| شنبه، 01 اردیبهشت 1403
اختصاصی، نگاه ایران: [caption id="attachment_3215" align="alignnone" width="150"]فاطمه صابری فاطمه صابری[/caption] درختان به جای برگ های ریز و درشت تن پوشی از پلاستیک های رنگ و وارنگ دارند و به جای شاخه طناب های پلاستیکی. درختان با این هیبت ترسناک در اطراف دره ای نیمه عمیق قرار دارند که جنگلی زیبا را به دو نیم تقسیم کرده. جنگلی که تا چشم کار می کند پر از زباله است و از نمای دور اینگونه به نظر می آید که کم کم ارتفاع زباله ها تا تنه درختان بالای کوه مجاور هم بالا آمده است. در حال ترسیم صحنه تئا تر، فیلمی ترسناک یا خوابی آشفته نیستم. توصیف صورت گرفته نمایی کاملا واقعی از وضعیت ۱۶ هکتار از جنگل های سراوان رشت در منطقه ای به نام دره قرقاول ها است که در ۱۵ کیلومتری مرکز استان قرار دارد. جایی که از ۳۰ سال گذشته به طور «موقت» به قبرستان زباله های رشت و چند شهر دیگر گیلان تبدیل شده است. زباله تنها جمعیت بیش از ۷ هزار نفری این دهستان و روستاهای کچا، موشنگا، جوکلبندان و گلسرک را با تهدیدی به بزرگی از دست دادن سلامتی و از بین رفتن امکان کشاورزی مواجه نکرده که حق حیات ساکنان مرکز استان و چند شهر مجاور را هم به چالش کشیده است. ساکنان این منطقه می گویند هوا که گرم می شود دعا می کنند باد نوزد و بوی متعفن زباله ها مشامشان را نیازارد و باران که می گیرد آرزو می کنند با شدت نبارد تا از سرعت سرازیر شدن شیرابه ها به زمین هایشان کاسته شود. اطلاعات رسمی حکایت از نفوذ هر دقیقه ۱۲۰۰ لیتر شیرابه از زباله های سراوان به زمین های اطراف دارد. شیرابه ای که به جز آلوده کردن سفره های آب زیر زمینی و نابودی کشاورزی از طریق رودخانه سراوان وارد رودخانه های گوهررود و زرجوب شده که از وسط رشت می گذرد و در نهایت هم راهی به جز تالاب بین المللی انزلی و دریای کاسپین پیدا نمی کند.   همزیستی غیر قابل تحمل با زباله ها مریم دختری که در سراوان و نزدیکی محل دفن زباله ها ساکن است می گوید عضو چند شبکه اجتماعی است و وقتی تمام ایران بعد از انتشار خبر ریزگرد ها با مردم خوزستان همدلی می کردند مردم سراوان را بیش از پیش تنها احساس می کردم و با خود می گفتم چگونه ما تنها ۲۰ دقیقه با مرکز استان گیلان فاصله داریم اما فریادرسی نیست ما را؟! به گفته این دختر جوان سالهاست که هزاران نفر از ساکنان سراوان و روستاهای اطراف در معرض انواع آلودگی های ناشی از دفن غیر اصولی زباله در سراوان قرار دارند و در این مدت چند دولت، شهردار و شورای شهر روی کار آمده و همه آن ها هم به ما وعده حل مشکل را داده اند اما دریغ که نه تنها از هزار وعده خوبان یکی وفا نکرد بلکه حجم زباله های رشت و چند شهر دیگر گیلان از ۲۰۰ تن به حدود ۹۰۰ تن افزایش یافته است. مریم می گوید گاهی اوقات که مردم منطقه ساعتهای متوالی در معرض دود، بوی نامطبوع و دیگر آلودگی های ناشی از زباله ها قرار می گیرند با خود می گویم به کدامین گناه باید محکوم به همزیستی اجباری با زباله های متعفن چند شهری باشیم که خود در ایجاد آن هیچ نقشی نداشته ایم. او سوال می کند آیا این تجاوز آشکار به حق حیات و حریم زندگی مردم سراوان نیست؟ آیا نباید مدیران امر یک بار هم که شده به جای شعار به شعور ما احترام بگذارند؟ شمار زیادی از شهروندان و اعضای شورای سراوان هم مانند این ساکن روستا به شدت از عملکرد نهادهای اجرایی و بویژه شهرداری و شورای شهر رشت انتقاد داشتند. آن ها به دفعات یادآور شدند که طبق بررسی های چند سال گذشته دریافته اند که سال ۱۳۶۳ سراوان به عنوان محل دفع «موقت» پسماند شهر رشت و حاشیه آن انتخاب شده بود و قرار بود از آن تاریخ نسبت به مکان یابی و دفع اصولی زباله از سوی شهرداری رشت اقدام شود اما تاکنون به جز اقداماتی نه چندان کارآمد مانند استفاده از زباله سوز که تقریبا با توجه به حجم باقیمانده زباله در سراوان ناکارآمد جلوه می کند چیزی مشاهده نشده است. بررسی ها نشان می دهد که این موضوع مهم در رشت در حالی به نتیجه نرسیده است که صندلی شهرداری رشت در این مقطع ۳۰ ساله ۲۲ شهردار و سرپرست به خود دیده است. یک حساب سرانگشتی نشان می دهد که در این مدت عمر مدیریتی هر شهردار در رشت چیزی حدود 1/5 سال بوده است که آماری خجالت آور و نشانه توسعه نیافتگی است. در ۱۶ سالی هم که از آغاز به کار شوراهای شهر و روستا گذشته است مرکز استان در این مدت ۴۲ عضو شورای شهر به خود دیده است که هر کدام از آن ها هم به دفعات در جلسات از لزوم برطرف شدن این معضل سخن گفته اند. این هشدار ها و تاکید ها در چهارمین دوره شورای شهر رشت از دوره های قبل از آن بیشتر بوده و تعدادی از اعضا جلسات مختلفی هم در این ارتباط با مدیران کشوری برگزار کرده اند. نتایجی که می توان از پس اظهارات اعضای شورای شهر به دست آورد این است که برای احداث تصفیه خانه شیرابه های سمی سراوان به رقمی حدود ۳۰ میلیارد تومان نیاز است که طبق وعده ها قرار است سال ۹۴ اجرایی شود. خرید دستگاه زباله سوز نیز از دیگر وعده های مدیران استان است. در حال حاضر 11 میلیارد تومان اعتبار برای تأسیس کارخانه زباله سوز در شهر رشت تخصیص پیدا کرده است. این در حالی است که به گفته استاندار برای ساخت هر نیروگاه زباله سوز ۱۴۰ تا ۱۸۰ میلیارد تومان اعتبار نیاز است. دستگاه زباله سوزی که البته سازمان حفاظت محیط زیست گیلان با خرید نوع چینی آن مخالف است.   معروف ترین موزه میراث روستایی در کنار مکانی متعفن کمی بالا تر از منزل پدری مریم و به موازات جنگل های زیبای سراوان که یکی از معروف ترین موزه های روستایی جهان در آن برپا شده با همراهی دو عضو شورای دهستان سراوان اجازه ورود به محل دفن زباله های چند شهر گیلان را در داخل جنگل می گیریم. البته قبل از آنکه چشم ما به زیبایی های جنگل سراوان روشن شود علی رغم بارانی بودن هوا بوی نامطبوع زباله به استقبال مشاممان آمد. ابراز گله ما باعث شد تا یکی از اعضای شورا از داشبورت اتومبیلش برای تنفس آسان تر چند ماسک را در اختیارمان قرار دهد. او با اشاره به بسته ماسک داخل ماشین گفت: هر چند سالهاست بوی نامطبوع زباله هوای سراوان را آلوده کرده اما هنوز نمی توانیم به این موضوع عادت کنیم در نتیجه ماسک جزیی جدایی ناپذیر از زندگی مردم این منطقه شده است. در حالی که شاید بسیاری از مردم گیلان مطلع نباشند که همشهریانشان به واسطه زباله های تولیدی آن ها در شبانه روز چه شرایط دشواری را تحمل می کنند.   