| جمعه، 07 اردیبهشت 1403
یونس رنجکش
یونس رنجکش
 چندی پیش یکی از فعالان سیاسی کشور در خصوص دستاورد دولت روحانی اظهار داشت: "این دولت در 4سال اول به دنبال آواربرداری از گذشته بوده است" که برایم جالب بود و وقتی برای ارزیابی عملکرد دولت تدبیر و امید در این مدت به پشت سر خود نگاه می کنم، می بینم که اگر تنها یک اقدام از این دولت مورد ارزیابی قرار گیرد، با توجه به حجم مشکلات و چالش هایی که پیشروی این کشور و نظام از گذشته بر جای مانده بود، می تواند دستاوردی بسیار بزرگ برای یک دوره چهارساله دولت ها باشد. بررسی و رسیدن به موفقیت های دولت برآمده از خواستگاه مردم در انتخابات ریاست جمهوری 92 چندان دور از دسترس نیست و فقط کافی است کمی واقع بین بوده و با داشتن قدرت تفسیر و تحلیل بدور از بغض آلودگی سیاسی به آن دست یافت شاید بسیاری رسیدن به موفقیت را در نگاه اول وضعیت اقتصادی و دست به جیب کردن توده مردم و توانایی قدرت خرید آنان برای رفع مشکلاتشان ارزیابی کنند که حتی اگر اینگونه باشد وقتی مردم در طول 3سال گذشته دست به جیب می شدند، نگران آن نبودند که با بالا و پایین رفتن دلار و قیمت نفت آرامش روانیشان بهم می خورد، خود گواه واقعیتی است که برغم مشکلات این ثبات در فضای اقتصادی و کاهش تدریجی تورم چهل و چند درصدی از شکل حبابی تا واقعی آن و رشد اقتصادی 4.4درصدی در مقیاس زیر صفر دولت قبل درسال 92 برغم احساس رکود نشانه موفقیت کم نظیری است که با همه نداشته ها تنها با داشتن تدبیر به آن دست یافته است. شاید این تصور چندان سخت نباشد که دولت با ایجاد فضای تعامل اجتماعی و تاکید بر تولید سرمایه های اجتماعی آن گونه که اعتقاد داشته و دارد به جلب مشارکت عمومی پرداخته و موجب تولید امید در جامعه و امنیت اجتماعی در کنار راهکارهای برون رفت از تهدیدات این بخش و توجه به نشاط اجتماعی شده است و شاید یکی از مهم ترین دست آوردهای دولت با توجه به شعار محوری دکتر روحانی در انتخابات 92، احیای اخلاق در جامعه است که در دولت گذشته شاهد چه اتفاق های تاسف باری حتی در سطوح عالی در این زمینه بوده ایم. زیرا این دولت اعتقاد دارد حضور مردم در کنار آن می تواند موجب تقویت همبستگی ملی و رسیدن به منافع عمومی شود. شاید عده ای با کوفتن بر طبل نقد سیاست های خارجی و پیوند آن با برجام اثرات این سیاست کلان نظام را در تعارض با منافع شخصی و باندی خود دیده و به تحریک نارضایتی عمومی بپردازند اما همانگونه که خود می دانند به سرانجام رسیدن برجام پایان تمام مشکلات نظام، کشور و مردم نبود بلکه نقطه آغازی است بر  تاوان هزینه رفتارهای غیردیپلماتیک افرادی که به درستی بر جایگاه نمایندگی ملت در مجامع بین المللی تکیه نزده بودند و موجب برآمدن هزینه های کلان برای ملت شده و این دولت در این مدت تلاش داشته با گذشتن از سد تحریم ها و فرصت سازی دوباره برای احیای آنچه از دست رفته بود به آنجا برسیم که نه تنها پاسپورت ایرانی به جایگاه خود دست یابد بلکه صف کشیدن مقامات خارجی برای بر قراری ارتباطات دیپلماتیک موجب احیای دوباره جایگاه ایران در نظام بین الملل شود که اینگونه شد و باید بدانیم  این برجام هر چند که بدست سرداران دیپلماسی دولت به سرانجام رسید اما در پشت آن تدبیر نظام بوده است و کوته بینی است که سیاست کلان یک نظام را تنها به یک دولت و چند نفر گره زد اما آنچه مهم