| چهارشنبه، 05 اردیبهشت 1403
سجاد کریمی پاشاکینگاه ایران/ سجاد کریمی پاشاکی دکترای جغرافیای سیاسی و مدرس دانشگاه فراز و نشب های تاریخی در انقلاب اسلامی ایران نشان می دهد که همواره عده ای شبیه به هم تلاش دارند تا گوی سبقت سیاسی را به هر نحو ممکن از رقیب بربایند و به نظر می رسد در این میان نیل به هدف گویا توجیه کننده ابزار آن نیز است و چه بسا زبان تند نقد با استعانت از روایات مذهبی و تاریخی می تواند کارگشا تر عمل کند! اگر چه قانون اساسی بر اصل آزادی بیان تصریح نموده اما تنها صرف آزادی بیان به معنای قانونی آن نمی تواند نشان دهنده جامعیت عمل آن در جامعه باشد. پس از انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388 که قیاس مسایل جاری سیاسی با حوادث تاریخ اسلام بیشتر شد جریاناتی تلاش نمودند با ابزار این قیاس رقیبان و حتی منتقدان خود را از میان به در کنند و این موضوع پس از گذشت حدود 7 سال از انتخابات سال 88 هنوز ادامه دارد. مقام معظم رهبری در بیانات خود در 88/10/29 در خصوص فتنه فرمودند:«فضاى غبارآلود، همان فتنه است. فتنه معنایش این است که یک عده اى بیایند با ظاهرِ دوست و باطنِ دشمن وارد میدان شوند، فضا را غبارآلود کنند.» اگر به سخنان مقام معظم رهبری با دیدی بصیر و دقت نظر نگریسته شود روح جذب حداکثری را که نزد عده ای تندرو به فراموشی سپرده شده بیشتر از دافعه، جلوه گری می نماید. بکار گیری واژه غبار آلود کاربردی تک سویه ندارد بلکه با توجه به ماهیت غبار می تواند دید افراد همسو را نیز مختل نماید کما اینکه در این فضای غبار آلود نیروهای خودی نیز هدف تیر و تیغ افراد خودی قرار گیرند. لذا آنچه از کلیت سخنان مقام معظم رهبری بر می آید به معنای نفی وجود دیدگاه های مختلف و یا سرکوب منتقدین نیست بلکه الزام بر هوشیاری و عدم حرکت در پازل دشمن است که تحت عنوان بصیرت از آن یاد می گردد. اگرچه آنچه که در سال 1388 اتفاق افتاد به زیان کشور بود و هرگونه ایجاد تفرقه در میان آحاد ملت نیز محکوم می باشد اما پافشاری گروهی از سیاسیون در استعانت از واژه فتنه به منظور حذف رقیبان سیاسی خود نکته ای قابل بحث است. بکارگیری چنین واژه هایی به ویژه در مقاطع حساس چون انتخابات های مختلف اعم از خبرگان، ریاست جمهوری، مجلس شورای اسلامی و شورای های اسلامی شهر و روستا خود ایجاد و القاء کننده فضایی ابهام آمیز است. وارد شدن لغات مختلفی در قاموس فرهنگ سیاسی کشور چون، فتنه گر، همراه فتنه، ساکت فتنه، کاسب فتنه و... و نقش آفرینی آنان در جریانات مختلف سیاسی همگی نشان می دهد که این واژگان ابزارهایی برای نسبت دادن افعال و ذهنیت هایی به جریان رقیب می باشند. از این رو همانگونه که ماهیت فتنه بنا به آیات متعدد قرآن کریم مزموم است به کارگیری پسوند، پیشوند یا صفت علیه افراد نیز خارج از واقعیت های قانونی خود، می تواند به عنوان فتنه تلقی گردد چرا که نافی آیات متعددی از قرآن کریم من جمله «وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللّهِ جَمیعًا وَ لا تَفَرّقُوا» می باشد. از سوی دیگر شبیه سازی چهره های سیاسی تاریخ حال ایران با افرادی در صدر اسلام خود ابهامی عجیب است زیرا قیاس به ویژه در سنجش و مقایسه میان افراد از بدترین نوع استدلالات است. چنانچه روایت شده: «اول من قاس ابلیس»(اولین کسی که قیاس کرد شیطان بود) و نیز حضرت امام صادق(ع) فرموند: «ان الدین اذا قیست محقت»(اگر در به دست آوردن احکام دین قیاس شود دین از بین می رود) همچنین حضرت مولانا در مثنوی معنوی اشاره داشته: «اولین کس کین قیاسکها نمود/پیش انوار خدا ابلیس بود.» اما امروزه برخی از گروه های سیاسی با به کارگیری شخصیت های تاریخی چون طلحه، زبیر و حتی شمر بن ذی الجوشن تلاش می