بهنام ربیع زاده
این روزها که چیزی به
۲۹ اردیبهشت نمانده است وقتی به میان دلسوزان و حامیان اداره کشور به شیوه عقلانی
می روی همه از عدم وجود
شور و نشاط انتخاباتی سخن
می گویند.
همه مرددند و
می پرسند «آیا مردم مشارکت خواهند کرد
؟
» همه
می دانند که عدم حضور مردم یعنی بازگشت به دوره تاریک
۸ ساله
.
همه از
سختی های آن دوره حرف
می زنند و رهایی از بازگشت دوباره آن را مشارکت حداکثری
می دانند.
نق
می زنند و حرص
می خورند که چرا فضای انتخاباتی سرد است
؟چرا کسی کاری
نمی کند؟
چرا مردم را
آگاه نمی کنیم؟و
ده ها پرسش دیگر
.
همه ما
یک پایمان را روی دیگر
می اندازیم و روزنامه
می خوانیم و به
گوشی های مان نگاه
می کنیم و از
اظهار نظرهای تاج زاده و خاتمی و عبدالله نوری و .... دیگران
می گوییم و
تحسینشان می کنیم!
در واقع ما وقتمان را هدر
می دهیم و گویی منتظر دیگرانیم که بیایند و شور و موج انتخاباتی ایجاد کنند
!
بیایند و با
سخنرانی های آن چنانی فضا را به سمت نشاط انتخاباتی ببرند
!
اما از خود
نمی پرسیم که مگر چند نفر از
سخنرانی های این چنینی استقبال
می کنند. بله
سخنرانی ها و
متینگ ها و
شعار دادن ها و ... هم کارکرد خودش را دارد اما از خود بپرسیم که خودمان برای ایجاد فضای نشاط انتخاباتی چه برنامه
ایی داریم و چه
کرده ایم؟.
کدام یک از ما تصاویر روحانی را بر شیشه خودروهایمان
چسبانده ایم؟
کدام مان
عکس های کسی که کشور را به مسیر عقلانیت برگرداند را به
شیشه و درب منازلمان
نصب کرده ایم؟
چه تعداد از ما
به صورت جمعی و
چندنفره به میان مردم
رفته و از روحانی و اقدامات مفید دولت حرف زده و تصاویر کاندیدایمان را به آنها
داده ایم که در
فروشگاه ها و
کارگاه ها و ... بچسبانند
؟
اصلاً خودمان چقدر از
مچ بند و شال و لباس بنفش که رنگ تبلیغاتی روحانی است استفاده
می کنیم و
روبانش را بر آنتن خودروها و دستگیره درب
مغازه ها و
دفاترمان آویزان
کرده ایم؟
بگویید
راههای ایجاد نشاط انتخاباتی چه چیزهایی است و ما چه
کرده ایم ؟
همراه عزیز
!
همه ی ما خطر را حس
می کنیم.
خب اگر چنین است چرا
به صورت جدی و سریع اقدام
نمی کنیم؟
دوستان من
!
زمان را
برای تجزیه تحلیل در
مکان های سیاسی و ستادها هدر ندهیم .
خیلی ها هستند که
می خواهند به
ما کمک کنند
. بسیاری منتظرند که به دیدارشان برویم
.
اگر
وظیفه ما حفظ نظام اداره کشور
بر مدار عقلانیت است پس باید که این
چند روزه سخت بکوشیم
.
دسته های چندنفره تشکیل دهیم و به سطح شهر و روستا برویم
.
باید درخت امید واقعی را آبیاری کنیم تا امید واهی قد علم نکند
.
قرارهای روزانه و شبانه بگذاریم و مسیرهایی را مشخص کنیم و پای
حرف ها بنشینیم و
حرف های مان را بزنیم
.
زمان
به سرعت می گذرد و اگر نجنبیم مطمئن باشیم که پشیمانی درو
می کنیم.
بنابراین از
همی نالان باید استارت این کار را بزنیم حتی
یک ساعت بعد هم دیر است
.
من
همین الانمی روم که تصاویر روحانی و شال و روبان بنفش تهیه کنم تا به کمک چند نفر که
با هم هماهنگ
شده ایم به میان مردم برویم
.
ما دیگر
نمی نشینیم
شما هم
ننشی.
تا بعد با آرامش بنشینیم و استراحت کنیم و در
بحث هایمان دولت را نقد نماییم
.