می رفتند، با ملاحظه مسائل را مطرح می کردند. با این وجود آیت الله هاشمی از من خواسته بودند که بدون هیچ ملاحظه و در نظر گرفتن مصلحت با ایشان سخن بگویم و واقعیت های جامعه را به ایشان منتقل کنم. در طول ۱۰ سالی که با آیت الله هاشمی مراوده داشتید، ایشان بیشتر نسبت به چه مسائلی حساسیت داشتند و احساس خطر می کردند؟ آیت الله هاشمی نسبت به انقلاب حساسیت خاصی داشتند و نسبت به این مساله خیلی حساس بودند. آیت الله هاشمی در هر مقطعی که احساس می کردند منافع انقلاب به خطر افتاده وارد صحنه می شدند و از انقلاب دفاع می کردند. در مقابل نیز هرگاه احساس می کردند منافع ایشان با منافع انقلاب به هم گره خورده، خود را کنار می کشیدند تا منافع انقلاب ضربه نخورد. آیت الله هاشمی به این مساله آگاهی داشتند که مشکلات اقتصادی در هر جامعه ای وجود دارد و مسئولان نیز تلاش می کنند این مشکلات را حل کنند. با این وجود ایشان به اینکه عده ای تلاش می کنند پایه های انقلاب را متزلزل کنند، حساسیت زیادی داشت و در مقابل این افراد ایستادگی و مقاومت می کرد. آیت الله هاشمی انقلاب را مانند فرزند خود می دانست و نمی توانست اجازه دهد پایه های انقلاب توسط عده ای به صورت عمدی و یا غیر عمدی متزلزل شود. در دوران دولت قبل برخی تلاش کردند با باورها و ارزش های مردم بازی کنند و چهره نامناسبی از انقلاب اسلامی ایران به جهان نشان دهند. این در حالی بود که آیت الله هاشمی نسبت به این مسائل حساسیت زیادی داشتند و تلاش می کردند در مقابل چنین افرادی ایستادگی و مقاومت کنند. برخی از افراد تلاش می کنند شخصیت آیت الله هاشمی را در پازل قدرت پیچیده نشان دهند. آیا در واقع این چنین بود؟ به نظر من شخصیت آیت الله هاشمی برخلاف برخی که عنوان می کنند پیچیده بوده است، بسیار ساده اما صریح و صادق بود. بنده در این زمینه یک مثال می زنم تا شخصیت واقعی آیت الله هاشمی بیشتر نمایان شود. بنده یک زمان خدمت ایشان رسیده بودم و یک جلسه دونفره با ایشان داشتم. جلسات بنده با ایشان معمولا ۴۵دقیقه تا یک ساعت طول می کشید و موضوع جلسه نیز مباحث مدیریتی بود. با این وجود هنگامی که صحبت ضعف اخلاقی در برخی از مدیران به میان آمد و پس از آن صحبت قیام امام حسین(ع) مطرح شد، به یک باره اشک از چشمان آیت الله هاشمی جاری شد و ایشان با ذکر نام امام حسین(ع) به گریه افتادند. برای من جالب بود که ایشان از چنان قلب رئوف و زلالی برخوردار هستند که برخلاف برخی که در تریبون های رسمی با ذکر نام ائمه گریه می کنند، ایشان در خفا و در یک جلسه دونفره نیز با به میان آمدن نام امام حسین(ع) به گریه افتادند. آیت الله هاشمی انسان صادق و صریحی بودند، به شکلی که مطالبی را که در تریبون های عمومی و رسمی عنوان می کردند، در واقع مطالبی بودند که ایشان به آن باور عمیق قلبی داشتند. به همین دلیل نیز خطبه های نماز جمعه و تحلیل هایی که ایشان از شرایط مختلف اجتماعی، سیاسی و بین المللی ارائه می دادند، همواره مورد توجه جدی مردم قرار می گرفت. خطبه های نماز جمعه آیت الله هاشمی در زمان جنگ همواره مایه امید و دلگرمی رزمندگان بود. به عنوان مثال در شرایطی که ما هیچ موشکی در انبارهای خود نداشتیم، ایشان در نماز جمعه دشمن را تهدید می کرد که کاری نکنید که ما در انبارهای