| پنجشنبه، 06 اردیبهشت 1403

نگاه ایران/ محمد کهنسال

عضو انجمن اسلامی مهندسان گیلان

صراحت و بیان برخی نکاتی که هر کسی به بیان آن نمی پردازد (درست یا غلط) از ویژگی های گفتاری و نوشتاری دکتر زیباکلام است . انتقاد دکتر زیباکلام از جمعی از افراد کابینه دکتر روحانی و طرح موضوع خون بودن دل اصلاح طلبان گیلان از دکتر نوبخت را نیز باید در همین راستا ارزیابی نمود. طبیعتا این اظهار نظر تبعاتی به دنبال داشت و عده کمی در موافقت و جمع بیشتری در مخالفت نظراتی بیان داشتند. با اظهار نظر مجدد دکتر زیباکلام و بردن نام برخی افراد اصلاح طلب موضوع وارد فاز جدیدی شد چرا که خواننده خود به خود ارتباطی بین افرادی که نام آنها برده شده با اصلاح طلبانی که دل خونی دارند برقرار می نماید و انتظار موضع گیری آنها له یا علیه سخنان دکتر زیباکلام وجود دارد. عده ای معتقدند فضاهای این چنینی فضای زیبایی نیست و نباید هر حرف و سخنی را رسانه ای نمود و برخی دیگر معتقدند حق مردم است که از تمامی قضایای رخ داده باخبر باشند و طرح این موضوعات و بررسی زوایای آن می تواند بر روند کلی حرکت سیاسی جامعه تاثیر مثبتی داشته باشد. اختلاف بین این دو تفکر و اینکه کدام درست می گویند موضوع این نوشته نیست . در این نوشته سعی می شود از زاویه خاصی این موضوع و تاثیرات آن بر روند استان گیلان مورد بررسی قرار گیرد. سوال اینجاست که آیا حق تحلیل عملکرد آقای دکتر نوبخت و همچنین حزب اعتدال و توسعه برای دیگران و از جمله اصلاح طلبان استان وجود دارد یا خیر؟ بعید می دانم هیچ فرد مدعی سیاست ورزی چنین حقی را برای دیگران مجاز نداند. این بدیهی است هر کسی که وارد عرصه کنش سیاسی می شود باید این انتظار را داشته باشد که عملکرد وی زیر ذره بین قرار گرفته و تحلیل و نقد نیز بشود که دکتر نوبخت و حزب اعتدال و توسعه نیز از این قاعده مستثنی نیستند . از نظر بنده جناب آقای دکتر نوبخت نه امیرکبیر گیلان و ... هستند و نه آدمی که باید به زیر کشیده شود و در دولت جایگاهی نداشته باشد . ایشان را مانند هر انسان دیگری واجد ویژگی هایی مثبت و منفی می دانم که می توان با نقد وی بیشترین کمک را در ادامه راه طولانی سیاست ورزی به ایشان نمود. بنده با اجازه بزرگان اصلاحات که گویا تمایل چندانی به بررسی این موضوع ندارند در حد دانش و تجربه و توان خود به بررسی موضوع خواهم پرداخت و چون اصولا نه کاندیدای پستی هستم و نه علاقه ای به حضور در مشاغل دولتی دارم خدا را شاکرم که نگرانی از بابت مورد نقد قرار گرفتن این نوشته حتی از نوع سخیف دعوت به تشک کشتی نیز ندارم . به نظر می رسد بحث دکتر زیباکلام و همچنین ما در این نوشته عملکرد دکتر نوبخت در گذشته های دور نبوده و در واقع عملکرد ایشان در حدود چهارسال گذشته مد نظر است که در این صورت ایشان را در چهار محور می توان مورد ارزیابی قرار داد. 1- عملکرد ایشان به عنوان ریاست سازمان مدیریت و برنامه ریزی ( از میانه راه سازمان برنامه و بودجه به دلیل جداشدن سازمان امور استخدامی) 2- عملکرد ایشان به عنوان