| پنجشنبه، 06 اردیبهشت 1403
فیاض زاهد انا لله و انا الیه راجعون نمی دانم از چه کلماتی برای این مصیبت بزرگ بهره برم! اگر نبود سنت چنین مناسباتی ترجیح می دادم لب فرو بندم و فریادی خاموش سر دهم. من مهدی را در سال ٧٧ یافتم. چونان خیل بسیاری از دانشجویان و جوانان عاشق این مرز و بوم. در خیابان تختی به همراه دوست دیگرش امیر به دفترم آمد و تا دیروز و امروز و فرداها که این رشته محبت گسسته نخواهد شد، همراه و همدل بودیم.امروز دوم خرداد است و او یکی از سازندگان آن بود. انسانی آرمان خواه، فکور، صاحب اندیشه، خوش فکر و خوش قلم. ذکاوت بالا و تحلیل عمیق، خیلی زود او را در حلقه اول همفکرانمان قرار داد. هیچگاه مصائب و مشکلات زمانه روح او را آلوده نکرد. شاید پشتش زیر بار ناملایمات روزگار پلشت خم شد، اما در ایمان سترگش برای اعتلای ایران و آزادی خللی وارد نیامد. آنقدر هجوم خاطره ها سهمگینند که مرا توانایی تفکیک آنها نیست. نمی دانم از این آوار چگونه سربر آورم. هیچگاه فکر نمی کردم زنده باشم و مرگ این نسل را شاهد باشم. از بختیاری من بود که با امثال مهدی تقی زاده ها زندگی کردم و او یکی از بهترین آنان بود. او در این سالها مانند بسیاری از متفکران و روزنامه نگاران در عسرت و فشار بود و چقدر برایم دردآور است که زمانه چنان امثال مرا در تنگنا قرار داده بود که نتوانم آنچنان خدمتی که شایسته است را باید! من این ضایعه بزرگ را در ابتدا به همسر و خانواده عزیزش که هنوز رخت عزای پدر از تن به در نکرده اند و سپس به فعالان سیاسی اصلاح طلب و روزنامه نگاران مظلوم وطنم تسلیت عرض می کنم. مهدی رفت، اما ایمان و باور او برای اعتلای ایران و نیل به توسعه و رفاه ایران همچنان زنده و پابرجاست.  

به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code