کنند با انتساب حالات، افعال و... آنان، منتقدین یا دیگر فعالان سیاسی رقیب را سرکوب و منکوب کنند. در واقع این شبیه سازی نه تنها در وجوه عقلی و شرعی جایز به نظر نمی رسد بلکه حتی می تواند شکافی را در میان آحاد ملت ایجاد کند. تجلی آنچه که به عنوان آزادی بیان عنوان می شود را می بایست در خانه ملت جویا شد. به عبارتی ساده نمایندگان مردم در مجلس شورای اسلامی می بایست زبان گویای ملت باشند. از این رو گفت و شنودهای میان نمایندگان و تضارب آراء میان آنها می تواند زمینه ساز رشد و بالندگی کشور و نیز متضمن آزادی بیان باشد. مردم نمایندگان خود را از رسانه ها می بینند و عملکرد و سخنان آنان را قضاوت می نمایند از این رو یک ملت پویا با اتکا به شعور سیاسی خود افراد را انتخاب و به مجلس روانه می سازند. رفتار نمایندگان نیز قاعدتاً بر پایه قوانین و آئین نامه های موجود می بایست باشد و قاعدتاً ارزیابی نیز توسط ساز و کار های پیش بینی شده وجود دارد. اما چه صرفه و صلاحی وجود دارد که نمایندگان در اظهار افکار خود متهم به فتنه، فتنه گری و... می گردد. اگرچه به نظر نمی رسد جرمی تحت عنوان فتنه در قوانین و مقررات کشور صراحتاً تبیین شده باشد اما نسبت این واژه با بار اتهامی به برخی از نمایندگان و حتی وزیران پیشنهادی که در کلام اسلام جزء برادران دینی محسوب می شوند خود جای سوال دارد. از سوی دیگر تشبیه آنان به شخصیت های منفور تاریخ اسلامی نیز خود جای تامل بیشتری دارد و این سوال مطرح می شود که چرا شبیه سازی و نسبت القاب و اوصاف و شخصیت های تاریخی به جریانان غیر همسو جایگزین عقل سلیم شده است؟ البته طبیعی است که افراد اگر در زبان عقلایی الکن باشند تلاش می نمایند از دیگر روش ها، مانند انتساب القاب و حتی تکفیر برای تبیین مواضع خود مدد بگیرند اما پر واضح آن است که تاریخ اسلام به ویژه سیره ائمه اطهار خود مبین اسلام ناب محمدی است که در حدیث نبوی «انما بعثت لاتمم لمکارم الاخلاق» راه را بر پیروانش روشن می سازد. از سوی دیگر با مطالعه عمیق تر تاریخی مشاهده می شود که حتی برخی از این استناداتی که این جریانات سیاسی از آن در جهت ضربه زدن به رقبا استفاده می کنند خود حواشی قابل ملاحظه ای دارند. شبیه سازی جانبازی شمر! در طعنه به یکی از نمایندگان جانباز مجلس شورای اسلامی توسط گروه های تندرو خود جای بحث است. اولاً که بر اساس مقدمه ذکر شده قیاس میان این دو باطل و مع الفارغ است. ثانیاً شمر اگرچه در جنگ صفین به همراه قبیله اش هوازن و تیره اش بنی ضباب حضور داشته اما مورخین علت حضورش را نه نصرت امام(ع) بلکه پیروی از سنت قبیله گرایی وی دانسته اند. این اقدام وی از کلامش که پس از عاشورا در باب قاعده الامر لمن غلب بود یعنی طاعات امیر بر ما واجب است و اگر اطاعت نمی کردیم از شتر آب کش پست تر بودیم نیز پیداست. همچنین شمر در نامه ای که پس از ماجرای حکمیت به بنی زبیر می نویسد خود را آماده خدمت در رکاب آن امیر بیان می کند و در نهایت آنکه پس از ماجرای حکمیت و ایجاد گروهی وفادار به امیرالمومنین علی(ع) و خوارج، وی راه بیعت با معاویه را پیش گرفته و از لشکر اسلام جدا می شود. حال با این نقب تاریخی، چگونه می تواند پذیرفت که یک گروه سیاسی در کشوری اسلامی با هر وسیله ای به ویژه ابزار هایی که با اعتقادات مردم سر و کار دارند تلاش خود را برای تکفیر منتقدین یا رقبای خود نماید؟ و از مجلس شهداء عظیم الشان، منابر و مساجد و هیات ها و... استفاده می کند تا غیر همسو های خود را از گردونه رقابت خارج سازد؟ باید به یاد داشت و بیشتر مراقبت نمود، چرا که در ماجرای صفین، عده ای نیز خوارج شده و علیه امام زمان خود قیام کردند.   نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code