دفع زباله در سراوان به روش پت و مت جاده جنگلی منتهی به مرکز دفن زباله که در ارتفاع قرار دارد زیبایی منحصر به فردی دارد. تا به جایگاه دفن زباله برسیم چند کامیون حمل زباله از کنارمان عبور کردند در حالی که برای جلوگیری از ریزش زباله ها پوشش مناسبی در نظر گرفته نشده بود و عبور بعضی از کامیون ها مساوی با ریزش زباله و شیرابه در طول مسیر سراوان بود. بعد از چند دقیقه وقتی علی رغم داشتن ماسک دست ها بی اختیار به سمت بینی رفت دریافتیم که به محل دفن زباله در سراوان رشت نزدیک شده ایم. در فاصله ۵۰۰ متری تنها صدای بیل مکانیکی سکوت قبرستانی و فضای وهم انگیز حاکم بر منطقه را بهم می زد. دقیقه ای بعد وقتی به محوطه محصور شده با زباله وارد شدیم تصاویر عجیب دیگری هم به چشم دیدیم. تصاویری که گاه یادآور انیمیشن معروف پت و مت بود که همیشه درگیر حل مشکلات به وجودآمده توسط خود به کمک تمام وسایل ممکن در دسترسشان می شوند که عموما ناموفق هستند و کمی بعد به فکر ابداعات عجیب دیگری برای حل مشکلات ساده می افتند که طبیعتا هرگز به حل مشکل کمک نمی کند. اما این موضوعی نیست که باعث از دست رفتن روحیه و اعتماد به نفس این دو کاراکتر برای حل مشکل شود. به این صورت مساله توجه کنید: شهروندان هر روز صدهها تن زباله تولید می کنند در حالی که هنوز فرهنگ تفکیک از مبدا نوعی شوخی و پز روشنفکری محسوب می شود. این زباله ها بدون هیچگونه جداسازی در پلاستیک های ریز و درشت به ماموران شهرداری تحویل داده می شود و آن ها بار کامیون کرده و به سمت جنگل های سراوان حرکت می کنند. در دل انبوه زباله هایی که قلب جنگل های زیبای منطقه را نشانه رفته بیل مکانیکی بی وقفه مشغول پخش زباله هایی است که هر چند دقیقه یک بار از کامیون ها خالی می شود. کار شناسان و مدیران پسماند استان البته کمی خلاقیت را چاشنی کار خود کرده و از او خواسته اند که در هنگام پخش و نه دفن صده ها تن زباله روی هم کمی شن هم رویش بریزد یا هر چند دقیقه یک بار دور خود حرکت کند تا شاید کمی از حجم تخریب محیط کاسته شود! زباله-گیلان-16 داستان به همین جا ختم نمی شود چون پیمانکاران سازمان پسماند رشت که احتمالا تحمل فرهنگسازی برای انجام تفکیک زباله در مبدا را از دست داده اند مبادرت به جذب کارگر برای اجری عملیات تفکیک در مقصد و در میان کوهی از زباله ها کرده اند. کارگرانی که عموما لباس کار مناسب در حد دستکش و کفش مناسب هم ندارند و در میانشان کودکان کار هم حضور دارند. اوج خلاقیت، ابتکار و تلاش برای حل مشکل زباله در سراوان ۳ دهه بعد از اولین محموله خالی شده در آن ریختن آسفالت در منطقه ای است که به گواهی اهالی تا عمق ۴۰ متری آن فقط زباله انباشت شده است. با تصمیم اداره پسماند رشت اواسط ۹۳ در همین سروان با انجام آسفالت، فضایی به شکل زمین فوتبال ایجاد شد. در حالی که هر آن ممکن است گاز شدید موجود در زمین منطقه باعث انفجار شود. اتفاقی که پیش از این بار ها روی داده و روزهای متوالی براثر گاز حاصل از زباله ها منطقه در آتش سوخته است. اصلا همین آتش سوزی ها باعث شده تا در چند نقطه از محل دفن زباله های سراوان لوله های بزرگی در میان انبوه زباله ها برای خارج شدن گاز متان تعبیه شود. همان گازی که در سال های گذشته به منبعی برای تولید انرژی سوخت ارزان تبدیل شده است و در بسیاری از کشورهای دنیا به طور محدود و حتی در مقیاس نیروگاهی با استفاده از متان حاصل از مرکز دفن زباله نیروگاههای برق بزرگ به راه انداخته اند. اما در گیلان سالهاست تنها شاهد انتشار خبرهای غیرواقعی مانند حضور یک سرمایه گذار چینی، یک سرمایه گذار فرانسوی و.. برای حل مشکلات زباله سراوان و تولید انررژی از آن هستیم.   