| جمعه، 31 فروردین 1403
نگاه ایران:  اهورا کودک سه ساله ای که روز گذشته به دلیل شدت جراحات وارده براثر تجاوز ناپدری اش در بیمارستان رازی رشت جانش خود را از دست. (گزارش اختصاصی نگاه ایران از این اتفاق را اینجا بخوانید)
اهورا به دلیل خونریزی شدید از ناحیه ی دهان، بینی، مقعد و … به بیمارستان رازی برده شد و به دلیل ناتوانی در برابر آسیب های جسمی وارده شده جان خود را ازدست داد. در فضای مجازی خبر از عدم شکایت مادر کودک از همسر دومش که قاتل اهوراست پس از احضار به دادگاه پیچیده است. به دلیل تغییر موضوع پرونده از کودک آزاری به قتل، پرونده برای بررسی بیشتر به شعبه ۱۰۶ جزایی رشت ارجاع شد. مادر اهورا در پاسخ به شایعات در فضای مجازی، در مصاحبه تلفنی با یکی از کانالهای گیلانی در رابطه با عدم تمایل اش به شکایت از همسرش واکنش نشان داد. او گفت: به دلیل پاره ای از مشکلات از همسر اولم جدا شدم و با مجتبی آشنا شدم. مادر اهورا گفت: زمانی که پرسنل بیمارستان دلیل مرگ اهورا را تجاوز اعلام کردند شوکه شدم زیرا رفتار مجتبی با فرزندم بسیار خوب بوده است و اصلا باورم نمی شود که او این کار را کرده باشد. او ادامه داد: اهورا به او علاقه زیادی داشت و او را پدر صدا می کرد و هر وقت که مجتبا می خواست از خانه بیرون برود می خواست با او برود. او گفت: در زمانی که این اتفاق افتاد من در خانه حضور نداشتم . مادر اهورا با بیان اینکه کار خود را در سه روز گذشته آغاز کرده بود، گفت: من از ساعت ۹ صبح سرکار می رفتم و در زمان ناهار به خانه می آمدم. او ادامه داد: در روز حادثه هم ساعت ۲ بعد از ظهر به خانه آمدم، اهورا خواب و بیدار بود. مادر کودک سه ساله ادامه داد: تلاش کردم به او غذا بدهم اما نخورد و دوباره خوابید و من هم به سر کار رفتم. او گفت: از مجتبی خواستم که وقتی اهورا بیدار شد به او غذا بدهد. مادر اهورا گفت: زمانی که به مغازه رفتم، مجتبا شروع به دادن پیام کرد و بعد از حدودا ۴۰ دقیقه به من زنگ زد و گفت که اهورا غش کرده و با کمک همسایه ها او را به بیمارستان رازی برده است. او ادامه داد: من سریع خود را به بیمارستان رساندم. او گفت: من داستان آن روز را تنها از زبان همسرم شنیدم. از او خواستم حقیقت را بگوید و اگر اتفاقی افتاده به من توضیح دهد. او گفت: حتی در بازجویی بیمارستان از همسرم پرسیدند که تجاوز به اهورا کار او بوده که او انکار کرد. او به انکارهای مکرر همسرش از تجاوز به اهورا در کلانتری اشاره کرد و گفت: باورم نمی شد کار او باشد چون تا آخر با گریه و زاری انکار می کرد. او گفت: همسرم همیشه به اهورا عشق می ورزید و هرگز باورم نمیشد که با فرزندم چنین رفتاری کند. مادر اهورا گفت: قفسه سینه اهورا شکسته بود و همسرم این شکستگی را ناشی از تنفس مصنوعی که همسایه مان هنگام نجات اهورا در مسیر بیمارستان به فرزندم داده بود، عنوان می کرد تا من را توجیه کند. او درپایان گفت: من قصاص قاتل کودکم را می خواهم.

به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code