سخنگوی دولت و عضوی موثر از تیم رسانه ای دولت 3- عملکرد ایشان به عنوان عضوی از کابینه و نحوه دفاع از دولت در حین انتخابات 4- عملکرد ایشان به عنوان فردی موثر در نحوه مدیریت استان در چهار سال گذشته بنده با اجازه بزرگان اصلاحات که گویا تمایل چندانی به بررسی ندارند به بررسی موضوع خواهم پرداخت و بدیهی است هر کدام از فعالین سیاسی بنا به تجربه و برداشتهای خود در این خصوص نظراتی خواهند داشت اما حقیقت آن است که در خصوص برخی از این موارد نمی توان به راحتی و بدون در نظر گرفتن شاخص های مستند و مستدل اظهار نظر نمود. مهمترین محور عملکرد ایشان ریاست سازمان برنامه و بودجه است که اظهار نظر در این خصوص نیاز به اشراف بر وظایف سازمان متبوعه و داشتن اطلاعات از گذشته و حال سازمان مذکور دارد و از طرف دیگر چون سازمان مذکور سازمانی چند بعدی بوده و وظایف متعدد و متنوعی بر عهده دارد لازم است گروهی با تخصص های مختلف در این زمینه بررسی نموده و نظرات را اعلام نمایند . بنده اما به عنوان یک فعال بخش خصوصی که در زمینه ارائه خدمات مشاوره مهندسی فعالیت می کنم می توانم در خصوص یکی از بخش های فعالیت سازمان برنامه و بودجه نظرات خویش را بیان نمایم. هر یک از قوای سه گانه از طریق مجموعه ای بر عملکرد دستگاه های اجرایی که از اعتبارات دولتی بهره می برند نظارت می نماید دستگاه های نظارتی قوه قضائیه و قوه مقننه به ترتیب سازمان بازرسی و دیوان محاسبات هستند و این وظیفه در قوه مجریه برعهده سازمان برنامه و بودجه نهاده شده است که سازمان برنامه و بودجه از طریق چندین معاونت و اداره کل از ابتدای داستان یعنی تعریف بودجه و تا اجرایی شدن و تخصیص بودجه و در حین اجرا بر دستگاه ها نظارت می نماید و از طرف دیگر متولی تدوین بسیاری از آئین نامه ها و بخشنامه هایی است که مرتبط با پروژه های اجرایی و ابزار دست دستگاه ها و مشاوران و پیمانکاران بوده و خواهد بود . پس در این زمینه می توان تا حدی به ارزیابی عملکرد سازمان برنامه و بودجه نشست. به عنوان یک فعال بخش خصوصی عرض می کنم که در زمینه تدوین آئین نامه ها ( صرف نظر از ارزش گذاری بر محتوای آنها ) سرعت عمل خوبی در سازمان برنامه و بودجه فعلی وجود دارد اما در زمینه نظارتی متاسفانه شرایط با دوره قبل تغییر چندانی نکرده است و کم نیستند دستگاه هایی که گزارش دقیق و درستی از عملکرد خود به سازمان نمی دهند و کم نیستند دستگاه هایی که متاسفانه قانون را در برخورد با مشاوران و پیمانکاران رعایت نمی کنند . در این رابطه فقط دو شاخص مطرح می شود. طی مذاکراتی که با بسیاری از همکاران داشته ام تشکیل پرونده قضائی برای بسیاری از پروژه های گذشته ( دوران احمدی نژاد ) و بعضا حال در قوه قضائیه به دلیل بی توجهی کارفرمایان به قانون یکی از نشانه های ضعف نظارتی سازمان برنامه و بودجه در آگاه سازی عوامل دستگاه ها و آموزش قوانین است . همچنین هنوز هم برخی از دستگاه ها رقم واقعی بدهی های خود ( باقیمانده از دوران احمدی نژاد ) را بصورت شفاف اعلام ننموده اند که این نیز نشان از