| شنبه، 01 اردیبهشت 1403
سعید آقایی ملاسراییسعید آقایی ملاسرایی * «خبر رو شنیدی ؟ واقعیت داره ؟ پیگیرباش ....از دوستان ببین شهادت سیداسماعیل در سوریه صحت داره؟!» این تماسی بود که یکی از دوستان روز دوشنبه با من داشت و من که از اول صبح با دیدن یک عکس غیر شفاف از سید اسماعیل سیرت نیا - دوست خوب و عزیزی که خاطراتی از 30 سال قبل با هم داشتیم - در شبکه های اجتماعی متعجبم کرده بود. و به خیال اینکه دوستان در گروهی مجازی عکسی از سید به اشتراک گذاشته اند، تازه فهمیدم که موضوع چیز دیگری است . با تماس با چند تا از دوستان و پس از آن با یکی از بستگان سید اسماعیل بود که موضوع شهادت تایید شد. و من که تازه دارم متوجه می شوم که خبر واقعیت داشت و چه عزیزی از میان ما پر کشیده است، سید عزیزی که طبق شنیده ها مانند مادر مطهره اش پهلو شکسته از میان ما پر کشیده بود. خبر مراسم تشییع در تهران مقابل لشگر 27 محمد رسول الله (ص) و تماس با گلعلی بابایی - نویسنده خوب دفاع مقدس - من را یاد خاطرات با سید بودن که همزمان با شروع خدمت سربازی من در لشگر 27 ، تازه لباس سبز سپاه را به تن کرده بود ، انداخت . چه خاطرات شیرینی ! حرص و ولع سید اسماعیل برای کار فرهنگی و خصوصا یادآوری رشادتهای شهدای عزیز ، از یاد رفتنی نیست . من هم که در لشگر و در ستاد کنگره شهدا هر روز مانوس با خاطرات و آثار و یادگاری های ان عزیزان بودم ، شهید همت ، شهید احمد متوسلیان ، شهید شهبازی ، شهید دستواره ، شهید عباس کریمی ، شهید صالحی و ....... و همیشه سید اسماعیل عزیز بود که مراسم ، یادبودها و کارهای نشده , شهدا در گیلان را یادآوری می کرد و پیگیر انها بود مثل " یادواره افلاکیان خاکی " که در سال 77 به همت و کمک سید اسماعیل عزیز و دوستان دیگر در مسجد قدس رشت و مداحی و مناجات شعبانیه برادر علی گلی برگزار شد . سید اسماعیل با اخلاق خوش و شوخ طبعی های به موقعش در دل خیلی از بچه ها و دوستان جا گرفته بود . نوجوانی های او از مسجد ابوذر کردمحله شروع شد. ولی مسجد ابوذر ، مسجد فاطمیه ، مسجد قدس ، مسجد امام جعفر صادق یا محافل دیگر مذهبی فرقی برایش نمی کرد و هر جایی که می توانست برای سید محلی برای کار فرهنگی و کار برای شهدا و خانواده انها باشد ، خوب بود . چند بار بعد از دوره خدمت سربازی از من خواست که با هم کاری برای شهدا انجام بدیم که قرارمان به امروز و فردا موکول شد . با اینکه درباره مسائل سیاسی روز جامعه با هم اختلاف نظر داشتیم و یک جور فکر نمیکردیم ولی ادب و متانت و خلوص سید اسماعیل بر کسی پوشیده نبود . کسی که هیچ وقت برای خودش چیزی نخواست . دورانی که از لشگر بیرون آمده بود ، به حوزه علمیه رفت و حتی دورانی که در یک شرکت به عنوان یک کارگر ساده شروع به کار کرد هم دنبال کار فرهنگی بود . زمانی که صدام سقوط کرد از ایران کمکهای مردمی بسیاری برای مردم عراق ارسال می شد . شنیدم که سید اسماعیل چندین بار با کرایه کردن نیسان و بردن کالاهای ضروری به کربلا رفت ولی به حرم حضرت اباعبدالله وارد نمی شد و شاید دوست داشت نوبت به دوستان شهیدش که سالها قبل در زمان دفاع مقدس آرزوی زیارت کربلا را داشتند برسد . بعد از تشییع در تهران مراسم وداع با سید در گلزار شهدای رشت