دلت خوشه خانم مهندس! اکسیژن در منطقه به وضوح کم و گاز حاصل اززباله ها زیاد بود. واکنش طبیعی بدن در برابر حجم زیادی از بوی تعفن تلاش برای زیاد کردن فاصله دم و بازدم است. زیر پایمان پر از زباله هایی بود که بواسطه بارندگی شیرابه ای چند برابر روزهای عادی داشتند و تا جایی هم که چشم کار می کرد پوشیده از انواع زباله های تفکیک نشده و خطرناک بود که بیل مکانیکی شهرداری برروی آن ها جولان می داد. چند گاو و سگ هم در میان زباله ها دنبال روزی خود بودند. حیواناتی که با توجه به هشدارهای پزشکی و همچنین اظهارات اهالی زمینه بیماری های زیادی را در منطقه فراهم می کند. در حالی که فضا و زباله ها و ورود هر چند دقیقه یک بار کامیون های حمل زباله شهرداری های رشت، صومعه سرا، شفت،احمدسرگوراب، فومن، سنگر و خمام در منطقه جنگلی سراوان به نظر ما غیر قابل تحمل می آمد اما ۴ کارگر بزرگسال و ۳ کودک که ظاهرا از سوی پیمانکار شهرداری رشت دعوت به کار شده بودند در میان این حجم از زباله به دنبال نان بودند. بهترین اتفاق ممکن برای آن ها ورود کامیونی جدید و خالی کردن «آشغال های» تازه روی زباله های ریخته شده در جنگل و هجوم برای زیرو رو کردن زباله ها با دست و یافتن تکه های پلاستیک و احیانا اشیای با ارزش بود. جوانی که به نظر می رسید سرکارگر گروه با ادعای۱۵ سال سابقه کاری در این بخش بود با مشاهده خبرنگار و عکاس در محل با رفتارهای تند از کودکان می خواست که در تیررس نگاه ها و دوربین نباشند و آن ها را به سمت پایین دره هدایت و در واقع هل می داد. اگر لحظه ای بی توجهی از آن ها سر می زد با فریاد از آن ها می خواست که روی زمین بنشینند تا در تصاویر برداشته شده مشخص نباشد که نیروهای کار او کودکان ۱۲ تا ۱۵ ساله ای هستند که آن ساعت روز باید در مدرسه حضور داشته باشند نه کثیف ترین جای دنیا. تقریبا می توان گفت که هیچ یک از کارگران حتی سرکارگر نه تنها ماسک و لباس ایمنی لازم در برابر حجم عظیم آلودگی موجود در منطقه را بر تن نداشتند که حتی تعدادی از آن ها لازم ندانسته بودند از دستکش های پلاستیکی معمولی هم استفاده کنند. تعدادی از آن ها به جای کفش ایمنی استاندارد بدون جوراب از کتونی های پاره که نخی به عنوان بند دو طرفش را به هم محکم کرده بود استفاده می کردند. یکی از آن ها در پاسخ چرایی استفاده از پوشش های نامناسب لاقیدانه گفت: «دلت خوشه خانم مهندس! همین کتونی های پاره را هم از صدقه سری همین زباله ها پیدا کردم.» 13940316150440747_PhotoL به دنبال نان در میان زباله ها دور از چشم سرپرست گروه پسر کوچکی که در مقابل پرسیدن نامش با مکثی طولانی رضا را برای معرفی اش انتخاب کرد گفت تلاش می کند با جمع آوری زباله های خشک و فروش آن ها هزینه نان خود و پدربزرگش را دربیاورد. پدر و مادررضا ۶ سال پیش از هم جدا شدند و او را به پدربزرگ پیرش سپردند. حالا پدربزرگ هم از کار افتاده است و رضا هم مدرسه را ترک و بواسطه حضور در روستا و سن پاینش شغلی بهتر از جمع آوری زباله در میان انبوه زباله ها پیدا نکرده است. دقیقه ای بعد سرپرست گروه با عصبانیت کودکی که خود را رضا خوانده بود به نام واقعی اش صدا کرد و با تهدید از او خواست با کسی حرف نزند و برای جمع آوری زباله دستش را تند تر کند.   