| سه شنبه، 28 فروردین 1403
روز رشت و دو سر یک جریان
       کد خبر: 24135
نگاه ایران/فاطمه صابری: اواسط آبان ماه بود که حسن روحانی رییس جمهور ایران در مراسم افتتاحیه بیست و یکمین نمایشگاه مطبوعات به دفاع از حقوق اهالی رسانه به خصوص روزنامه نگاران پرداخت و در عین حال بعضی از رسانه ها را به «پلیس مخفی» تشبیه کرد و گفت که برخی رسانه ها کارکردی دارند که بعد از انتشار مطالبشان می توان فهمید که فردا چه کسی بازداشت خواهد شد. ماجرای برخی از فعالان رسانه ای گیلان که اصرار دارند خود را «خبرنگارانی با سابقه» معرفی کنند را می توان به نوعی به این جریان مرتبط کرد البته با این توضیح که مدعیان جعل عنوان خبرنگاری با نهادهای امنیتی ارتباط ندارند و دعوایشان بر سر قدرت و منافع اقتصادی و سیاسی و بهره مندی از رانت است. صحبت سر حاشیه های ایجاد شده در مراسم ۱۲ دی ماه (روز رشت) است. مدعیان دینداری و وطن پرستی فیلمی دو سه دقیقه ای از ۴٢ گروه نمایش را گزینش کرده، دست به دست می چرخانند و (به فرض خودشان) این عمل «منکر» را اشاعه می دهند و فریاد وامصیبتا سر می دهند که چه نشسته اید؛ دین و دنیای مردمان این سامان از دست رفته و مسببان این جریان باید به اشد مجازات برسند. همان فیلمی که شبکه های خارج از کشور هم بار ها از آن استفاده کرده اند. وامصیبت گویان بیشتر از یک هفته است تلاش شبانه روزی خود را برای پرونده سازی آغاز کرده اند. از نظر آن ها باید آب رفته به جوی بازگرداننده شود و صندلی های قدرت پس گرفته شود. شیوه این کار هم ابدا مهم نیست. می توان به جلد دلسوز نظام و دین مردمان رفت و آنقدر مفتضحانه از آن دفاع کرد تا به جای احسنت، در ذهن مخاطب این سوال ایجاد شود که شان یک نظام سیاسی مبتنی بر مردم سالاری دینی آنقدر پایین است که سر و دست جنباندن چند دقیقه ای دو سه نفر جوان باعث خدشه دار شدن آن شود؟ شاید یادآوری قسمتی از سخنان دکتر حسن روحانی، رئیس جمهور در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری در حضور رهبر انقلاب بد نباشد: «بگذاریم که اسلام با چهره رحمانی اش، ایران با چهره عقلانی اش، انقلاب با چهره انسانی اش و نظام با چهره عاطفی اش؛ همچنان حماسه بیافرینند.» جشنواره روز رشت (31) خبرنگار یا بولتن نویس؟ خبرنگار یا اپوزیسیون نظام؟ سوال این است «مردم» دعوا بر سر دفاع از حریم این واژه است. داعیه داران دفاع از مردم هم ظاهرا خبرنگار هستند. خبرنگارانی که مدعی اند حرکت سرودست چند دختر و پسر جوان که از فرق سر تا نوک پا لباس محلی پوشیده بودند و صدهها نفر هم دورشان حلقه زده بودند ضدیت با خون شهداست؛ آنهم نه یک شهید که ۸ هزار شهید استان گیلان. «اساتید تجاهل» نمی گویند در کنار نمایش گروه مورد اشاره که جوانانی علاقه مند به فرهنگ و هویت این آب و خاک هستند آیین های سنتی و بومی گیلان هم اجرا شد. (که به جای هل دادن و ناامیدی آن ها از فضای داخل کشور باید برای جذب و حفظ علاقه به ریشه هایشان تلاش کرد) تعزیه روز تاسوعا و عاشورای حسینی یا نمایش مربوط به میرزاکوچک و نهضت جنگل هم در همان مکان اجرا شد. چرا نمی گویند که چند روز قبل از این مراسم عصری با شعر با موضوع پیامبر مهربانی برگزار شد و جشن بزرگی با عنوان میلاد رسول به همراه مولودی خوانی، دیدار با خانواده شهدا و... هم در صدر تمام برنامه ها قرار داشت. برای مخالفانی که بیشتر از یک هفته است تلاش گسترده خود را برای غبارآلود کردن دوباره فضای رشت آغاز کرده اند اتفاقی کمتر از برکناری افراد از پست های مدیریتی و حبس آن ها رضایتبخش نیست. آن ها درخواست عذرخواهی مجریان طرح از «مردم» را مطرح می کنند اما وقتی مدیر مربوطه عذرخواهی می کند می گویند برود بزرگ ترش را بیاورد! چرا که برایشان هدف نه اتفاقات روز رشت که شخص شهردار شهر است. «مردم» از منظر این مخالفان که پشت نظام و دین سنگر گرفته اند معنایی جز اهداف خاص سیاسی ندارد. می توان این سوال را از آن ها پرسید که اگر شما تا این حد نگران نام نیک نظام و پایمال شدن خون شهدا هستید چرا آنچه که از نظرشما «منکر» محسوب می شود را در سطح وسیع اشاعه دادید؟ چرا آنقدر پرونده سازی کردید تا رسانه های بیگانه اینطور فضاسازی کنند که جمهوری اسلامی با شادی مردم مخالف است؟ چرا آنقدر افراد و مدیران مختلف را بواسطه یک حرکت نمایشی چند دقیقه ای وادار به نوعی اعتراف کردید و آن ها را مقابل دوگانه ضد دین یا دینی قرار دادید تا بیانیه صادر کنند؟ مگر نه این است که پیامبر اسلام می فرمایند باید عیب برادر مسلمان را پوشاند؟ چرا آنقدر به مساله دامن زدید و اخبار و فیلم های گزینشی را بازنشر کردید تا براساس ادبیات مورد پسند شما «دشمنان نظام» در خارج از کشور هم به وجد بیایند؟ افرادی که بر اساس خیال براین تصورند اظهار نظراتشان در شبکه های برون مرزی باعث کمک به مردم ایران است در حالی که هرگز نبوده. چگونه ممکن است یک گیلانی و افراد منصف حرکات نمایشی آئینی که شامل نشا، وجین، دروی برنج و بازسازی حرکات روزمره زندگی کشاورزی است را توهین به نظام سیاسی و خون شهدا و رقص به معنای عام کلمه فرض کند؟ یک گیلانی برخلاف رسانه هایی که این سو و آن سوی آب خود را به تجاهل زده اند می داند که بسیاری از این سرود ها و نمایش ها ریشه در تاریخ کهن این سرزمین دارد. اگر خبرنگار رسانه آن سوی آب مطلع نیست و براساس فیلم های گزینشی بر این تصور است که واقعا «رقصی» به طور سازمان یافته توسط یک نهاد عمومی در میدان مرکزی شهر اتفاق افتاده، رسانه های محلی استان هم نمی دانند که حرکات دست ها به موازات هم در این نمایش به معنای شکل مرسوم کار در شالیکاری است؟ نمی دانند که این آوازهای شادمانی هنوز هنگام شالیکاری از زبان زنان و مردان این مرز و بوم بر زبان جاری می شود؟ مگر نه اینکه از نظر آن ها «مردم» از برنامه های روز رشت ناراحت شده اند؟ یا بوالعجب! چگونه می توان مردم را به دو قسمت تقسیم کرد و فقط به دادخواهی بخش غایب درآمد و چند هزار نفر گیلانی که دور میدان شهرداری و خیابان های منتهی به آن جمع شده بودند و به گواهی عکس ها و فیلم های آن روز، زیر چتر امنیت و آرامش موجود در کشور بسیار شادمان بودند را به هیچ گرفت؟ باور کنید آن ها هم مردمانند و در صورت آنچه با اغراق زیاد توهین به مقدسات عنوان می شود، اعتراض خود را اعلام می داشتند یا عرصه را ترک می کردند. این امیدواری وجود دارد که مقامات امنیتی هوشیارانه ریشه سروصداهای زیاد روزهای اخیر که در پس آن افراد کم تعدادی وجود دارند را بررسی می کنند. حدس زدن ارتباط بین واکنش های متظاهرانه برخی افراد با انتخابات مجلس هم نباید کار دشواری برای این کار شناسان باشد. می توان با نگاهی به واکنش های مثبت صورت گرفته پیرامون اجرای بزرگ ترین کارناوال تئا تر کشور در رشت در رسانه های رسمی ایران، شبکه های اجتماعی و احساس رضایت شهروندان این دیار امیدوار بود که اتفاقات جزیی به کل تعمیم داده نشود و از ریختن آبروی افراد جلوگیری شود و هرروز خبر بازداشت یک مدیر در این ارتباط منتشر نشود. نباید فراموش کرد که منشا این هیاهو افرادی هستند که مصادیق مختلفی برای بی صداقتیشان وجود دارد کسانی که برای چند کلیک بیشتر قلب واقعیت می کنند و برگزاری مانور آتش نشانی برای نجات جان فردی که قصد خودکشی دارد را به عنوان تصاویر واقعی خودکشی یک جوان منتشر و بعد از مشخص شدن موضوع هم حاضر به اصلاح اشتباه نیستند. کسانی که روزهای متمادی با هدف تخریب یک عضو شورا حتی استفاده نمادین از روبان آبی که در دل خود مفهوم عمیق همدردی نوعدوستانه دارد را تخطئه می کنند. عکس خصوصی یک مدیر را به طرز شرم آوری برای زیر سوال بردنش به کار می گیرند و برای زیر سوال بردن یک مدیر زن داستانی شرم آور منتشر می کنند و... شاید اگر در همه موارد گذشته نهادهای متولی با واکنش به موقع و مناسب، با خاطیان و برهم زنندگان آرامش و امنیت روانی جامعه و سو استفاده کنندگان از عنوان رسانه و خبرنگار برخورد می کردند، امروز شاهد هیزم کشی کاسبان بحران در عرصه داخلی و خارجی نبودیم.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code