هنوز چند روز از حواشی ایجاد شده در ورزشگاه سردارجنگل نگذشته بود که بازیکنان و مربیان سپیدرود در آستانه سفر به تبریز با شوک دیگری روبرو و در لابی هتل بستان اجازه ترک و حضور در فرودگاه را پیدا نکردند تا همین اتفاق باعث جاماندن آنها از پرواز به تبریز شود. جنجال های امروز به جایی رسید که با گذشت نزدیک به سه ساعت هنوز هیچ مدیری از باشگاه برای رفع مشکلات گریبانگیر تیم اقدام نکرده تا بازیکنان همچنان بلاتکلیف باشند.پیرو این اخبار با خداداد عزیزی تماس گرفتیم تا پیگیر آخرین وضعیت سپیدرود باشیم که این بار سرمربی تنها نماینده گیلک ها بدون این که بخواهد بحران های تیمش را پنهان کند از خستگی ناشی از کارکردن در این تیم پرحاشیه صحبت کرد و خطاب به طرفداران سپیدرود که هفته گذشته علیه او شعار دادند توصیه کرد شرایط این تیم را بهتر درک کنند تا انتظارات معقولانه تری داشته باشند. بازیکنانم را در لابی زندانی کردند برای سفر به تبریز بلیت پرواز ساعت ۱۳:۳۰ را در دست داشتیم به همین خاطر از ساعت ۱۱:۳۰ اتاق ها را تحویل دادیم تا راهی فرودگاه شویم اما در لابی هتل به یکباره مدیریت هتل بستان اعلام کرد نمی تواند کارت بازی اعضای تیم را بدهد از همین رو بازیکنانم ممنوع الخروج و نزدیک به چند ساعت است که در لابی زندانی شده اند. وساطت من را هم قبول نکردند نزدیک به سه ساعت است در لابی هتل پا روی پا انداختیم و منتظریم یکی از مدیران باشگاه بیاید و مشکل را حل کند اما با نزدیک شدن به ساعت ۱۵ هنوز یک نفر هم به داد سپیدرود نرسیده است. همه می آیند سراغ من و پیگیر مشکل می شوند اما من خجالت می کشم بگویم باشگاهی مثل سپیدرود ۲۶ میلیون تومان ندارد بدهی هتل را بدهد تا تیم از زندانی بودن آزاد شود! خودم رفتم وساطت کنم اما مدیریت هتل گفت آقای خداداد عزیزی ما تا پول مان را نگیریم اجازه خروج به تیم شما نمی دهیم. دیدم حق با آنها است و پول شان را می خواهند به همین خاطر مثل همه در لابی نشستم آن هم بدون این که ناهار بخوریم(باخنده). ناهاری برای خوردن نداریم! نه تنها از هتل اجازه خروج نداریم بلکه تنها پرواز امروز به تبریز را هم از دست دادیم تا در صورت حل شدن مشکل با هتل با یک دستگاه اتوبوس به صورت زمینی راهی تبریز شویم. هم تمرین را از دست می دهیم هم این که ساعت ۱۰ تا ۱۱ شب می رسیم تبریز که برای اولین بار در جهان خواهد بود تیمی حرفه ای قبل از بازی حساس هفته سوم نه می داند ساعت چند راهی سفر می شود نه می داند که ناهاری برای خوردن هست یا نه! متاسفم که ۲۶ میلیون پول برای تسویه با هتل نداریم از شوخی گذشته فقط می توانم بگویم متاسفم برای این فوتبال به اصطلاح حرفه ای که یکی از پرطرفدارترین باشگاه های آن با این وضعیت روبرو است و در فاصله ۳۰ ساعت تا بازی رسمی نمی داند چه سرنوشتی در انتظارش خواهد بود. خیلی در این یکی دو ماه سعی کردم آرام باشم و به اوضاع وخیم تیم ورود نکنم تا در آرامش مشکلات را به خاطر سپیدرود و طرفدارانش پشت سر بگذاریم اما واقعا خسته شدم و دیگر کشش ندارم. وقتی نمی توانیم ۲۶ میلیون تومان پول هتل را بدهیم یا پول راننده اتوبوس را ندادیم دیگر روی چه چیزی می توانیم حساب کنیم؟ پست من در سپیدرود سرمربیگری نیست من “خداداد عزیزی” اعتراف می کنم تا امروز تنها پستی که در سپیدرود نداشتم پست سرمربیگری بود چون در تمام این هفته ها نقش آچار فرانسه را ایفا کردم. هر کس مشکلی داشت می آمد سراغ خداداد، بازیکن چکش پاس نمی شد می دوید سمت خداداد، تدارکاتچی پول نداشت می گفت آقا خداداد ، تماشاچی انتظارش برآورده نمی شد فحش و ناسزا می داد به خداداد! بازیکن باید جذب می شد مذاکرات می افتاد گردن خداداد و … شما جای من بودید آرامشی داشتید که بخواهید روی آماده سازی تیم تمرکز کنید؟ بازیکنان به مدیریت اعتمادی ندارند آخر همه این موارد این است که من ۶۵ دقیقه در سردار جنگل فحش و ناسزا بشنوم و همه کاسه کوزه ها سر خداداد عزیزی شکسته شود در حالی که واقعا اوضاع در تیم برخلاف وعده هایی که به من داده شد درست پیش نرفت و من هم سعی کردم روی مرام و معرفت حرفی نزنم و گله ای نداشته باشم تا تیم به حاشیه نرود. باور کنید با بازیکن نمی توانم صحبت کنم چون پول و مطالباتش را دریافت نکرده است. به خود من تا کنون ۵ بار وعده پاس شدن چک هایم را دادند اما … من اصلا مهم نیستم اما بازیکنی که پول نگرفته، به مدیریت براساس تعهدی که ایجاد اما به آن عمل نکرده است هیچ اعتمادی ندارد من چه می توانم بگویم جز این که از صبح کارم این شده که با شوخی و خنده آنها را در لابی هتل آرام نگه دارم تا اتفاقی بدتر از این برای سپیدرود رخ ندهد تا دودش به چشم طرفدارانش برود. یک کلام با طرفداران سپیدرود آن طرفداری که جمعه شب در سردار جنگل به من فحش و ناسزا داد، آنهایی که در این چند روز دنبال ماهی گرفتن از آب گل آلود اطراف سپیدرود بودید. الان وقت آن است که بیایید و ببینید که تیم چه شرایطی در آستانه بازی حساس با گسترش فولاد دارد. فکر می کنم فوتبالی ها الان بیشتر از همیشه شرایط من را درک می کنند و می فهمند که خداداد عزیزی و همکارانش در این چند هفته چه کشیده اند و اگر خسته شده اند بی جهت نبوده است. سپیدرود بشکه باروت است که با یک کبریت منفجر می شود این هم از شانس من است که پابه هر جا می گذارم با دوستانی روبرو می شوم که تعهد می کنند اما به آن عمل نمی شود(باخنده) وقتی مدیری می آید تعهد ایجاد می کند طبیعتا باید به آن عمل کند تا در ازایش انتظار داشته باشد اما در سپیدرود همه چیز برعکس شده است. بازیکنان ذهنیت خوبی به مدیریت ندارند و در این مدت هم تنها به خاطر من چیزی نگفتند تا جایی که بدون اغراق می گویم که شرایط باشگاه سپیدرود همچون بشکه باروتی است که با یک کبریت منفجر می شود. نمی دانیم چه زمانی راهی تبریز می شویم همین الان ما نمی دانیم تیمی که نه ناهار خورده و نه تمرین یک روز قبل از بازی را انجام داده چه ساعتی می توانیم به سمت تبریز رهسپار کنیم. گیریم این اتفاق در کمترین زمان ممکن یعنی ساعت ۱۶:۰۰ رقم بخورد آن وقت ۷ تا ۸ ساعت هم راه در پیش داریم که در خوش بینانه ترین حالت ما ساعت ۲۳:۰۰ می رسیم تبریز . یک ساعت هم صرف شام و اسکان بشود باید نیمه شب بخوابیم و فردا هم برای بازی آماده باشیم. شما باشید از چنین تیمی انتظار برد و کسب نتیجه دارید؟ من که ندارم و مسلما اهالی فوتبال هم نخواهند داشت حال نمی دانم طرفداران سپیدرود چه فکر می کنند!