| جمعه، 31 فروردین 1403
از منتقدان ماشین دودی تا پیاده راه:
       کد خبر: 14214
بابک مهدی زاده* بابک مهدی زاده* ۱-       بی شک بزرگ ترین پروژه عمرانی در سی سال اخیر در رشت همین پروژه پیاده راه سازی مرکز شهر است. پس جای تعجب نخواهد داشت که پر از حاشیه باشد با موافقان و مخالفانی که هر یک دلایل خاص خود را دارند. این روز ها پروژه ای در شهر رشت در دست اجرا است که قرار است شکل و شمایل شهر را به کل تغییر دهد و مسلما هر تغییری هزینه های خودش را دارد و بر تمام آگاهان علم سیاست و توسعه پرواضح است که هر توسعه و تغییری نیاز به کارگردانی قابل دارد. حال این روز ها شهردار جوان رشت نقش این کارگردان را برعهده گرفته و می خواهد تغییری شگرف در شهری که سی سال است تغییری به خود ندیده، دهد و طبیعی است که چنین عزمی، شجاعت می خواهد و کاردانی. از این رو باید به محمدعلی ثابت قدم تبریک گفت که برای تغییر چهره این شهر فرسوده، شجاعانه پای طرحش ایستاده و تن به میدان نبرد با مخالفان داده است. از این روست که به شخصه و به خاطر شهرم از ایشان متشکرم. ۲-       با تکمیل طرح بزرگ پیاده راه سازی شهر رشت صاحب یکی از بزرگ ترین میادین سنگ فرش شده ای در ایران خواهد شد که چشم هر میهمان و گردشگری را می نوازد. همچنین با راه اندازی میدان های خرید در ورودی های شهر دیگر نیازی به آمدن اهالی حومه شهر به مرکز شهر نیست و آن ها می توانند مایحتاج روزانه خود را از این مراکز تهیه کنند و در اینصورت از حجم تردد و ترافیک کاسته خواهد شد. شاید در نگاه اول خلوت شدن میدان اصلی برای کسبه منطقه نگران کننده باشد اما مسلما نگرانی شان با ورود گردشگران برطرف خواهد شد. گردشگرانی که از اقصی نقاط ایران به گیلان می آیند و رشت را به عنوان یک گذرگاه می نگرند با وجود میدانی به زیبایی شهرداری و رستوران ها و کافه هایی که در سرتاسر این میدان بزرگ راه اندازی می شوند ماندگار خواهند شد و سودش نصیب کاسبان میدان بزرگ و خیابان های اطراف می شود. با ساخت میدانی سنگ فرش شده به بزرگی طرحی که مدنظر شهردار است نه تنها گردشگران که حتی اهالی شهر رشت نیز مطمئنا اوقات فراغت خود را در این مکان به سر خواهند برد. در اینصورت بافت طبقاتی حاضر در این میدان تغییر می کند و پول بیشتری به گردش در خواهد آمد. پیاده راه بزرگ مرکز شهر، مردم را دعوت به پیاده روی بیشتر و با هم بودن دعوت می کند. همچنین پتانسیل قابل توجهی است برای برگزاری مراسم عمومی و شادی های دسته جمعی و کسب تجربه ای که در کشورهای توسعه یافته امری عادی است اما در کشور و مخصوصا شهر ما متاسفانه کم تکرار. چنین مرکزی می تواند تبلور فعالیت های فرهنگی باشد؛از موسیقی خیابانی تا تئاترهای خیابانی. عدم تردد خودرو در مرکز شهر و اجرای طرح کنترل ترافیک بی شک فرهنگ استفاده از ناوگان حمل و نقل عمومی مانند تاکسی ها و اتوبوس های خط واحد را در بین مردم افزایش می دهد. البته به شرط آنکه شهرداری به موازات اجرای طرح پیاده راه فکری هم به حال ارتقای ناوگان حمل و نقل عمومی اش داشته باشد. شاید در هفته های اول اجرای طرح کنترل ترافیک، در خیابان های منتهی به شهرداری و حتی خیابان های اطراف و کمربندی ها ترافیک سنگینی ایجاد شود اما مردم رشت هم ناچارا باید این واقعیت را قبول کنند و مانند شهروندان کشورهای توسعه یافته استفاده مداوم و بی دلیل از خودروهای شخصی را فراموش خودداری کنند. کم شدن ماشین های تک سرنشین باید تبدیل به فرهنگ شهرنشینی رشتی ها شود تا از حجم ترافیک در کنار سیاست های جدید شهرداری کاسته شود. ۳-       برای یک بار هم که شده می خواهم از خودمان یعنی شهروندان انتقاد کنم. یادمان باشد وقتی اولین خط قطار شهری در ایران یا همان ماشین دودی که تهران را به وسیله خط ریل به شهر ری متصل می کرد عده ای از مردم عامه با سنگ و چماق به دنبالش افتادند و مخالف آن توسعه بودند اما گذشت زمان ثابت کرد که آن ماشین دودی چه خدمتی بود به کشور. حال همان حکایت بازهم در حال تکرار است. این بار در رشت. آن هایی که مخالف طرح بزرگ پیاده راه هستند آیا هیچ گاه این سوال را از خود پرسیده اند که چرا رشت سال های سال است که هیچ تغییر اساسی و خوبی به خود ندیده است و آیا این شرایط در شان مردم رشت هست؟ اکثر مخالفان این طرح در جامعه که این روز ها مدام در حال غر زدن هستند مطمنا با توضحیات ارایه شده قانع می شوند. (بماند آن دسته از مخالفان که همواره و به دلایل شخصی مخالف اند.) اینجا مجموعه شهرداری باید در کنار اجرای این طرح فکری هم به حال توجیه طرح در بین جامعه ای باشد که به خاطر عدم آگاهی از جزییات و اهداف طرح و فواید و ثمراتش مخالفت می کنند که اگر آگاهی بود مسلما بسیاری از همین مخالفان به خاطر منافع جمعی جامعه رشتی و توسعه شهرشان سختی های اولیه را به جان خواهند خرید و حتی در بهتر اجرا شدن این طرح توسعه گرا با عوامل شهرداری همکاری خواهند کرد. ۴-       شهر عزیز ما چندین دهه است که درجا می زند یا همان جایی که هست، ایستاده است. تنها نام بی مسمای کلانشهر را با خود یدک می کشد. اما برای «بزرگ» شدن شهرمان – نه به معنای مساحتی که به معنای توسعه ای- نیاز به آدم هایی بزرگ با طرح ها و اهداف بزرگ داریم و البته حامیانی بزرگ از دل جامعه ای که می خواهد «بزرگ» شود. *روزنامه نگار
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code