| جمعه، 31 فروردین 1403
 نگاه ایران/مزدک پنجه ای

۱

۱۷ مرداد مصادف با روز خبرنگار است و به این مناسب هرسال برخی از نهادهای ذی ربط اقدام به تجلیل و برپایی جشن هایی بدین منظور می کنند و هرساله عده ای  سوداگر مطبوعاتی را کنار خبرنگاران و روزنامه نگاران واقعی می نشانند و از مقام شامخ آن ها که البته کم هم نیستند، تجلیل می کنند. فارغ از بحث، نخستین موضوعی که در ابتدای این یادداشت به ذهن می رسد این است که چرا ۱۷ مرداد را فقط به نام خبرنگار در تقویم نام گذاری کرده اند. البته علت این امر را می دانیم اما مقصود از طرح این پرسش این است که چرا «روزنامه نگاران روز ندارند». به تعبیری پس سهم سایر اهالی رسانه چه می شود؟. آیا بهتر نیست برای آن که گستره ی بیشتری از اهالی رسانه شامل این روز شوند، آن را به روز «رسانه» یا «روزنامه نگار» تغییر دهند. ۲ در سال های گذشته به واسطه ی گسترش حوزه ی ارتباطات و به مدد فضای مجازی و کم رنگ شدن جایگاه مطبوعات بین مردم، اقتصاد نشریات در وضعیت بسیار بدی قرارگرفته  است. اوضاع تبلیغات در بخش خصوصی نیز مناسب نیست، بدین سبب میزان آگهی در مطبوعات به شدت نزول کرده است و جای خود را به رپرتاژ داده است. مضاف آن که اگر آگهی مزایده و مناقصه نیز به مطبوعات داده شود از سر اجبار و لزوم قانون است و متأسفانه این امکان نیز صرفاً مشمول روزنامه های سراسری می شود. بنابراین با این وضعیت بسیاری از نشریات به منظور حفظ حیات خود چاره ای جز وابستگی و روی آوردن به انتشار اخبار و عملکرد دستگاه ها و ادارات دولتی و غیردولتی ندارند. در این میان برخی از نشریات نیز که رویه ای مستقل دارند، تبدیل به یک بنگاه اقتصادی شده اند و عملاً درزمینه ی آگاهی رسانی و تولید فرهنگ و آنچه وظیفه رسانه است، نقشی ندارند. بنابراین در این وضعیت حلقه ی گم شده ی نشریات را باید استقلال آن ها دانست. نشریات که قرار بود روزگاری چشم و زبان مردم و آیینه اجتماع باشند و به نقد و بررسی ضعف ها و آسیب ها بپردازند، تریبون روابط عمومی ادارات، نهاد ها،برخی چهره ها و احزاب شده اند. در این میان به واسطه ی وابستگی موجود، امکان نقد، بسیار کم رنگ شده است. در حالی که رسانه باید هم چون قضات محاکم از آزادی و استقلال عمل برخوردار باشند تا بتوانند در لوای قانون بدون هیچ گونه دلهره ای به ایفای وظایف حرفه ای خود بپردازند. ۳ استاندار گیلان در روزهای اخیر عنوان کرده اند که به دستگاه های مربوطه دستور داده اند تا نسبت به تقدیر و تجلیل از خبرنگاران اقدام کنند و البته پیرامون زحمات این قشر نیز سخنانی را ایراد کرده اند. در این فرصت می خواهم نقدی به ایشان و البته مدیرکل اداره ی فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان وارد نمایم. جناب استاندار و مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی در سال های اخیر هیچ دیداری را با اهالی رسانه به غیراز مدیران خانه ی مطبوعات برگزار نکرده اند، به گونه ای که این شائبه در بین دوستان رسانه پیش آمده که آن ها آن طور که عنوان می کنند، اعتقاد چندانی به فعالان عرصه ی رسانه ندارند چراکه از برگزاری حتی یک نشست خبری با اصحاب مطبوعات اجتناب کرده اند و البته ایراد دیگر این است که خانه ی مطبوعات زبان درد ها و خواسته های همه ی اهالی رسانه نیست. شاید باید در یک فضای عمومی تر پای صحبت بسیاری از اهالی مطبوعات بنشینند و از نزدیک با مشکلاتشان آشنا شوند. مشکلاتی که برخی از آن ها ناشی از عدم امنیت شغلی و وضعیت نامناسب اقتصادی و مشکلات قضایی نیست.  ۴ باور کنید در طول این سال ها آن قدر پیرامون مشکلات متعدد روزنامه نگاران نوشته ایم و نوشته اند که تصمیم گرفته بودم امسال دیگر چیزی ننویسم، چراکه فقط هرسال مسئولان در چنین روزی به یاد ما می افتند و با برپایی مراسمی اغلب نه شایسته، همه چیز را به سال بعد موکول می کنند، سال بعد و بعدتری که شاید نه ما باشیم و نه آن ها بر کرسی قدرت!

نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.

به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code