| پنجشنبه، 06 اردیبهشت 1403
تحلیلی بر حضور محمدحسن علیپور در شورای شهر رشت؛
       کد خبر: 165156
نگاه ایران:انتخابات در رشت همچون بسیاری از شهرهای ایران نماد کامل غلبه ی حاشیه بر متن است. چرا که افزونی تعداد حاشیه نشینان شهری چه در مبحث جغرافیایی و چه در مبحث تاریخی و فرهنگی بر اهالی متن و طبقه ی متوسط همواره موجب تغییر آرا به نفع حاشیه نشینان است. و آنانکه که قواعد آرای برابر و اصول دموکراسی را پذیرفته اند مجبور به پذیرش نتیجه ی انتخابات اینگونه نیز هستند. اما در رشت غیر از این غلبه عمومی، روحیه ی طنازی، سرخوشانه و سهل گیرانه مردم هم در تعیین نتیجه انتخابات دخالت دارد. در تمام تاریخ انتخابات این شهر همواره نوعی لبخند تند و تیز (شما با ادبانه اش را پوزخند تمسخر آمیز ترجمه کنید) بر چهره ی رای دهندگان حاکم بوده است. گاهی این در رای شگفت آور به پرویز شریفیان نمود پیدا می کند، گاهی در رای فراوان به فلان بازیگر سریال های طنز و روزی هم در رای آوری مجری برنامه های کودک! تا اینجایش اشکالی ندارد! اما زمانی که این رای پوپولیستی و عامه پسند در خدمت منافع گروهی و سیاسی مصادره شود زنگ خطری است برای ارکان دموکراسی، چرا که در بسیاری موارد کسانی که از این امتیاز غیر عقلانی دموکراسی برای رای آوری سود برده اند، کسانی اند که خود اصل دموکراسی را اصلا قبول ندارند! انتخابات شورای شهر رشت همیشه پرحاشیه و پرجنجال بوده و پدیده ی این دوره ی شورا ها نیز در نوع خود کم نظیر. آن روزی که کلیپ چرخاندن یک کاندیدای شورای شهر بر شانه ی رفتگران با لباس نارنجی به سرعت در فضای مجازی پخش می شد همه گمان می بردند که این کاندیدا رای خوبی را به خود اختصاص خواهد داد چرا که کافی بود طبقه ی متوسط به پایین کارمندان و کارگران شهرداری و خانواده هایشان اراده کنند نماینده ای از خود در شورا داشته باشد، همین برای رای آوری یک کاندیدا کافی بود. طبقه ای که ماه ها از تاخیر در پرداخت حقوق خود شاکی بود و به مرز بیزاری و نفرت از کت و شلواری های اتوکشیده ی مدیریت شهری که صدای ایشان را نمی شنیدند رسیده بود. طبقه ای که گمان می کرد اگر یکی شبیه خودشان در مسند تصمیم گیری باشد همه چیز حل می شود و از این به بعد حقوق و مزایا و حق اولاد و مسکن و... سه روز زود تر در هر ماه پرداخت می شود! مردم ایران در انتخاباتی کلان تر سال های قبل نمونه ی مترادفی را با صورتی چروکیده و کاپشنی رنگ و رو رفته تجربه کرده بودند، نمی دانم چرا اینقدر کم حواس شده اند و شاید هم اصلا معتقدند همان موقع هم کار درستی کرده اند! اما کسی آرای اینچنینی برای محمد حسن علیپور را پیش بینی نمی کرد. اما جریان حامی این کاندیدا در همکارانش در بخش خدمات شهری خلاصه نمی شد و چنانچه اکنون خود نیز اعتراف کرده است یک جریان سیاسی خاص نیز در پس پرده ی کاندیداتوری این چهره ی مظلوم قرار داشته است، جریانی که لیدرش بلافاصله پس از انتخابات دست در دست محمد حسن علیپور در دفتر شهردار وقت حاضر شد. جریانی که اکنون علیپور به آن بیشتر از حامیان مردمی خود می نازد، چنانچه در سوابق شغلی خود نیز بر نظامی بودن بیشتر از خدماتی بودن تاکید دارد. در کمال تاسف و تعجب جریان سومی نیز در همان پشت پرده از حامیان نهان علیپور بود که این جریان، اتاق فکر و حامیان شهردار سابق رشت محسوب می شد که در ظاهر این گزینه هیچ ارتباط فکری و اندیشه ای با ریشه های آن جریان نداشت ولی قطعا می توانست در آینده نقش مثبت و خاصی را برای بقای شهردار در جایگاهش داشته باشد. گرچه علیپور رای خود را عزتی می داند که خدا به بنده اش عطا فرموده اما قطعا نقش این سه گروه در رای آوری او غیرقابل انکار است. اما... تاریخ پر از منتخبینی است که پس از مدتی جایگاه و خاستگاه رای آوری خود را از یاد برده اند اما در مورد علیپور این اتفاق به مدت قد نداد و وی در همان جلسه نخست شورا اصلیترین قول و مهم ترین شعار انتخاباتی خود را از یاد برد و زیر پا گذاشت: او چه در زمان انتخابات و چه پس از آن تاکید کرده بود با لباس رفتگری در صحن و جلسات شورا حاضر می شود که در همان جلسه ی معارفه این قول به دست فراموشی سپرده شد. هر چند در حقیقت نیز، شاید اینکونه بود و علیپور بیش از آنکه به جامعه ی فرودستان و گرفتاران شهرداری تعلق داشته باشد، متعلق به یک طیف سیاسی و جهت دار این شهر است و قلبش بیش از آنکه در محلات پایین شهر و کم درآمد رشت بتپد در جای دیگری ضربان می زند. حضور و تایید صلاحیت وی در انتخابات شورا ها در همان ابتدا مورد تردید و تشکیک قرار گرفت چرا که بسیاری معتقد بودند وی در زمان ثبت نام هنوز مدرک لیسانس خود را اخذ نکرده بوده و به همین دلیل در هیات اجرایی ردصلاحیت شد. عملکرد او در شورا، دلیل فراموشی شعارهای انتخاباتیش، دلیل حمایت عجیب او از روابط عمومی شهرداری، رجز خوانی او برای رسانه های منتقد، تاثیر تحقق وعده های او برای همکارانش در سفر به ماکائو چین، و اینکه آیا یک سفر خارجی برای علیپور اینقدر ارزش دارد که زیر همه ی قول ها و وعده هایش بزند،... مواردی است که در بخش بعدی این تحلیل منتشر خواهد شد. نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تائید محتوای آن نیست و صرفاً جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code