| چهارشنبه، 05 اردیبهشت 1403
نگاه ایران: داماد جوان که برای پرداخت بدهی ای که به پدر همسرش داشت، در سناریویی ساختگی خود را ربوده بود، توسط ماموران شناسایی و بازداشت شد. چند روز قبل مردی به ماموران پلیس آگاهی مراجعه کرد و مدعی شد دامادش از سوی افرادی ربوده شده است. او به ماموران گفت: چند ساعتی بود که از دامادم خبری نبود. دخترم خیلی نگرانش شده بود و هرچه به او زنگ می زدیم تلفنش را جواب نمی داد. تصمیم داشتیم به مأموران خبر بدهیم که یکباره تلفن همراه من زنگ خورد و فردی که پشت خط بود گفت دامادت را دزدیده ایم و برای اینکه او را آزاد کنیم، باید ۴۰۰ میلیون تومان به ما بدهی. شماره تلفنی که آدم ربایان با آن تماس گرفته بودند، عجیب بود و تابه حال چنین شماره ای ندیده بودم. در حالی که ماموران ردیابی های تلفنی را آغاز کرده بودند، زندگی خصوصی داماد جوان را بررسی کردند تا افرادی که ممکن است با او یا پدر همسرش یا سایر نزدیکانش دشمنی داشته باشند را شناسایی کنند. ماموران پلیس بعد از بررسی دقیق شماره تماس، متوجه شدند شخصی که با مرد شاکی تماس گرفته در تهران زندگی می کند و از محل حادثه نیز فاصله زیادی ندارد؛ بنابراین با هماهنگی ای که با ماموران کلانتری و اکیپ ویژه اداره آگاهی انجام شد، پلیس محل را محاصره کرد و مرد جوانی که در آن خانه بود را بازداشت کرد. متهم بازداشتی به ماموران توضیح داد داماد مرد شاکی حالش خوب است و مشکلی ندارد و حالا هم در خانه ای دیگر به راحتی زندگی می کند. او گفت: نقشه آدم ربایی را به اتفاق داماد مرد شاکی طراحی کردیم و در واقع او خودش به من گفت پدرزنم پولدار است و می توانیم از او پول بگیریم. وقتی مأموران به محلی که این مرد گفته بود رفتند و داماد جوان را در آن خانه پیدا کردند، او را هم برای بازجویی به اداره آگاهی بردند. هرچند این مرد منکر گفته های دوستش بود، اما دوست داماد جوان همچنان بر گفته هایش اصرار کرد و گفت: دوستم که داماد مرد ثروتمندی است، همیشه از ثروت پدر همسرش برای من می گفت. او بعد از ازدواج توانسته بود زندگی خوبی برای خودش درست کند و مستقل باشد اما چون از پدر همسرش ۴۰۰ میلیون تومان پول گرفته و به او بازنگردانده بود، دیگر نمی توانست درخواست پول کند. یک روز به من گفت پدرزنم خیلی به من اعتماد دارد و من می خواهم نقشه ربودن خودم را بکشم تا ۴۰۰ میلیون تومان از او بگیریم و این طوری، هم تو به پول می رسی، هم من می توانم خودم را عزیز تر کنم و پولی هم به پدرزنم ندهم و اگر اصرار کرد مقداری از پولی که از خودش گرفتیم را به او پس می دهیم. متهم گفت: من هم گول حرف هایش را خوردم و نقشه ای را که گفته بود اجرا کردیم و به بهانه اینکه او را دزدیده ام، با پدر همسرش تماس گرفتم که ماموران فهمیدند چه اتفاقی افتاده است. بر اساس این گزارش، به دستور بازپرس شعبه هفت دادسرای جنایی تهران، متهمان در بازداشت به سر می برند و تحقیقات از آن ها ادامه دارد.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code