یکی از کارگران تفکیک زباله در مقصد هم که حضور خبرنگار در محل را مانع کسب خود می نامید با عصبانیت گفت هیچ کس برای آن ها کاری انجام نمی دهد نه مسوولان، نه خبرنگاران و نه عکاسان که به نظر او فقط به فکر پیدا کردن سوژه های خاص هستند. او گفت فرض کنیم نامش کامران است! و گروه هم به تازگی به جای کارگران افغان اخراج شده در این محل مشغول کار شده است. کامران با رد باورهایی که حضور بدون لوازم ایمنی را باعث به خطر افتادن سلامتی می داند گفت که سالهاست کارش جمع آوری زباله است و آزمایشات ۳ هفته پیش او هم نشان داد که او انسانی کاملا سالم است. کامران در عین حال با ناراحتی گفت اگر شغلی وجود داشت قطعا نه من و نه بچه ها حاضر بودند در این کثافت جانشان را به خطر بیاندازند. او در حالی از اخراج کارگران افغان از محل جمع آوری زباله از سوی پیمانکار سخن می گفت که در میان کودکان، پسری که به نظر۱۳ ساله می آمد اهل افغانستان بود. به گفته یکی از اهالی سراوان در روزهای آفتابی تعداد زیادی برای یافتن زباله خشک یا شی باارزش برروی دره پر شده از زباله حضور پیدا می کنند که در میانشان تعداد قابل توجهی زن و کودک هم دیده می شود. اسماعیل غلام پور عضو شورای دهستان سراوان که به همراه جواد محبی عضو دیگر شورا در این بازدید میدانی ما را همراهی می کردند با اشاره به وضعیت کارگران حاضر در محل گفت: وقتی چند سال قبل بعضی از بیماری های پوستی در منطقه شیوع پیدا کرد گفته شد که یکی از عوامل آن حضور بعضی از کارگران در میان زباله و بی توجهی به بهداشت عمومی است در نتیجه تلاش شد تا از حضور مردم بومی در محل دفن زباله ها جلوگیری شود تا حداقل از آلوده تر شدن بیشتر محل زندگیمان جلوگیری کنیم اما طبیعتا کنترل اوضاع برای ما به طور متوالی ممکن نیست. به گفته او آب های زیرزمینی سراوان کاملا آلوده است و امکان کشت و زرع در بسیاری از مناطق از بین رفته است. جواد محبی عضو شورای دهستان سراوان هم با نشان دادن وضعیت وخیم محل دفع زباله ها در سراوان یاد آورد که چندی قبل بعضی از مردم به نشانه اعتراض آب های آلوده شده به دلیل نفوذ شیرابه های سراوان که کاملا شبیه نوشابه سیاه شده بود را در شیشه ریخته بودند تا شاید باعث بیداری وجدان بعضی ازمدیران امر و بویژه مدیریت شهری شود. وقتی به غلام پور می گویم که کارگران جمع کننده ضایعات می گویند زباله تاثیری بر سلامتیشان ندارد می گوید آمار بیماری های پوستی، گوارشی و سرطان در این منطقه بالاست و ما شرمنده مردم صبور سروانیم. چون دهیاری و شورای دهستان قدرت برطرف کردن مشکلاتی که حاصل ۳۰ سال عدم مدیریت شهرداری های چند شهر استان است را ندارد و تنها کاری که از دستشان برمی آید حضور در نهادهای تصمیم گیر استان و درخواست های متوالی از مدیران کشوری برای حل این معضل است. او البته می گوید با گذشت حدود دوسال از آغاز به کار دولت تدبیر و امید تعدادی از مدیران تصمیم گیر در مرکز استان حتی حاضر نشده اند برای شنیدن درد و دل های مردم سراوان دقایقی ما را به حضور بپذیرند. این عضو شورا با ذکر تناقض های رفتاری بعضی از دستگاههای متولی حفظ محیط زیست تاکید کرد وقتی سازمان محیط زیست به خاطر کشتن یک شغال وحشی، شکارچیان را به دادگاه احضار می کند چگونه از بیماری تعداد زیادی از مردم، تخریب چند هکتار جنگل، آلوده کردن آب های زیر زمینی و نابودی رودخانه و در نتیجه آن تالاب انزلی به آسانی و فقط با ذکر تکرار تذکر عبور می کند؟ او با انتقاد چند باره از عملکرد شورا و شهرداری رشت گفت: ما امیدوار به حل مشکل زباله های سراوان با روند در پیش گرفته شده کنونی نیستیم. به جز شهرستان رشت حدود ۳۰ مرکز دفن زباله دیگر هم در گیلان وجود دارد که طبق اظهارات کار شناسان تقریبا در هیچ کدام از آن ها زباله با روش های اصولی و بهداشتی بازیافت نمی شود.