| سه شنبه، 28 فروردین 1403
نظر جمعی از منتقدانِ تئاتر، پس از اجرای تیر ماه نمایش «نوای اسرارآمیز»؛
       کد خبر: 140888
نگاه ایران/رسول خوب بین: نوای اسرارآمیز، یکی از مهم ترین نمایشنامه های اریک امانوئل اشمیتِ فرانسوی است. نمایشنامه نویسی با شهرتی چشم گیر که سالانه از آثارِ نمایشی او اجراهای متعددی در گوشه کنار جهان به روی صحنه می رود. همچنین در ایران، ما اشمیت را با ترجمه های درخشان شهلا حائری می شناسیم و بسیار هم مورد استقبال اهالی تئاتر قرار گرفته است. در تیر ماهِ سال جاری، نوای اسرارآمیز با کارگردانیِ ساقی عطایی و بازیِ هومن کیایی و وحید آقاپور در تماشاخانه ی پایتخت، در تهران به روی صحنه رفت و با استقبال خوب تماشاگران و ایضا اهالی تئاتر و سینما روبه رو شد و چهره هایی نظیر «فاطمه معتمدآریا»، «گلاب آدینه»، «مصطفی زمانی»، «مسعود رایگان»، «فرهاد مهندس پور» و... به تماشای این اجرا نشستند. حالا به بهانه ی اجرای این نمایش در تماشاخانه ی «هامونِ» رشت، از چهارشنبه، 22 شهریور ماه، گزیده ای از نظرات منتقدان تئاتر را از رسانه های مختلف گرد آورده ایم تا معرفیِ اجمالی این نمایش برای مخاطبان باشد. همچنین لازم به ذکر است که طی روزهایِ آتی و پس از شروع اجرا، مجموعه ای از نظرات اهالی تئاتر گیلان را نیز درباره ی نوای اسرارآمیز، منعکس خواهیم کرد. علاقه مندان می توانند جهت تهیه ی بلیت به سایت www.haftsaz.com مراجعه کنند. رضا آشفته: کیایی تماشاگر را به حیرت وامی دارد نوای اسرارآمیز از متون روان شناسانه و تقریبا فلسفی امانوئل اشمیتِ فرانسوی است که عشق را به بازی گرفته و واقعا یک بازی حیرت آور است که در آن دو مرد از این بازی طولانی به حیرت درمی آیند. تماشاگر هم میخ کوب می شود که چقدر باید زندگی سخت و پیچیده باشد که توهمات و رویاها می توانند شکل عشق به خود بگیرند و ما ندانیم که چگونه است این ها پای بند نامه نگاری شده اند و هشت سال در انتظار یک اتفاق بوده اند. آنچه که آن دو را بیدار کرده است؛ همانا انتشار همین نامه هاست که در شکل کتاب، یکی را به خلوت دیگری می کشاند تا این بازی بی قاعده را به پایان برسانند... در این نمایش بازی هومن کیایی در نقش نویسنده بسیار دقیق و ظریف طراحی و اجرا شده است. از ریش بلند و رفتار هیستریک گرفته تا ریزنگری هایی که در بازی اش موج می زند تماشاگر را به حیرت وامی دارد. یعنی گریم و لباس هم به او کمک کرده اند که خود را بهتر نمایان کند اما زیباتر اشاره جزیی نگرانه اوست که ما را دچار یک حال خوش می کند که هم بازی اش را دنبال کنیم و هم در تعیقب نقش کم نیاوریم و ضرباهنگ برقرار بماند. ساقی عطایی هم در کارگردانی بسیار ظریف جلو می آید و در القای فضای شهودی و برجسته سازی عشق در مقام یک حس و حال متافیزیکی بسیار نفس گیر عمل می کند اما در دقایق آخر و در گره گشایی سست عمل می کند و دو بازیگر هم تقریبا رها می شوند و یک کمدی خیلی آشکار مانع از منعقد شدن آن فضا غایی و تاثیر گذار خواهد بود. وحید عمرانی: نگاهی فلسفی به عشق در این نمایشنامه اشمیت نگاهی فلسفی به عشق دارد و می توان از کشاکش دیالوگ ها به این نتیجه رسید که او به دنبال کشف ماهیت و چیستی حقیقی عشق است. در اینجا با دو نگاه متفاوت از سوی دو مرد به مفهوم عشق مواجه هستیم که نویسنده با