موشک خود را باز کنیم. وضعیت به گونه ای بود که مردم ایران، منطقه و جهان منتظر جمعه ای بودند که آیت الله هاشمی قرار بود در نماز جمعه سخنرانی کند. به همین دلیل نیز در طول حیات ایشان انسان های کوچک که سودای بزرگی داشتند تلاش می کردند با آیت الله هاشمی رقابت کنند تا خود را بزرگ جلوه بدهند. بنده در یکی از جلسات خود به آیت الله هاشمی عنوان کردم چرا پاسخ برخی افراد را نمی دهید. ایشان در جواب من گفتند: «برای من مهم نیست و بهتر است پاسخی به این افراد داده نشود.» بنده در این زمینه خاطره ای از رفتار آقای احمدی نژاد در مقابل آیت الله هاشمی برای شما نقل می کنم. زمانی که بنده به عنوان وزیر رفاه در کابینه حضور داشتم، قرار شد اعضای کابینه خدمت مقام معظم رهبری برسیم. به همین دلیل همه وزرا و مسئولان در حیاط منتظر بودیم که آیت الله هاشمی هم تشریف آوردند و رفتند روی یک نیمکت نشستند. پس از مدتی آقای احمدی نژاد وارد حیاط شدند و به دلیل اینکه جای دیگری برای نشستن نبود، مجبور شدند کنار آیت الله هاشمی روی همان نیمکت بنشینند. با این وجود هنگامی که ایشان خواستند بنشینند، پشت خود را به آیت الله هاشمی کردند و نشستند. در این زمان بسیاری از مسئولان دولت از این حرکت آقای احمدی نژاد ناراحت شدند، اما به روی خود نیاوردند. بنده همان زمان پیش خود فکر کردم آیت الله هاشمی حداقل به اندازه سن شما مبارزه سیاسی کرده است. حداقل اگر احترام سابقه و مبارزات ایشان را نمی گذارید، احترام به بزرگ تر که از مهم ترین دستورات دین اسلام است و باید رعایت کنید. وضعیت به گونه ای بود که آقای احمدی نژاد در جلسات دولت نام آیت الله هاشمی را به زبان نمی آوردند و به جای آن عنوان می کردند: «این آقا». مشخص نبود احمدی نژاد چه کینه ای از آیت الله هاشمی دارد و به چه دلیل این رفتارهای نامناسب را انجام می داد. مساله دیگری که تاکنون رسانه ای نشده است، این بود که آقای احمدی نژاد به صورت رسمی همه وزرا را از ارائه گزارش به مجمع تشخیص مصلحت نظام منع کرده بود و اجازه نمی داد هیچ کدام از وزرا به مجمع رفت و آمد کنند. وضعیت به شکلی شده بود که اگر مجمع تشخیص مصلحت نیز از وزرا برای ارائه گزارش دعوت می کرد، رئیس جمهور مانع می شدند و اجازه چنین کاری را نمی دادند.احمدی نژاد می خواست با «کل کل» کردن با آیت الله... هاشمی خود را بزرگ جلوه بدهد. رهبر معظم انقلاب در پیام تسلیتی که برای درگذشت آیت الله هاشمی صادر کردند، به کسانی اشاره کردند که قصد داشتند رابطه این دو بزرگوار را مخدوش کنند. این افراد چه کسانی بودند و چه اهدافی را دنبال می کردند؟ عده ای یک بغض تاریخی در زمان حضرت امام(ره) نسبت به آیت الله هاشمی پیدا کرده بودند.دلیل این مساله نیز این بود که حضرت امام(ره) عنایت بسیار ویژه ای نسبت به آیت الله هاشمی داشتند و به همین دلیل برخی احساس می کردند آیت الله هاشمی جای آن ها را در پیش حضرت امام(ره) گرفته است. به همین دلیل این عده به دنبال این بودند که به شکل های مختلف آیت الله هاشمی را از انقلاب حذف کنند و رابطه ایشان با رهبری نظام را مخدوش کنند. آیت الله هاشمی بارها در جلسات خصوصی و بدون هیچ گونه مبالغه عنوان می کردند که ارجح ترین فرد برای رهبری نظام حضرت آیت الله خامنه ای است که کسی بهتر