نگاه ایران/پویا بازارگرد: فاصله ای کوتاه بین مرگ وزندگی؛ این توصیف ابداً مبالغه آمیز نیست برای آنچه عصر دوشنبه بر بیش از 20هزار «تماشاگر» در ورزشگاه عضدی رشت گذشت. نه انصاف نیست چند هزار تنی که در ورزشگاه کیپ تا کیپ هم نشسته بودند «تماشاگر» سپیدرود نبودند. آن ها عاشقانی بودند که بعد از سال ها نشستن پای عشقی قدیمی حالا در آستانه «وصل» بودند. ترس و استرس آن قدر زیاد بود که در دقایق زیادی زبان دردهان نمی چرخید و «دم» و «بازدم» و صدای قلب هایی که یکی از پرسروصداترین لحظات زندگی شان را می گذراندند عضدی را دربرمی گرفت. سپیدرود محبوب رشتی ها و به عبارت دیگر محبوب بسیاری ازگیلانی ها عصر روز دوشنبه در شرایط «مرگ وزندگی» قرار داشت. این مرگ وزندگی را تنها عاشقان فوتبال درک می کنند. آن هایی می دانند که 50 سال است عاشقانه پای تیمی نشسته اند که نه ویترین پر جامی دارد و نه ستاره های پرآوازه. کسانی که عاشقانه عشق به سپیدرود را مانند میراثی خانوادگی حفظ کرده اند تا روزی مانند دوشنبه از راه برسد و سپیدرود به سطح اول فوتبال ایران برسد. روزی که ماهی ها سد ساخته شده مقابل رود سپید را بشکنند و خود را به دریا برساندند.
تصاویری که در ادامه مشاهده می کنید روایت تماشاگرانی است که از ساعت ها قبل در هوای شرجی رشت خود را به ورزشگاه رساندند و با دشواری زیاد ساعت ها بر سکوهای سیمانی عضدی سرپا ماندند و پس از راه یابی سپیدرود به لیگ برتر فوتبال ایران در خیابان های رشت به پای کوبی پرداختند.