نگاه ایران/فاطمه صابری تنها حدود دو هفته به برگزاری انتخابات ریاست جمهوری زمان باقی مانده است اما آن طور که انتظار می رفت فضای کشور هنوز انتخاباتی نشده است. این موضوع دلایل مختلفی دارد که بخشی از آن مربوط به قانون انتخابات ریاست جمهوری از ثبت نام تا بعضی از مصادیق ناروشن و موعد زمانی تبلیغات و همچنین عدم وجود احزاب فعال در طول سال برای معرفی کاندیداها است. اما در این مطلب قصد نقد این موارد نیست چون امکان بازگشت به عقب وجود ندارد. موضوع نگران کننده آن است که کوتاه زمانی مانده به انتخاب بالاترین مقام اجرایی کشور هنوز انتخاب رئیس جمهور به دغدغه ذهنی شمار قابل توجهی از مردم که بدون شک از این انتخاب تأثیر می پذیرند تبدیل نشده است. این موضوع به ویژه می تواند باعث نگرانی شدید در اردوی اصلاح طلبان شود؛ جریانی که برای برنده شدن در انتخابات نیازمند مشارکت بالای مردم است. اصلاح طلبآن که در جریان انتخابات گذشته و انتخابات پیش روی ریاست جمهوری از حسن روحانی حمایت کرده اند نیک می دانند که برای پیروز شدن در انتخابات باید مشارکت مردم از 50 درصد فراتر برود. چون تجربه برگزاری بیش از 30 انتخابات در ایران طی سه دهه گذشته به آن ها ثابت کرده است اصلاح طلبان وقتی شکست می خورند که مشارکت مردم در انتخابات پایین باشد. چون تفکر اصولگرایی پیروانی در جامعه دارد که بی توجه به تمام اتفاقات و فعل وانفعالات سیاسی و اجتماعی در انتخابات شرکت می کنند. انتظارات برآورده نشده اصلاح طلبان از مناظره های انتخاباتی یکی از برگ برنده های حسن روحانی در انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری حضور جسورانه در مناظره های انتخاباتی بود. اما واقعیت آن است که علی رغم برگزاری دو مناظره هنوز انتظار اصلاح طلبان از مناظره ها برآورده نشده است. این موضوع دلایل مختلفی مانند قانون نامناسب مناظره، سوالات عجیب و غیرکاربردی و بی اخلاقی های رقبای روحانی  دارد. حسن روحانی به دلیل آن که بر مسند قوه مجریه نشسته نوعی اجبار یا بازدارندگی برای حضور بی پروا مانند سال 92 را در مناظره ها دارد. هرچند که رقبای او خود را به تجاهل زده و ابایی ندارند علی رغم حضور بر مسندهای دیگر آمارهای دروغی مانند «بیش از ۱۳درصد مدیران شهرداری تهران زن هستند» را مقابل میلیون ها بیننده اعلام کنند. درحالی که دقایقی بعد کاشف به عمل آمد که قالیباف رقیب روحانی یک عدد 3 بیشتر در مقابل یک قرار داده چون تعداد مدیران زن حاضر در پست های ارشد مدیریتی شهرداری تهران کمتر از یک درصد است. اما قطعاً تعداد افرادی که از تکذیب این آمار باخبر می شوند هرگز به تعداد بینندگان مناظره نخواهد رسید همان هدفی که بسیاری از رسانه های اصولگرا هم این روزها دنبال می کنند یعنی تأثیر لحظه ای دروغ بروی مخاطبان . موارد ازاین دست در مناظره از سوی رقبای روحانی فراوان است؛ بیان آمار و ارقام ساختگی و فراموش کردن عامدانه شرایط ایران در بازه زمانی قبل از 92 و زمین سوخته ای که روحانی از احمدی نژاد تحویل گرفته بود همراه با وعده های عجیبی که هرگز قابلیت اجرا نخواهند داشت در روزهای گذشته بارها نقد شده است اما آن ها بنای تغییر رویه را ندارند. چون اگر از این تاکتیک هم استفاده نکنند هیچ چیزی برای عرضه ندارند.آن ها آرای مخاطبانی را هدف گرفته اند که به دلیل شرایط نامناسب اقتصادی و اجتماعی ای که عموما ریشه در سال ها قبل و نه فقط 4 سال گذشته دارد، دنبال مقصر در لحظه می گردند و هرگز ریشه یابی، دغدغه شان نیست. هشتگ تا 1400 با روحانی کافی نیست موضوع بعدی که تبعات خطرناک تری از موضوع پیشین دارد از پیش برنده فرض کردن روحانی در انتخابات است. بخش قابل توجهی از هواداران حسن روحانی را جوانان تشکیل می دهد. اما متاسفانه شمار قابل توجهی از این جوانان تصور می کنند با زدن هشتگ های مختلف، توئیت ها و ری توئیت ها و فوروارد مطالب از کانال به گروه و گروه به دوستان همفکر یعنی انجام کار انتخاباتی بی نقص. آن ها با تمجیدهای مواجه شده از سوی همفکرانشان تصور می کنند کار برای روحانی تمام شده است. این طیف تصور می کند «استیکرهای پیروزی» که بین آن ها دست به دست می شود متعلق به میلیون ها رای دهنده است. درحالی که این گونه نیست. هرچقدر پست های کاربران در فضای مجازی پرتعداد و پرلایک و تعداد دفعات مطالب دیده شده در تلگرام زیاد است، باگذشت حدود دو هفته از آغاز تبلیغات انتخاباتی، جمعیت داخل ستادها کم و تعداد کسانی که پای سخنرانی چهره های معروف نشسته اند چشمگیر نبوده است. قطعاً در مقابل این موضوع شاهد جمعیت انبوه اصولگرا در ستادهای انتخاباتی رقبای روحانی نیستیم اما همان طور که اشاره شد اصولگرایان اتفاقاً برای پیروزی در انتخابات نیازی به مشارکت بالای مردم ندارند. آن ها به خاطر وجود پایگاه رای سنتی تحت هر شرایطی آرای مشخصی دارند که در سرنوشت نهایی انتخابات تاثیرگذار است. از فضای مجازی به فضای واقعی بروید چه باید کرد؟ روحانی برای پیروزی بدون دغدغه در انتخابات پیش رو به جذب آرای خاکستری و افراد مردد مانده برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات نیاز دارد. برای این مهم هوادارانش به جز حضور در فضای مجازی و فوروارد یا به اشتراک گذاشتن مطالب برای همفکران قانع شده و آن آن که رای دادنشان به روحانی مسجل است باید به دل مردم بروند و با آن ها صحبت کنند. اعضای پرتعداد ستادهای او باید ساختمان های خالی از جمعیت را رها کنند و برای تبلیغات در خیابان های شهر، بخش ها و روستاها حضور پیدا کنند. تبلیغات نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری از 31 فرودین ماه آغازشده است. روسای ستادهای انتخاباتی حسن روحانی باید بررسی کنند که بعد از دو هفته نمود فعالیت افرادی که از روسای ستادها حکم دریافت کرده اند کجا بوده است. آیا هنگام سخنرانی چهره های شناخته شده، تعداد حاضرین در ستاد با رقم پیش فرض آن ها هماهنگی دارد یا خیر؟آیا همان افرادی که دارای مسئولیت های مختلف در ستاد هستند پای صحبت های انتخاباتی سخنران دعوت شده به ستاد حضور دارند یا دوستان و اعضای خانواده ی خود را از برگزاری چنین مراسمی باخبر کرده اند؟ به جز این و بر اساس اخبار انتقادی منتشرشده هنوز خبری از نشانه های تبلیغاتی در بخش ها، روستاها و حتی مراکز استان ها نیست. روسا و مسئولان ستادهای انتخاباتی روحانی باید دستور فوری مبنی بر خروج اعضای ستادها از ساختمان ها و روانه شدن آن ها به سوی افراد واجد رای صادر کنند. تا مردان جوانی که طی 15 روز گذشته با پوشیدن کت وشلوارهای شیک دقایقی کوتاه مقابل ستادها حضور یافته یا در اتاق ها به گپ و گفت با همفکران می نشستند به خود آیند و فرضیه پیروزی قطعی روحانی را دور بریزند و دختران وزنانی هم که رفتاری برخلاف اکثریت زنان ایران در پیش گرفته و خود را برای کنش سیاسی تا ستادهای انتخاباتی رسانده اند دوباره از درِ ستادها خارج شوند؛ چون با حضور بدون برنامه در ستاد هرگز تفکر اصلاح طلبی پیروز انتخابات نخواهد شد تا آمار حضور زنان در پست های مدیریتی به طور واقعی و نه با آمار سازی های دروغ افزایش پیدا کند. مردان و زنان هوادار حسن روحانی باید از ستادهای انتخاباتی و پیله های تنیده به دور خود از محل کار تا زندگی خارج شوند  و تأثیرات شعارهای رقبای روحانی را روی مردم عاصی شده از مشکلات اقتصادی برجای مانده از گذشته مشاهده کنند. علاقه مندان به روحانی باید برای آن ها تشریح کنند که مقصر وضعیت نه چندان مطلوب کنونی روحانی و دولت تدبیر و امید نیست. یا با حداقلی ترین نگاه، دولت او فشارهای اقتصادی  بر مردم را تشدید نکرده است. اگر این افراد موفق شوند با ذکر مصادیقی نظر یک شهروند را تغییر دهند قطعاً آن یک شهروند فرد دیگری را مجاب می کند و او هم تأثیر متقابلی بر عضوی از خانواده می گذارد و الی آخر...امکان پیروزی روحانی در انتخابات تنها با ساختن این زنجیره به دست می آید وگرنه با جنگ رسانه ای، تبلیغات غیرواقعی و  دروغ گویی های آشکار مخالفان روحانی احتمال پیروزی او را باید به خطر افتاده اعلام کرد. اصولگرایان از «زمین سوخته» ای که محمود احمدی نژاد برای روحانی میراث گذاشته بود در حل سوءاستفاده هستند بدون آن که به مردم توضیح دهند «خود» احمدی نژاد را به مردم معرفی کردند و او را معجزه ی هزاره ی سوم نامیدند. این روزها موعد تاسف خوردن به بی اخلاقی ها و دروغ گویی های آشکار چهره های شناخته شده اصولگرا نیست و هواداران روحانی خود باید به سراغ شهروندان واجد رای بروند و ضمن احترام به دغدغه ها و خستگی آن ها از روند موجود برای آن ها توضیح دهند سبز شدن «زمین سوخته» ای که اصولگرایان تحویل دولت تدبیر و امید داده اند کمی بیش از 4 سال زمان می خواهد.