نگاه ایران:  این روزها برخی از نمایندگان مجلس در شهرهای منتهی به گردنه حیران از آن جمله نمایندگان آستارا و اردبیل جنگی زرگری راه انداخته اند که در حقیقت بر سر هیچ است. ریشه یابی این جنگ لفظی را می توان در هراس از انتخابات مجلس در چندین ماه باقیمانده به پایان دوره نمایندگی آن ها دانست. دعوای لفظی بیهوده که در واقع برای تهییج افکار عمومی و برانگیختن حس ناسیونالیستی شهرهای یاد شده و در یک کلام برای جمع آوری "رای" است. به گمانمان یکی از نمایندگان اردبیل چنان در فشار افکار عمومی و در حلقه تنگ انتقادهای داخل حوزه انتخابیه خود قرار دارد که "چون ندیده است حقیقت ره افسانه زده است" و با طرح مسئله واهی "جدایی حیران از گیلان" زمینه ورود همکار خود در آستارا را نیز به این معرکه گیری فراهم آورده تا با اقداماتی انتخاباتی احساسات مردم خود را برانگیخته و در دور آینده مجلس نیز حضور یابند. نماینده ای از اردبیل این ادعای واهی و تفرقه انگیز را برا اولین بار مطرح کرده است، در واقع پاسخ نماینده را باید نماینده آستارا می داد. چرا آقای داداشی ملاحظه و محافظه کاری کردند و جرات پاسخگویی به نماینده اردبیل را نداشته اند و متوقع هستند که استاندار گیلان پاسخ نماینده اردبیل را بدهند؟ از طرف دیگر می بینیم آقایان دلخوش، جعفرزاده و کوچکی نژاد به جای آقای داداشی پاسخ نماینده اردبیل را قاطعانه داده اند و نماینده محترم آستارا که این روزها نقش اپوزوسیون را ایفا می کنند، هرگز حاضر نشدند و جرات نکردند پاسخ نماینده اردبیل محکم را بدهند، حتی ایشان باید پرچم دار برخورد قاطعانه با اظهارات هنجارشکنانه و تفرقه افکن نماینده اردبیلی باشند و در کمیسیون نظارت بر رفتار نمایندگان دادخواست و شکوائیه ای تنظیم کنند، اما میبینیم همین کار را نیز رئیس شورای اسلامی شهر رشت انجام داده است. داداشی باید میزان تعصب به حوزه انتخابیه اش را با عملکرد خود اثبات کند و بفرمایند که در رفع مشکلات مردم چه گامهایی برداشته اند ؟ یک سوال همیشه در اذهان مردم شریف آستارا خطور می کند که وقتی آقای ولی داداشی پیروز انتخابات شدند بجای سپاسگزاری از مردم آستارا و حضور در نمازجمعه این شهر، برای چه به نمین رفتند و در نماز جمعه آنجا شرکت کردند. به چه دلیل؟ آقای داداشی هنگامی که نماینده اردبیل این ادعای واهی را نمودند، چرا در مجلس سکوت نمودند؟ چه سعادتی از این بالاتر و والاتر که ما با هر زبان و نژاد، به یاری و کمک از تاریخ و فرهنگ غنی و قوی مان که در همه ی اقوام مشترک است، هیچگاه و به هیچ عنوان و بهانه ای نزاع قومی در سرزمین مان نداشته باشیم. ولی متاسفانه می بینیم نمایندگان شهرهای مذکور در مصاحبه ها و بیانات خود آتش تنور اختلافات را گرمتر نموده تا جایی که نماینده محترم آستارا توقع دارند که مسئولان سیاسی استان نیز همگام و همسو با وی به این اختلافات دامن زنند، انتظار دارند استاندار گیلان برای جلب رضایت امثال ایشان قشون کشی به مرز آستارا را در دستور کار خود قرار دهند. آیا در شان نماینده یا نمایندگان مجلس است که عمق این درگیری را بین مردمی ببرند که هیچگونه اختلافی با هم ندارند؟ نماینده آستارا قصد دارد استاندار گیلان را وارد معرکه ای کند که از اساس بر سر هیچ است. نماینده ای از اردبیل و برخی نمایندگان آن دیار موضوعی را در خصوص تغییر جغرافیایی مرز دو استان مطرح کرده اند که اصلا در دستور کار نیست و طرح آن اختلاف افکنی است و اگر هم روزی مطرح باشد راه حل مذاکره است نه مناقشه یا لشگرکشی و ایجاد کینه و دشمنی بین مردم استان های همجوار. اینکه نماینده آستارا وزارت کشور را زیر سوال می برد که چرا دکتر سالاری را به سمت استاندار گیلان منصوب کرده علی الاصول این نماینده محترم باید بداند که این از اختیارات وزارت کشور است و قانون برای آقای نماینده برای تعیین استانداران در کشور و یا تعیین تکلیف برای وزارت کشور وظیفه ای و اختیاراتی در نظر نگرفته است. نماینده نقش نظارتی و تقنینی دارد. در پایان یاداور می شویم نمایندگان آستارا و اردبیل در بن بست می تازند، بن بست ذهنی ای که برای مطرح کردن خود و یا نمایش ژست تبلیغاتی برای دور آینده مجلس، آنها درصددند که شهروندان خوب شهرهای مجاور را علیه هم بشورانند. بهتر است نمایندگان محترم مذکور به جای تحریک افکار عمومی راه حل مذاکره را در پیش گیرند و به جای درگیری های لفظی، ژست های تبلیغاتی و جولان در بلندی های حیران درصدد رفع مشکلات حوزه انتخابیه خود برآیند.