برگزار شد که خیلی از دوستان قدیمی را دیدیم و هر کدام ذره ای از خوبیهای سید ، از ابداعات و کارهای نوآورانه سید را یاد اوری می کردند ، از جمله برگزاری یادواره شهدای عملیات کربلای 5 که در گیلان سابقه نداشته یا مراسم سرداران شهیدی چون قلی پور و .... که انجام نمی شد مگر به همت سید اسماعیل عزیز . جالب است که چند شب قبل که عیادتی از خانواده گرامی شهید محنا به اتفاق دوستان داشتیم. پدر شهید ، شماره سید اسماعیل را در دفترچه تلفن به من نشان داد و گفت که چقدر پیگیر مشکلات و کارهای انها است و وبرای مراسم شهدای عملیات کربلای 5 چه تلاشهایی داشته است . اما احتمال می دادم از تشییع پیکر مطهر سید استفاده سیاسی و ابزاری بشود ولی با این وجود بر خودم واجب دیدم در مراسم شرکت کنم . چه تشییع باشکوهی برای سید اسماعیل انجام شد. و مردم و دوستان سید اسماعیل سنگ تمام گذاشتند ولی باز هم بعضی شعارهای انحرافی و شعارهای جناحی و سیاسی آزار دهنده ! از مراسم تشییع یک شهید که باید نماد وحدت بین مردم باشه هم نگذشتند . گرچه بعضی مداحان مراسم تشییع سعی در سردادن شعارهای مذهبی و ملی داشتند ولی بعضیهای دیگر و خصوصا بعضی از شرکت کنندگان مراسم با شعارهایشان کار را به جایی رساندند که مجبور شدم در اواسط مراسم تشییع آن را رها کنم و فاتحه بر قبر مطهر سید اسماعیل را به ساعاتی بعد موکول کنم . با سابقه ذهنی که از مراسم تشییع داشتم حدس زدم که مراسم سوم سید عزیز باید بیشتر به حاشیه کشیده شود . پس ، علیرغم میل باطنی در مراسم شرکت نکردم . ولی فکر نمی کردم که با حضور سعید قاسمی مراسم سید اسماعیل عزیز به این صورت به مراسمی جهت توهین و بی ادبی به دولت مورد حمایت مردم و خصوصا یکی از افتخارات سرزمین گیلان ، دکتر نوبخت ، تبدیل شود . فایل صوتی که دوستان از مراسم و صحبتهای سعید قاسمی فرستادند واقعا وقاحت بار بود . البته پیش بینی می شد که بعد از فرجام برجام و تلاشهای ناکام کسانی که 8 سال سعی در نفرت پراکنی و قهر با کل دنیا و به انزوا بردن ایران در جهان داشته اند و حتما تدبیر دولت منتخب مردم در سال 92 در مذاکره با قدرتهای جهانی با هماهنگی رهبری و مجلس شورای اسلامی ، منافع آنها را به مخاطره انداخته و شعارهای با بغض و کینه آنان دیگر خریداری نداشته باشد ولی اینکه از مراسم یک شهید اینچنین سوءاستفاده شود جای تاسف و نگرانی دارد . اگر به عملکرد و دیدگاهها و برنامه های دولت انتقادی وارد است در یک محفل سیاسی و با گرفتن مجوز مربوطه می توان همایشی برگزار نمود و انتقادات خود را با دلایل مطرح نمود و حتی از دولتمردان دلایل آنها را بابت تصمیماتشان که می تواند در سرنوشت هر ایرانی تاثیر گذار باشد جویا شد ولی نه اینکه از مراسم یک شهید استفاده ابزاری نمود . پس به سردار سعید قاسمی پیشنهاد میکنم همانطور که بارها با سید اسماعیل عزیز همراه بوده و از نزدیک این سید عزیز را می شناخته است،کمی از آن شهید والامقام گوهری به نام ادب را بیاموزد که سید شهید ما به آن شهره بود . جفا در حق سید شهید مدافع حرم، گناهی نابخشودنی است. *فعال سیاسی و اجتماعی   نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.

به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code