پرداخت گفت وگوهای آن ها می کوشد تا نتیجه ای یا حداقل پرهیبی از واقعیت آنچه که عشقش می نامند، ترسیم کند. عناصر احساس و تفکر در این نمایش با یکدیگر می آمیزند و یکی از کشمکش های اصلی را همین دو مفهوم در کلیت ماجرا شکل می دهند... اینکه کارگردانان تئاتر خود را عقل کل به حساب نیاورند و در هر زمینه ای که مربوط به اجرای شان می شود از متخصص مربوط به همان فن استفاده کنند، مسئله ای است که کمبودش در فضای تئاتر ما احساس می شود و رعایت آن از نقاط قوت این نمایش به شمار می رود. طراحی صحنه موارد مثبت دیگری نیز دارد از قبیل اینکه نه با صحنۀ شلوغ و آکساسوارهایی بی دلیل و صحنه پر کن طرف هستیم و نه با بی چیزی ناشی از هزینه نکردن و صرفه جویی. آنجا که لازم است برای صحنه هزینه شده... و بی دلیل چیزی به دکور اضافه نگردیده است. طراحی صحنه بسنده و تکمیل است و هر چه که هست مورد استفاده قرار می گیرد. امید طاهری: اساس شکل گیری این اجرا، بازیگری است گفت وگوها در نوای اسرارآمیز چندلایه است و این به خاطر ویژگی های روانشناختی کاراکترهای اشمیت است... اساس شکل گیری این اجرا، بازیگری است. البته این نافع تاثیر کارگردان نیست. درواقع کارگردانی درست باعث شده ما با بازیگران همراه شویم و حضور کارگردان را فراموش کنیم. وحید آقاپور و هومن کیایی هر دو به خوبی از پس اجرای نقش های سخت این نمایشنامه برآمده اند. لحظات نابی در بازی ها وجود دارد که ترجمان دقیق و درست کنش های مستتر در لایه های زیرین دیالوگ است و اگر این لحظات در بازی ها متبلور نمی شد نمایش اصلا نمی توانست ارتباط برقرار کند. حمید کاکاسلطانی: اهمین دیالوگ در نوای اسرارآمیز اشمیت فلسفه را خوب می شناسد و به نظر می رسد حرکت در مسیر سنت، مدرنیته و جریان پست مدرن را به خوبی تجربه کرده. بر همین اساس در نمایشنامه نوای اسرار آمیز در چینش کاراکترها و رابطه ایجادشده بین آن ها، از سطح عبور می کند و نقب می زند به درونیات انسان و مسائل اساسی زندگی او مثل عشق و جنسیت را به چالش می کشد. در این نمایشنامه دیالوگ بسیار با اهمیت است. چرا که در یک سطح قرار نمی گیرد. جملات گاه دهشتناک و هراس انگیز می شوند. از این منظر نمایشنامه می تواند یک تراژدی مدرن باشد... در لحظات مختلف نمایش سکوت ها بسیار معنامند می شوند و تقابل دو کاراکتر در این لحظات سکوت اوج می گیرد و لایه های دیگری از شخصیت آن ها را عیان می کند. هاله مشتاقی نیا: متن و اجرایی بر پایه ی غافل گیری های مدام نوای اسرارآمیز حکایت تقابلِ نویسنده ای که برنده ی جایزه ی نوبل ادبیات است، زنورکو، با یک خبرنگار، لارسن در جزیره ی رُزوَنوی در دریای نروژ است؛ متن بر پایه ی غافل گیری های مدام یک مثلث زنورکو، لارسن و هلن، زنِ غایبِ ماجرا نوشته شده. اشمیت استاد پرداختن به روابط است و برای من که نوشتن از روابط در متن هایم دغدغه بوده، نمایش نامه های اشمیت به کلاس درس می ماند. همیشه برای من تماشای متن های مورد علاقه ام بر صحنه با دلشوره ای خاص همراه است که این گروه اجرایی با این متنِ درخشان چه کرده اند... تماشای نوای اسرارآمیز به کارگردانی ساقی عطایی که کارگردانی جوان است، خوشحالم کرد. گروه اجرا به دنیای اشمیت وفادار بوده و فضای کار درآمده بود.

به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code