| شنبه، 01 اردیبهشت 1403

نگاه ایران / کیوان بهمنش

در دنیای امروز اگر تعداد آنها که به دنبال خوشبختی خودشان هستند، از تعداد آنها که به دنبال بدبختی دیگران هستند کمی بیشتر بود، در عرض چند سال بهشت را به کف می آوردیم! «برتراند راسل» همزمان با نزدیک شدن موعد برگزاری انتخابات شوراهای اسلامی و شهر روستا، هر روز موج های رسانه ای در فضای مجازی بیشتر و بیشتر می شود و معمولاً هر شخصی که در رسانه های اجتماعی عضویت دارد این روزها خواسته و ناخواسته به گروه هایی که سازوکار انتخاباتی دارند دعوت به حضور میشود . نگارنده  نیز از این رویداد مستثنی نبوده و چند روزی است که به دعوت چند تن از دوستان دغدغه مند توسعه شهر جانمان رشت در تعدادی از این گروهها افتخار عضویت پیدا نموده ام. آنچه در اتمسفر این گروه ها بسیار مشخص است، مطالبه گری توسعه این شهر در کنار تعصب به جغرافیای منطقه است ! هرچند حجم انبوده اخبار و اطلاعات مبادله شده در این گروه ها ، نشان از این دارد که در ابتدای راه هستیم و بسیار مبتدی ، لیکن هر زمانی که فراغتی حاصل میشود و به خواندن سخنان و پست های دوستان در این گروه ها  میپردازم  ، گاهی در کنار تعصب لازم به منطقه و دیار خویش ، رگه های از عطر ناخوشایند قومی گرایی را میتوان  استشمام نمود و چون نوع کار حقیر به گونه ای بوده که همیشه با اقوام مختلف کار و زی کرده ام و از انجایی که در جهان امروز قطعا یکی از عوامل اصلی بازدارنگی توسعه تفکرات قوم گرایی و نژاد پرستی است لازم دانستم که این نوشتار را با همشهریان خویش در میان گذارم. بومی گرایی (محلی گرایی) و قوم گرایی هر دو اصطلاحاتی هستند که در نزد عوام شاید جایگزین همدیگر شوند، ولی کارکرد این دو واژه یقیناً متفاوت از هم بوده و البته مرز تشخیص آنها هم بسیار سخت! قوم گرایی از زیرمجموعه های محلی گرایی و معادل آن است، محلی گرایی یا بومی گرایی را می توان «حمایت یا ممانعت از تغییرات اجتماعی در یک محلّ برای دفاع از منافع آن محلّ و مردمش» تعریف کرد. در حالی که محلی گرایی ما را بیشتر متوجه «محل و سرزمین» می کند ، اصطلاح «قوم گرایی» بار انسانی و فرهنگی بیشتری دارد و ما را متوجه «مردم و فرهنگ» می کند و اگر خدای ناکرده خواسته های خود را بد عنوان نماییم شاید به ورطه نژادپرستی سقوط نماییم ! در ادبیات امنیتی  امروز ایران ،  کلمه «قوم» با حساسیت خاصی تحت فشار قرار دارد ، چرا که بسیاری از مردم  تصور دقیق و شایسته ای از این اصطلاح ندارند و معمولا تلاش می کنند هویت قومی را در ردیف هویت های واپس گرا، نژاد گرا، قبیله ای، سنّتی، متعصبانه و خُشک معرفی کنند . قطعا دوستانی که در این رسانه های اجتماعی عضویت دارند ، میتوانند  گواهی دهند که رگه هایی از این تصور را میتوان در این رسانه های مجازی یافت . باید بدانیم که در ادبیات اجتماعی معاصر ، قوم گرایی  برندگان و بازندگانی داشته است ، هواداران اسمیلاسیون (یکسان سازی فرهنگی) از یک سو و تجزیه طلبان از سوی دیگر، برندگان این گونه تعاریف هستند. تجزیه طلبان از نارسایی مفهوم قومیت سوء استفاده می کنند تا جامعه را وادار کنند از ایشان به عنوان «ملت»، «خلق» و امثال آن یاد کنند که دامنه مطالبات آن ها از جنبش قومی فراتر است و معمولا به دنبال ایجاد تغییرات سیاسی کلان تر، تأسیس دولت ملّی مستقل و امثال آن هستند. در این میان بازندگان اصلی