| شنبه، 01 اردیبهشت 1403
نگاه ایران/امیرحسین کریمی:انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه گیلان ظهر امروز به مناسبت واقعه 13 آبان میزبان رضا صالح جلالی، نماینده آستانه اشرفیه در مجلس ششم و فعال سیاسی استان بود تا در این جلسه به شرح و بررسی روابط ایران و آمریکا از آبان 58 تاکنون پرداخته شود. تقسیم بندی سیاست خارجی ایران در 5 دوره این نماینده مجلس ششم در ابتدای سخنرانی خود فعالیت ایران در عرصه سیاست خارجی را به 5 دوره زمانی تقسیم بندی کرد که بر اساس آن احوال سیاسی کشور از ابتدای اواخر دهه 20 تا اکنون موردبررسی قرار گرفت. سیاست مشوش محمدرضا شاه از دهه 20 صالح جلالی در ادامه ضمن تبیین اوضاع سیاسی در اواخر دهه 20 تصریح کرد: پس از اتمام جنگ جهانی و آغاز صدارت محمدرضا شاه یک دوره آشفتگی سیاسی در حوزه سیاست خارجی ما رخ داد که بر اساس آن کشور نمی توانست به درستی راه خود را ادامه دهد. او این دوره را دوران سیاست مشوش نامید و افزود: در شرایط بحران های منطقه ای که بر سر راه محمدرضا شاه بود او تمایل بسیاری به همکاری با آمریکا داشت. ردپای سیاست موازنه منفی در سقوط شاه این استاد دانشگاه همچنین گفت: در فاصله زمانی سال های 30 تا 32 و قبل از سقوط مصدق، سیاست خارجی ما در حوزه موازنه منفی جای می گرفت و یکی از دلایلی که بعدها سبب سقوط شاه شد، حرکت برخلاف این تئوری بود. سیاست مستقل ملی، اوج رابطه با آمریکا صالح جلالی در ادامه ضمن تبیین شرایط سیاسی در فاصله سال های 40 تا 43 عنوان کرد: این دوران، دوران اوج وابستگی ایران به آمریکا بود که ازقضا قدرت قابل ملاحظه ای نیز برای شاه فراهم کرده بود. شاه با استفاده از نفوذ آمریکا در خارج و اتکا به توان نظامی در داخل صاحب قدرت بی نظیری شده بود. دوره چهارم وضعیت سیاست خارجی ایران مربوط به سال های 43 تا 57 بود که صالح جلالی آن را این گونه توضیح داد: به بیان او کشور در این برهه به درکی از مسئله استقلال رسید و تلاش کرد تمام وابستگی های خود به قدرت های جهانی را قطع کند. دوره ی تدافعی سیاست نماینده آستانه اشرفیه در مجلس ششم در تبیین این دوره اضافه کرد:پس از وقوع انقلاب، ایدئولوژی نظام سیاسی ما در حوزه سیاست خارجی حالتی دفاعی به خود گرفت و بیشتر تلاش شد تا رابطه با آمریکا از حالت سازش خارج شود و به حالت دفاعی نزدیک شود. نظام سیاسی باید یکدست شود صالح جلالی در ادامه با آسیب شناسی سیاست خارجی کشور گفت: تا وقتی که همه اجزای حاکمیت همدل نباشند و به طرحی واحد در زمینه سیاست خارجی نرسند مشکلات ما در این حوزه حل نشده باقی خواهد ماند. او در تبیین سخنان خود تصریح کرد: نظام سیاسی، نظامی همگانی شامل حاکمیت، مردم و نخبگان است و تا وقتی که این سه بخش نتوانند باهم به وحدت فکری برسند نمی توان دست به اصلاح امور زد. درک روشنی از انقلاب نداشتیم این نماینده مجلس در ادامه گفت: وقتی انقلاب رخ داد ما به عنوان جوانانی که هسته اصلی انقلاب بودیم درک درستی از انقلاب نداشتیم و همه تصویر ما از انقلاب منحصر به چند واقعیت و آرمان کلی بود. او با بیان این نکته که انقلاب اسلامی نظامی قرائت شده بود، ادامه داد: درک اولیه ما از انقلاب، همه چیز برای همه بود که باید هوشیار باشیم که تاکنون چقدر از این اصل دور شده ایم. انقلاب مردم ایران یا انقلاب امت اسلامی؟ صالح جلالی در ادامه ضمن طرح آسیب دیگری در انقلاب گفت: ما باید به این دوگانگی پاسخ دهیم که آیا انقلاب اسلامی برای مردم ایران بود یا برای همه امت اسلامی در سراسر جهان؟ او در ادامه ضمن اشاره به دولت های هفتم تا دهم از روسای جمهور اسبق یادکرد و گفت: برای مثال ایدئولوژی و تاکید دولت آقای خاتمی توجه به مردم ایران بود درحالی که عمده توجه دولت آقای احمدی نژاد به همه امت مسلمان در همه جای جهان بود. انحصارگرایانی که هنوز بر طبل جنگ می کوبند این فعال سیاسی با اشاره به قشری که هنوز در درون حاکمیت بر سر دعوا با قدرت های جهانی پافشاری می کنند گفت: کسانی که با وقوع جنگ به امتیازاتی می رسند، همیشه تلاش می کنند تا حالت ثباتی که در حوزه سیاست خارجی برقرار است از بین برود. او در تبیین این موضوع از پیام تبریک اوباما در سال 88 یادکرد و گفت: وقتی در نوروز سال 88 اوباما عید نوروز را به مردم ایران تبریک گفت و آن ها را شایسته دستیابی به موقعیت های عالی دانست، عده ای این پیام تبریک را نوعی توهین قلمداد کردند و با استناد به موضع گیری رهبر انقلاب، مردم ایران را از دید اوباما تروریست خواندند تا بازهم آتش اختلاف شعله ور بماند. صالح جلالی در پایان سخنانش ضمن تاکید دوباره بر اظهارات قبلی خود گفت: بازهم تکرار می کنم که ما باید در ابتدا ببینیم برای مردم انقلاب کردیم یا برای امت اسلامی و بعد برای رسیدن به یکپارچگی سیاسی در حوزه سیاست خارجی تلاش کنیم.

به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code