از ایشان برای این مقام در کشور وجود ندارد. این در حالی است که عده ای تلاش می کردند شرایط را به شکلی دیگر جلوه بدهند. این وضعیت به ویژه پس از سال۸۸ بیشتر آشکار شد و در این مقطع زمانی برخی تعمدا به این اختلافات دامن می زدند تا آیت الله هاشمی را از نظام و انقلاب دور کنند. بدون شک تشییع جنازه آیت الله هاشمی بزرگ ترین رفراندوم تاریخ معاصر بود که حقانیت و مظلومیت آیت الله هاشمی را به همه ثابت کرد. مردم در تشییع جنازه ایشان سنگ تمام گذاشتند و جای این گونه شک و شبهه ای در حقانیت ایشان باقی نگذاشتند. وضعیت به گونه ای بود که حتی مخالفان ایشان در باورهای خود دچار تردید شدند و بر مظلومیت آیت الله هاشمی صحه گذاشتند.   وجه بارز شخصیت آیت الله هاشمی که ایشان را نسبت به دیگران متمایز می کرد، بردباری و واکنش منطقی و معقول نسبت به ناملایمتی ها بود. دلیل این مساله چه بود؟ به نظر من آیت الله هاشمی از نظر عرفانی به جایی رسیده بود که هنگامی که زخم زبان و تهمت می شنید، با خدا معامله می کرد و نه با بنده خدا. همین مساله که ایشان با پروردگار خود معامله می کرد و خدا را آگاه به همه مسائل می دانست، باعث آرامش ایشان شده بود و ایشان را صبور و آرام کرده بود. با این وجود پس از رحلت ایشان این سوال برای من پیش آمد که آیت الله هاشمی یکشنبه شب(۱۹دی) با آیت الله هاشمی دوشنبه شب چه تغییری کرده که برخی به سرعت مواضع خود را نسبت به ایشان تغییر دادند و به یک باره مرید ایشان شده بودند. برخی از افراد سخنانی را پس از رحلت ایشان به زبان می آوردند که گویا تا چند روز قبل از رحلت ایشان با آیت الله هاشمی دوست و صمیمی بودند. این افراد همان کسانی بودند که انواع تمهت ها و افتراها را به آیت الله هاشمی در طول حیاتشان نسبت می دادند، اما به یک باره تغییر موضع دادند و طرفدار آیت الله هاشمی شدند. بنده لازم می دانم در اینجا این مساله را مطرح کنم که برخی تا قبل از سال۹۲ برای اینکه آن ها را از قطار انقلاب پیاده شده معرفی نکنند جرات نمی کردند به دیدار آیت الله... هاشمی بروند. نکته جالب اینکه همین افراد پس از درگذشت ایشان، در مدح انقلابیگری آیت الله هاشمی سخن ها می گفتند و مصاحبه ها انجام می دادند. ما باید بین شهرت و محبوبیت تفاوت قائل شویم. بسیاری از شخصیت های سیاسی در جوامع مختلف مشهور هستند، اما دارای محبوبیت نیستند. این در حالی است که آیت الله هاشمی به صورت همزمان شهرت و محبوبیت را با خود داشتند.   ارزیابی شما از اتفاقات پس از رحلت آیت الله هاشمی و به ویژه تشییع جنازه ایشان چیست؟ به قول مولانا «آفتاب آمد دلیل آفتاب». به نظر من عده ای برای اینکه از مردم عقب نمانند در تشییع جنازه آیت الله هاشمی شرکت کردند و تلاش کردند خود را در دل مردم جای بدهند. برخی از انسان های کوچک در دوران حیات آیت الله تلاش می کردند با رقابت با ایشان خود را بزرگ جلوه بدهند، پس از رحلت ایشان نیز تلاش کردند با همراهی و همگامی با مردم در تشییع جنازه ایشان خود را بزرگ جلوه بدهند. این در حالی است که مردم بسیار فهیم و با درایت هستند و به خوبی سره را از ناسره جدا می کنند و اجازه نمی دهند برخی افراد سودجو از هر اتفاقی به سود خود استفاده کنند.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code