ضعف سازمان در اخذ اطلاعات و گزارش دقیق از پروژه هاست که منجر به چندین بار اعلام پرداخت بدهی های پیمانکاران از طریق آقای نوبخت گردید اما عملا محقق نشد . در این زمینه به موارد زیر که در رسانه ها مطرح گردیده توجه فرمائید. "نوبخت:بدهی ۱۰هزار میلیارد تومانی دولت به پیمانکاران تا پایان سال ۹۳ پرداخت می شود( خبر سوم دی 92 در خبرگزاری تسنیم)" "نوبخت: مهلت سه ماهه دولت برای تسویه بدهی پیمانکاران( 25 شهریور 92 خبرگزاری صدا و سیما)" این موارد محدود به دو مورد فوق نبوده و به دفعات اینگونه موارد بیان گردیده که دقیقا نشان از نداشتن گزارش دقیق از بدهی دستگاه های اجرایی به پیمانکاران است . علی ایحال تاکید می گردد که این ارزیابی صرفا به این بخش از وظایف سازمان برمی گردد و ارزیابی از سایر بخش های عملکردی سازمان نیاز به اطلاعات آن بخش ها دارد . در خصوص جدا شدن سازمان امور استخدامی از سازمان مدیریت و برنامه ریزی و تبدیل سازمان مذکور به سازمان برنامه و بودجه نیز برخی ضعف آقای نوبخت در مدیریت را عامل این جدائی می دانند و برخی دیگر معتقدند که این جدائی بر اساس یک تصمیم منطقی و اینکه اصولا ادغام این دو صحیح نبوده صورت پذیرفته است که نگارنده در این خصوص نظری ندارد. در خصوص سه محور دیگر اما راحت تر می توان اظهار نظر نمود چرا که موضوع از پیچیدگی کمتری برخوردار بوده و در طول زمان نیز از این موضوعات به کرات صحبت شده و رسانه ها بارها به آنها پرداخته اند. در رابطه با محور دوم ارزیابی بسیاری از افراد این است که رسانه دولت روحانی پاشنه آشیل وی بوده و سختی بسیار زیادی را که ستادهای روحانی در دوران انتخابات متحمل شدند تا مردم از کارهای انجام شده دولت علیرغم همه مشکلات مطلع شوند ناشی از ضعف تیم رسانه ای دولت می دانند اما به نظر من عملکرد دکتر نوبخت به عنوان عضوی از این تیم که وظیفه مشخص سخنگوئی را بر عهده داشته بهتر و بالاتر از مجموعه عملکرد تیم رسانه ای بوده و قابل قبول است و در برخی موارد اظهار نظرهای ایشان در قبال برخی نکات مطرح شده توسط دیگر بخشهای حاکمیت فراتر از انتظاری بود که آشنایان با خوی و خصلت دکتر نوبخت از ایشان انتظار دارند که نمونه اخیر آن اظهار نظر ایشان نسبت به موضع رئیس قوه قضائیه در خصوص بحث حصر بود. در رابطه با محور سوم گرچه ایشان خود را در این انتخابات به آب و آتش نزد اما مقایسه ایشان با برخی دیگر از افراد دولت و قرار دادن ایشان در آن دسته بندی بی انصافی است ضمن اینکه در این خصوص معیار دیگری که می تواند ملاک عمل قرار گیرد عملکرد حزب ایشان در استان است که به نظر من در مجموع عملکرد قابل قبولی داشتند و بخصوص حضور دبیر محترم حزب در استان آقای کیوان محمدی علیرغم پست سازمانی در دولت قابل دفاع بود . مهمترین محور اما که احتمالا موضوع اصلی بحث و ایراد و انتقادات اصلاح طلبان گیلان است بحث عملکرد ایشان در مدیریت استان است. گرچه ممکن است ایشان و همچنین حزب اعتدال و توسعه با اصل این موضوع که مهمترین عامل تعیین و چینش مدیران استان از صدر تا ذیل