کسانی هستند که قصد دارند، کاملا صلح جویانه و  بدون ایجاد تغییر اساسی در هویت ملی یا نظام کشورداری (تجزیه) به مطالبات « بومی » و « محلی  » خود برسند. لذا توجه به همین نکته مهم است که مسئولیت خطیر دوستان موسس این گروه ها را دو چندان میکند تا خدای ناکرده بازنده این بازی خطرناک نشوند و هوشمندانه مانع از این گردند که از هدف بومی گرایی به دامن پدیده شوم قوم گرایی و خدای ناکرده نژادپرستی نلغزند! یقینا دوستان موسس این گروه ها بهتر از حقیر میدانند که بومی گرایی به معنی ممانعت از تغییر یا پاسبانی و نگهبانی از هویت محلی و بومی خویش  است و  آن ها سعی می کنند زبان، سرزمین ، هنر، ارزش ها و هنجارهای مشترک خود را در برابر تهاجم کشنده حفظ کنند ، در این فرایند کانون اصلیِ توجه «میراث مشترک» بومی و محلی آنان  است (مثلا در عرصه زبان بر لزوم حفظ واژگان کُهن زبان محلی تأکید می کند). بومی گرایی و محلی گرایی  به معنی بازتعریف ، بازسازی و بازیابی هویت بومی و محلی خویش  است و در این فرایند باید کوشید ،  در ساز و کارهای سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی و… به گونه ای ورود کنیم  ، که تنها در رقابت با با اهداف شوم قوم گرایان پانیسم ، بتوان گلیم خویش را از آب کشید و خدای ناکرده فریب بازی آنها را نخورد و در زمین نژادپرستی آنان به بازی نپرداخت . بومی گرایی به منزله بکارگیری سرمایه های اجتماعی بومی است ، تا این منبع مهم  به عنوان یک «سرمایه اجتماعی» در خدمت توسعه آن منطقه قرار گیرد ؛ و باید بدانیم سرمایه اجتماعی بومی ، عبارت است از هر چیزی که بتواند میان انسان ها پیوندی ایجاد کند ، هر انسان یا جامعه ای پیوندهای بیشتری داشته باشد، همگرایی و همدلی اش بیشتر خواهد بود و بهتر می تواند به « همکاری » و « مشارکت » برسد. توجه هوشمندانه  به بومی گرایی ، میتواند  زمینه را برای کشف، معرفی و تقویت استعدادهای محلی فراهم آورد؛ بومی گرایان معتقدند فرمول های کلان و جهانشمول توسعه اگر با ملاحظات محلّی و بومی همراه نشود نه فقط نقشی در بهبود جوامع نخواهد داشت بلکه برعکس، ممکن است با تخریب همان بافت های محلّی به بحران های اجتماعی و اقتصادی دامن بزند، بنابراین ایشان در تلاشند با تمرکز بیشتر بر «محل» و «بوم » به دنبال کشف، بازیابی و تقویت استعداد های محلّی و یا شناسایی آسیب ها و ویژگی های آسیب زای محلّی باشند. بومی گرایی  «انسجام اجتماعی» و حس تعلّق به سرزمین و مردم خویش را تقویت میکند ؛ یکی از فاکتورهای هرگونه توسعه و مشارکت اجتماعی و اقتصادی، این است که مردم به سرزمین محل زندگی خویش علاقمند باشند و منافع آن را رعایت کنند. هویت بومی  یک هویت مدرن اما برپایه سنت و فرهنگ محلی است که می تواند در رشد این حس تعلق به کار گرفته شود. در پایان امیدوارم ، دوستان دغدغه مند و متعصب به  توسعه شهر جانمان رشت ، هوشمندانه مرز بین بومی گرایی و یا قوم گرایی را برای مردمان خوب و مهربان این شهر که نوع دوستی آنها آوازه جهانی دارد، چنان تبیین و مشخص نمایند تا انشالله این فرصت خوب تعصب به دیارمان ، خدای ناکرده به یک تهدید تبدیل نگردد. نگاه ایران: انتشار اخبار و یادداشت های دریافتی به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت انجام رسالت مطبوعاتی و احترام به مخاطبان منتشر می شود.
به اشتراک بگذارید:

نگاه شما:

security code