است قدرت چانه زنی در عرصه بین المللی بود که این دولت توانست آن را به انجام برساند. برای ارزیابی آنچه پس از برجام در کشور اتفاق افتاد، کافی است تنها نگاهی به آثار کوچکی از مبادلات فروش نفت بیاندازیم که خود گویای واقعیت های بسیاری است، بر اساس آمارها در 8سال دولت گذشته روزانه 2/200/000 بشکه نفت با میانگین قیمت 88دلار بفروش رسید که اگر هزینه میانگین حدود 12دلار برای استحصال هر بشکه آن را کم کنیم 66دلار درآمد خالص هر بشکه بود و درآمد روزانه کشور از محل فروش نفت در دولت قبل حدود  145میلیون دلار می شد و در طول سال 53میلیارد دلار و در مدت 8سال هم که رقمش مشخص است با این درآمد نگاه کنید که وضعیت تورم، قدرت خرید مردم، وضعیت توسعه کشور، وضعیت پروژه های عمرانی، وضعیت رفاه و... چگونه بوده است؟ حال نگاهی بیاندازید به وضعیت دولت جدید که با توجه به تاثیر تحریم ها میزان فروش نفت در سه سال گذشته به طور میانگین با اتفاقی که در این چند ماه افتاد و روزانه یک میلیون و 100هزار بشکه با میانگین قیمت 30لار و درآمد سالانه 12میلیارد دلار بود حال با این درآمد وضعیت و ثبات اقتصادی و جبران هزینه های جاری اداره کشور که نسبت به دولت قبل بیش از 80درصد فقط پرداخت حقوق و مزایای کارکنان دولت افزایش داشته است چه دست آوردی بوده است؟ آیا جز آن است که اگر برجام نبود، اگر تدبیر دولت و نظام نبود امروز برنامه نفت به جای دارو و غذا چه می توانست بر سر کشور جدا از دیگر اثراتش داشته باشد. اگرچه اقداماتی که دولت برای اجرای اجرای طرح سلامت عمومی جامعه و به طور کلی رایگان شدن درمان در بیمارستان های دولتی انجام داده است اتفاقی است که با همه اعتبارات کلان گذشته در دولت قبلی نیفتاد و هنوز خاطره فرار بیماران و رها شدن آنان در بیابان ها را به دلیل عدم توان پرداخت هزینه های بیمارستانی را به یاد داریم و این رویکرد دولت یازدهم و ارزش گذاری برای سلامت عمومی جامعه درحالی است که با همین بودجه نداشته دولت مجبور به پرداخت سالانه بیش از 40هزار میلیارد تومان اعتبار برای یارانه های برجای مانده از گذشته است. که در یک حساب سرانگشتی به صورت خرد این یارانه نمی تواند هیچ نقشی در زندگی فردی افراد داشته باشد و اگر در سایر بخش ها این اعتبار هزینه می شد شاید خدماتی چون حوزه سلامت و توسعه زیرساخت ها می توانست با شتاب بیشتری انجام شود. آنانی که امروز دولت را به کوتاهی، کم کاری و ده ها صفتی که در ذات عملکرد آنان بود، محکوم می کنند، جز آنکه از کیسه منافع ملی دستشان کوتاه شده است، غم دیگری دارند و گرنه ندیدن این همه دست آورد جز غرض ورزی سیاسی چه می تواند باشد و ملت نیز به خوبی می داند که آنان به اشتباه آمده بودند و در توانشان نبود که مدیریت منطقی در اداره کشور داشته باشند که در نتیجه بی تدبیری آنان چه منافعی از ملت که برباد دادند! اینک بدور از همه اتفاق های خوبی که در کشور در این مدت افتاده است ضعف ما و مشکلات و نقص ها نیز دور از چشم نیست و انتظار هم آن است تا با تدبیری همانگونه که در سیستم انضباط مالی دولت برای مدیریت کشور با دستان خالی انجام شد، در سایر مباحث نیزدولت بتواند مشکلات را برطرف و زمینه های توسعه بویژه رونق اقتصادی را فراهم تا مردم این رونق را بر سر سفره هایشان بهتر احساس کنند.
نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code