ایشان بوده اند موافق نباشند اما اجازه دهید بنده هم به نمایندگی از بخشی از اصلاح طلبان بر این ادعا تاکید نموده و به صراحت اعلام نمایم که بدون شک تاثیر تام ایشان در نحوه مدیریت استان غیر قابل انکار است و با عرض پوزش باید ایشان و حزب اعتدال و توسعه مسئولیت این امر را در پایان دولت اول دکتر روحانی پذیرا باشند . حفظ برخی از مدیران احمدی نژادی که اصولا پیش از احمدی نژاد فاقد تجربه مدیریتی بوده و دقیقا در دوره او با یک جهش پست دریافت کرده و از قضا فاقد توانمندی خاص مدیریتی بودند . دادن جایگاه و پست به برخی افرادی که پستهای مشخص در ستاد کاندیداهای اصولگرایان اعم از کند رو و تندرو داشتند که برخی از آنها نیز فاقد تجربه های مدیریتی در آن حد بودند و برکشیدن برخی از همفکران اعتدالی فاقد تجربه بالای مدیریتی و سپردن برخی پستهای مهم و اساسی و بعضا غیر مرتبط با توانایی آنها به ایشان از جمله مواردی است که در استان گیلان رخ داد. که بدون شک آقای نوبخت و همفکرانشان نقش اصلی در این اتفاقات را داشته و امروز باید مستدل و مستند از عملکرد این مدیران و مجموعه مدیریتی استان دفاع نموده یا ضعف عملکرد آنها را به عنوان یک اشتباه بپذیرند. از نظر بنده عملکرد دولت در استان ضعیفتر از متوسط کشوری بوده و رای بالای آقای دکتر روحانی در استان گیلان اگر هم به عملکرد کلی و قابل قبول دولت مرتبط باشد ربطی به عملکرد استانی دولت نداشته و دلایل دیگری از جمله ویژگی های فرهنگی استان ، حضور تعداد قابل توجهی از اهل سنت در مناطق تالش نشین و البته عملکرد قوی اصلاح طلبان در ستاد دکتر روحانی از جمله مهمترین دلایل این رای بالاست . در راستای ضعف مدیریتی استان حرف و سخن زیاد است اما به یک شاخص میپردازم و صرفا به همین نکته بسنده می کنم که تعداد مدیرانی در استان که حاضر نبودند از کیان دولتی که در آن مسئولیت داشتند دفاع کنند و در طول دوران انتخابات با ترس از اینکه شاید خروجی صندوق کسی غیر از روحانی باشد از پشت میزهایشان تکان نخوردند چندین برابر مدیران کشوری بود که مورد نقد دکتر زیباکلام قرار گرفت بنابراین بدیهی است که مسببین برآمدن و یا حفظ شدن چنین مدیرانی باید پاسخگو باشند . و در پایان سخنی با دکتر زیباکلام و آن هم اینکه جناب دکتر زیباکلام صراحت شما گرچه ارزشمند است اما در این زمان و با آن شرایط و ادبیات متاسفانه فضایی فراهم آورد که امکان ارزیابی عملکرد مدیرتی استان و افراد موثر بر آن را سخت نمود و بنده به عنوان یک اصلاح طلب که به شیوه مدیریت استان در چهار سال گذشته نقد جدی دارم از این منظر از شما دلگیرم گاهی صراحت نه تنها گره گشا نیست بلکه گرهی کور بر سایر گره ها می افزاید. بنده از سایر اصلاح طلبان هم که دل آنها برای توسعه استان می تپد می خواهم که نقطه نظرات مثبت و منفی خود را در خصوص عملکرد دولت در دولت اول دکتر روحانی در چهار سال گذشته اعلام نمایند تا چراغ راه آینده گردد و به قول معروف ار قضا سرکنگبین صفرا نیفزاید. نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.