| پنجشنبه، 06 اردیبهشت 1403
پیامد ادامه بحران در تیم‌های فوتبال استان؛
       کد خبر: 33483
نگاه ایران/ سیاوش پورعلی :واژه «وندالیسم ورزشی» وقتی برای تماشاگران گیلانی فوتبال بکار برده شد که رفتارهای متعدد پرخاشگرانه و تخریب اموال عمومی یا شخصی و فحاشی آن ها را تبدیل به پر حاشیه ترین هواداران فوتبال ایران کرد. این موضوع زمانی چهره خود را در رسانه های ایرانی و خارجی مطرح کرد که در سال های نه چندان دور دو تیم پر حاشیه داماش و ملوان را در لیگ بر تر و دو تیم پر حاشیه تر دیگر به نام های چوکا و سپیدرود را در لیگ دسته دوم داشتیم. آنچه مشخص است هنوز مسوولین استانی اقدامی برای فرهنگ سازی و پاک سازی ورزشگاه ها از زمینه و دلایل اصلی بروز چنین رفتارهایی نکرده اند و گویا جز یکی دو جلسه عادی اداری در سال اصلا هم برنامه ای برای حل اساسی آن نداشته اند. با گسترش محبوبیت فوتبال در بین مردم، ورود همه اقشار مختلف جامعه برای هواداری تیم های فوتبالی به موضوعی تبدیل شد که در مسایل سیاسی، اقتصادی و اجتماعی جایگاه مهمی را کسب کرد و استادیوم های فوتبال محلی شد برای هم نشینی همه قشرهای جامعه و در این شرایط آنچه مشخص است عدم قدرت تفکیک تماشاگران فوتبال است. افراد با تیپ های شخصیتی، درآمد مالی مختلف و تحصیلات متفاوت برای دیدن بازی فوتبال به ورزشگاه می آیند. هیجان بالا در تماشای این ورزش باعث به وجود آمدن تحرکاتی می شود که همیشه با شادی همراه نیست، اگر تیم میزبان شکست بخورد، هر هواداری می خواهد به نوعی ناراحتی و خشم یا اعتراض خود را به نتیجه  نشان دهد و در حالی که تیم مورد نظر هفته های متعددی را بدون نتیجه گیری پشت سر گذاشته و از هواداران متعصبی هم برخوردار باشد دیگر نمی توان گفت که  روی سکو ها می توان آن ها را به سکوت دعوت کرد.  همانند بازی چوکای تالش و شهرداری دزفول که هواداران ناملایمتی های باشگاه و عدم رسیدگی به وضعیت نامشخص تیم خود را با کتک زدن داور به جهانیان نشان دادند. باید به این نکته توجه کرد که در جامعه ما، ورزشگاه یکی از مکان هایی است که جوانان و نوجوانان می توانند به راحتی بسیاری از حرف ها و حرکات ناهنجار را در آن بروز دهند؛  پس محلی استراتژیک محسوب می شود و برای داشتن جامعه ای سالم باید تمرکز ویژه ای در بهبود آن وجود داشته باشد. ریشه و محبوبیت فوتبال گیلان از تاریخ تاسیس باشگاه های این استان مشخص است. ولی آنچه در سال های اخیر شاهد آن بودیم چیزی جز سقوط نبود، به قولی ما در گیلان هم بازی داخل زمین را واگذار می کنیم و هم اخلاق روی سکو. دلایل عدم نتیجه گیری داخل زمین که از جنبه تخصصی بار ها برسی شده ولی دریغ از یک راه حل مناسب. حالا کمی از مستطیل سبز خارج شویم و به سکو ها بپردازیم، آیا تاکنون در مورد نوع رفتار تماشاگران گیلانی که گاهی از تخریب امول هم عبور کرده و به جان یکدیگر صدمه می رسانند چیزی به میان آمده است؟ رفتارهایی که به نظر جایی در فرهنگ عمومی ما ندارد. مسوولین ورزشی چرا تاکنون به چنین موضوعی رسیدگی نکرده اند؟ یا اگر مدعی رسیدگی هستند چرا نتیجه و خروجی خاصی از آن دیده نمی شود؟ می توان حتی بدون دسترسی به آرشیو چند بازی فوتبال در استان گیلان که به درگیری و اتفاقات ناگوار کشیده شد اشاره کرد: ملوان - پرسپولیس فینال جام حذفی که در انزلی برگزار شد، نیروی انتظامی که در آماده باش کامل به سر می برد به زحمت توانست هواداران عصبانی انزلیچی را آرام کند. داماش – تراکتورسازی که متاسفانه قبل از شروع بازی به زخمی شدن یکی از هموطنان منجر شد و بعد بازی هم طبق معمول همیشه تنش ها به بیرون از ورزشگاه کشید. بازی دیگری که به خاطر مسایل رخ داده بسیار پر رنگ در خاطره ها مانده بازی  چوکا با شهرداری دزفول است که یکی از نشریات بریتانیا با قرار دادن فیلم وحشتناک اتفاقات بازی در سایت اینترنتی خود نوشته بود: «اگر فکر می کنید در لیگ های انگلیس با داوران بدرفتاری می شود نگاهی به این فیلم بیندازید و ببینید یک تیم ایرانی با این مرد سیاه پوش نگون بخت چگونه رفتار می کند؟» حالا ما با افتخار به غنی بودن فرهنگ خود در رسانه های خارجی به نمادی از وحشت تبدیل شده ایم. هرگاه  به چنین مشکلاتی بر می خوریم یکی از دم دستی ترین پاسخ ها این است که با امنیتی کردن ورزشگاه ها به دست نیروی انتظامی موضوع را حل کنیم چرا که تن ها به همین روش می توان هواداران عصبانی را ساکت کرد. ولی زمانی که بدون ریشه یابی به موضوع نگاه کرده و صورت مسله را پاک می کنیم لاجرم روی دیگر مشکل از محل دیگری خود را نمایان می کند. آنچه در مورد اتفاقات مربوط به تمرین پرحاشیه ملوان در انزلی به سایت های خبری کشیده شد به نظر زنگ خطری بود که برای مسوولین ورزشی و حتی امنیتی استان به صدا در آمد. اگر آن روز پایان داستان با اتفاقات ناگوارتری همراه می شد چگونه باید جواب رسانه ها را می دادند و خودشان را توجیه می کردند و گناه را به گردن دیگری می انداختند؟  اگر رفتاری که با داور مسابقه از سوی هواداران چوکا صورت گرفت برای حمید استیلی تکرار می شد،   مسوولین ورزش استان که انتقاد روزنامه نگاران و اهالی رسانه های استانی را تحمل نمی کنند چگونه باید جواب انتقادهای خبرنگاران سراسری را می دادند؟ متاسفانه بحث مهم و جدی فرهنگ سازی در حوزه ورزش گیلان از جانب متولی اصلی آن، یعنی اداره کل ورزش و جوانان استان مغفول مانده است یا در بهترین حالت می توان گفت لااقل کسانی که مستمر و جدی مسائل ورزش استان را پیگیری می کنند، خروجی ملموس و مثبتی از اقدامات احتمالی در این حوزه نمی بینند. به نظر می رسد با توجه به سیر نتایج ضعیف و وضعیت تاسف بار اقتصادی و مدیریتی باشگاه های فوتبال گیلان، آستانه تحمل مشکلات برای تماشاگران هر روز پایین تر بیاید و این یعنی زنگ خطری که می تواند حتی امنیت استان را به خطر بیندازد. عدم رسیدگی و فقدان اراده جدی برای بهبود وضعیت تیم های ورزشی پرمخاطب استان و فقدان استراتژی و برنامه روشن و عملیاتی در حوزه فرهنگ سازی در محیط های ورزشی استان، ممکن است بزودی چراغ چشمک زن وضعیت اورژانسی ورزش گیلان در چند سال اخیر را به چراغ قرمز ممتد تبدیل کند.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code